کتاب گورستان
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
3
خواندهام
86
خواهم خواند
50
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
«نوبادی» بچّة کوچکی است که تازگی راه رفتن را آموخته است. او عاشق راه رفتن و گشت و گذار است. شبی با شنیدن صدایی، از خانه بیرون می آید و مسیر سراشیبی رو به گورستان شهر را در پیش می گیرد. در آن شب مردی با دلایل خاص خود پدر و مادر نوبادی را به قتل می رساند و در این فکر است که با کشتن نوبادی مأموریت خود را به پایان برساند، امّا با گهوارة خالی وی مواجه می شود. نوبادی به گورستان می رسد. خانم و آقای «اوونز» دو روحی هستند که صد سال پیش مرده اند. آنها نوبادی را پیدا می کنند. مادر نوبادی به دیدار آنها می آید و می خواهد که از فرزندش مراقبت کنند. آنها نوبادی را به فرزندی قبول می کنند و با کمک ارواح دیگر که می توانند در دنیای زندگان رفت و آمد کنند او را با زحمت بسیار همراه با اتفاقاتی خاص بزرگ می کنند.
ادبیات رئالیسم جادویی ادبیات داستانی فهرست برترین داستان های ژانر وحشت ادبیات انگلیس دهه 2000 میلادی کتاب کودک داستان فانتزی پرافتخارترین کتاب ها هوگو برای بهترین رمان داستان وحشت ادبیات معاصر جایزه ی لوکس لیست برترین رمان های ادبیات نوجوان فهرست برترین رمان های قرن 21 بهترین کتاب های داستانی بر پایه ی سبک رئالیسم جادویی جایزه ی نشان نیوبری ادبیات کودک و نوجوان
بریدۀ کتابهای مرتبط به کتاب گورستان
یادداشت ها
1403/6/10
کودکی زنده که در گورستان با مردگان بزرگ میشود، شما نمیتوانید حدس بزنید این کودک احتمالا چه لباسی به تن دارد؟ علایقش متعلق به کدام زمان است؟ تفریحش چیست؟ حتمن برایتان جالب است که بدانید نوبادی اونز سر شب تازه از خواب بیدار میشود تا به کلاس درس خانم لوپسکیو برود و هنگام سحر باید در رختخواب باشد... پدر و مادر و خواهر بزرگترش به قتل رسیده اند و او در اتفاق ناگهانی پایش به گورستان متروک باز میشود... چه کسی خانواده او را کشته؟ پسرک وقتی از ماجرای والدینش باخبر شود چه میکند؟
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
0
1402/9/1
13
1402/8/11
8
1403/5/25
15
1402/8/1
کتاب تموم شد 🚨اسپویل داره...🚨 هر فصل کتاب خلاقیت خودشو داشت. راستش من دوست داشتم به رابطه سایلس و باد بیشتر بپردازه و همینطور رابطه ی باد با پدر و مادرش. اگه با دقت بخونیم خیلی چیزای عمیق و فلسفی پیدا میکنیم مثل اینکه توی اون دنیایی که شبیه جهنم بود و همه غول بودن غیر مستقیم اشاره داشت که اکثرا سیاست مدار بودن. خیلی از جاهای کتاب ساختار شکنی رو میشد دید مثل فصل رقص مرگ که مرگ رو پدیده ای دلنشین تلقی میکرد به قدری که باد میخواست با فرشته ی مرگ هم قدم بشه. توی اون فصل چیزای دیگه هم دیدیم مثل ارتباط زنده و مرده ها. وصل بودنشون به همدیگه حتی از زاویه دید دیگه ای هم میشه دید: اینکه مرده ها و زنده ها باهم دیگه میرقصیدن میتونه به نزدیکی مرگ و زندگی اشاره داشته باشه. مرگ انقدر به ما نزدیکه که میشه حتی باهاش رقصید. وجود مرده ها استعاره از مرگ بود. در مورد فصلای اخر کتاب. چقدر قسمت های هیجان انگیزش عالی نگارش شده بودن. انقدر قوی بود که من چندساعت پشت هم میخکوب شده بودم و فقط کتاب می خوندم. و اینکه جک های همه کاره خیلی شبیه ایلومیناتی ها بودن. اینکه از قدیم هستن و بعضی از چیزا رو کنترل میکنن. در کل کتاب خیلی نمادین و قشنگ بود. فکر کردن و پیدا کردن نکته هاش خیلی برام جذاب و دوست داشتنی بود.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1
1402/7/7
3
1403/6/28
13
1402/3/18
2
1402/10/2
7