معرفی کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده اثر جک تورن مترجم مهرناز نظاری ورکانی

هری پاتر و فرزند نفرین شده

هری پاتر و فرزند نفرین شده

جک تورن و 4 نفر دیگر
3.9
214 نفر |
58 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

10

خوانده‌ام

632

خواهم خواند

72

شابک
9786009757619
تعداد صفحات
252
تاریخ انتشار
1396/11/1

توضیحات

        این کتاب، داستانی است که در ادامه انتشار رمان های «رولینگ» با محوریت شخصیت «هری پاتر» نگاشته شده است. «هری پاتر» بودن همیشه سخت بوده و حالا که او یک کارمند پرمشغله وزارت سحر و جادو، یک شوهر و پدر سه فرزند است، نیز چندان آسان تر نیست. درحالی که «هری» با گذشته ای دست به گریبان است که او را رها نمی کند، جوان ترین پسرش «آلبوس» باید با بار سنگین میراثی خانوادگی دست وپنجه نرم کند که هرگز خواستار آن نبوده است. درحالی که گذشته و حال به طور خطرناکی با هم پیوند می خورند، این پدر و پسر هر دو متوجه حقیقتی ناخوشایند می شوند: گاهی تاریکی از جایی فرامی رسد که انتظار آن نمی رود.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به هری پاتر و فرزند نفرین شده

نمایش همه

پست‌های مرتبط به هری پاتر و فرزند نفرین شده

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          اینکه یه روز صبر کردم و بعد شروع کردم به خوندش فقط به این دلیل بود که خیلی می ترسیدم به خوبی داستان های قبلی نباشه. اما بالاخره نتونستم با این وسوسه که می تونم دوباره تو اون دنیای جادویی باشم و تمام اتفاقات و از قبل ندونم کنار بیام و شروع کردم به خوندنش. اولش به نظرم اومد نه نه نه نه. اصلا و ابدا. حتا یه جایی گذاشتمش کنار ولی فقط واسه چند دقیقه. آخه نمایشنامه بود و خیلی فرق داشت با اون همه جزییات شگفت انگیزی که بهشون عادت کرده بودیم. و اینکه داستان درباره ی هری، هرمیون،رون، جینی و حتا مالفوی نبود، درباره ی بچه هاشون بود. من تند تند می خوندم تا برسم به صفحه هایی که مربوط به دوستان کودکی خودم بود نه بچه هاشون اما از یه جایی به بعد میخکوب شدم. دنیای جادویی منو فراگرفت و دیگه نتونستم بذارمش زمین تا تموم شد.
من داستان های فانتزی و جادویی زیادی خوندم از بچگی تا حالا، اما بدون شک هری پاتر بیشترین تاثیر و روم گذاشته و دنیاش از تمام دنیاهای دیگه ای که داستان ها و قصه ها برام ساختن جادویی ترین و شگفت انگیز ترینه.
هر چیزی که بتونه لحظه ای اون حس ناب بودن در تمام سوراخ سنبه های هاگوارتز، قطارش، سکوی نه و سه چهارم، ارتش دامبلدور، شنیدن حرف های دامبلدور و حس کردن عشق ناب اسنیپ به لیلی رو زنده کنه ارزش خوندن و داره. تا ابد. تا همیشه.
فقط حیف که نشد از همه بشنویم، من خیلی منتظر دیدن هاگرید و لونا بودم ولی هیچ اثری نبود ازشون.
        

3

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        اگر جلد های قبلی رو خوندید قطعا می‌دونید که حالا هری و جین و هرمیون و رون صاحب بچه شدن.اوه دراکو هم همینطور
حتما انتظار میره بچه ی هری با بچه ی رون و هرمیون صمیمی باشه ولی نه
اسکورپیوس ، فرزند دراکو دوست صمیمی آلبوس ، فرزند هری است
آری که ادامه دهندگان جنگ بین دو دشمن ، حال باهم دوست شده اند.
اما آلبوس از پدرش بیزار است ، میخواهد همه چیز را جبران کند و با چه؟ نجات جان سدریک دیگوری
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

10