معرفی کتاب بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر اثر مرتضی مطهری

بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر

بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر

4.3
38 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

76

خواهم خواند

9

ناشر
صدرا
شابک
0000000007664
تعداد صفحات
112
تاریخ انتشار
1374/4/11

توضیحات

کتاب بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، نویسنده مرتضی مطهری.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر

نمایش همه

یادداشت‌ها

          در این کتاب مطهری با بررسی فعالیت‌های سید جمال الدین اسدآبادی، شیخ محمد عبده(شاگرد سید جمال) و شیخ عبدالرحمن کواکبی(از پیروان عبده) سعی می‌کند تصویری از جنبش‌های اسلامی را به دست بدهد. مختصر خوبی است. در همین حد. 
ولی واقعا دقتِ مطهری حتی در این جزوه که قرار بوده‌است به صورت سخنرانی در 14شعبان 1398 هجری قمری(معادل 29 تیر 1357 شمسی) ایراد شود، که به علت دخالت پلیس بر قرار نشد، واضح است.
در ادامه هم مختصری در مورد ویژگی‌های "نهضت" 57 نوشته است که جالب و خواندنی است و از لحاظ تاریخی به نظر من اهمیت بسیاری دارد. آیا اگر در سال 57 داشتم دوران جوانی خود را می‌گذراندم، باز این چنین منتقدانه و با زاویه به این متون نگاه می‌کردم؟ 

در مقام قیاس، مطهری بسیار فنی‌تر و دقیق‌تر از شریعتی می‌نویسد. شاید منبعث از ذهن منظم‌تر مطهری باشد، نمی‌دانم! (کلا همه‌چی را در قیاس با شریعتی می‌فهمم، جالبه :) ) 
در ضمن، مطهری علیه التقاط موضع می‌گیرد و واضح سعی دارد خودش گیر التقاط نیفتد و تا حد قابل قبولی در این مهم موفق است. طبق ادعای علی‌اکبر معینی‌فر:
"مطهری هیچ‌وقت حاضر نبود این عبارت  'خدا و خلق' را به زبان بیاورد، در حالیکه خدا و خلق در صحبت‌های امثال شریعتی یا حتی بازرگان و برخی دیگر دیده می‌شد." ( از کتاب مطهری مصلح یا انقلابی، 1398، ص73)
این میزان از "مته به خشاش گذاشتن" حتی در این نوشته مختصر هم هویدا است. این دوری جستن مطهری از التقاط باز در نقطه مقابل شریعتی است! (بابا از ذهنم برو بیرون!) 
        

17

 زینب

زینب

1403/9/19

          نکته واقعا جالب تو این کتاب برای من، روش شهید مطهری در بحث از اصلاح‌گران بود. معمولا تو جمع علوم انسانی‌ها که از اصلاح حرف می‌زنیم، بیشتر این اسامی رو می‌شنویم: لوتر، کانت، هگل، روسو و فوکو. 
اما استادِ شهید، از زاویه جدیدی به اصلاحات نگاه می‌کنه، درواقع بیان این موضوع که در بررسی جریان اصلاحات، می‌شه  اصلاحات درون جامعه اسلامی رو گفت و بررسی کرد!
ما در جامعه اسلامی هم مصلح داریم.
نکته دیگه اینه که شهید مطهری اگر به عنوان مصلح وارد میشه یعنی نقاط قوت مصلحین پیشین رو برداشته، نقاط ضعف‌شون رو اصلاح کرده، نقطه نظر ِ پیشروی خودش رو هم بهش افزوده
مسئله بعد اینه که حقیقتا برای استاد مطهری، ملاک تفکره نه شخص،ملاک حقه، اشخاص ملاک نیستن. برای مثال تو کتاب «اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب» شدیدا راسل رو نقد می‌کنه، اما تو زمینه  شناخت، منصفانه نظرات‌ش رو پذیرفته‌.
قضاوت شهید مطهری درباره اصلاح گران کاملا ارزشیه و فقط هم مصلیحن دینی پیشرو رو اصلاحگر می‌دونه.  مثلا تقی‌زاده در مشروطه مصلح نیست مفسده. مصلحین دینی ارتجاعی هم اصلا مصلح نیستن که اتفاقا مفسدن.
مصلحین دینی پیشرو  هم کسایی هستن که حرکت رو به جلو دارن با رویکرد دینی
کسی مصلحه که به نام دین رو به جلو حرکت کنه، مثل سید جمال، اقبال، کواکبی و عبدو.
در مجموع، کتاب خیلی روان و کوتاه و جذابیه، نکات واقعا یادگرفتنی و جالبی داره که حتی می‌تونه معیارهایی برای سنجش وضعیت جامعه امروز و افراد شاخص ازشون استفاده کرد.

*بعضی نکات بالا از طرح بحث استاد عزیز، دکتر غلامی نوت‌برداری شده.
        

2

          کتاب از نظر تاریخی، خیلی نقطه نظر خاص و ویژه ای نداره، چه بسا برای اهل کتاب و تاریخ، تکراری باشه و یا نهایتا از یک زاویه دیگه روایت بشه
ولی نکته اصلی تفکرات و ایده های مرحوم مطهری لابه لای سخنان کتاب هست...
واضحا استاد مطهری سعی کرده با انقلاب ۵٧، یک حرکتی برای استقلال و راه اندازی تفکرات اسلامی راه بندازه در شاخه های مختلف که نه چپی باشه و نه راستی  و مارک مخصوص به خودشو داشته باشه.
ولی به هر حال استاد، چه به خاطر جو زمانه و اجتماع و چه دلایل دیگه، از تفکرات حاکم بر اون زمان یا اشتراکات فکری نمیتونه خودش رو بکَنه!
به طور مثال در مورد مارکسیست، علنا بین بخش اجتماعی و سیاسی و بخش الحادی اون تفاوت قائل میشه و بخش الحادی اون رو تخریب میکنه! به  نوعی که انگار بخش سیاسی و اجتماعی اون یک چیز مثبته!!
در کل چه در مورد روحانیت و حوزه و چه مسائل دیگه، اون کَف تفکر فکری غالب، همون چپ هست. یعنی حتی اگر منتقد سفت و سخت چپ گرایی اون زمان هم اگر باشی، راه حل ایجابی، باز به شکل دیگه ای از چپ گرایی برمیگرده!
و در نهایت نکته مهم در روایت تاریخی استاد مطهری، اینه که انگار تک تک ضعف هایی که از روحانیت و حرکت های اهل سنت میشماره و تحلیل میکنه، واضحا وارد روحانیت شیعه هم میشه!

در کنار همه این ها یک بحث تحلیلی و نیمه فلسفی هم در کتاب پررنگ بود در مورد سکون و حرکت اسلام و جامعه اسلامی که فکر میکنم خوراک جمع خوانی و تحلیل هست . که از نظر من همین یک نکته که میفرماین"این جامعه اسلامی هست که در تحرک و حرکت است و نه اسلام" باعث فاصله و تفاوت آرای بسیار هست و جای گفت و گو بسیار داره... 
        

11