بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

قربانی شهریور

قربانی شهریور

قربانی شهریور

3.5
28 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

59

خواهم خواند

16

خرده‌روایت‌های اجاره‌نشینی

لیست‌های مرتبط به قربانی شهریور

یادداشت‌های مرتبط به قربانی شهریور

            بنام خدا
همانطور که میدانید، اجاره نشینی در سال های اخیر به معضل اجتماعی تبدیل شده و زندگی خیلی از مردم را تحت تاثیر خود قرار داده.
مراکز آمار می گویند نزدیک ۴۰ درصد مردم ایران اجاره نشین هستند.
و ۶۰ درصد درآمد خانوار، صرف هزینه ی اجاره منزل می شود.
این معضل اجتماعی، با سخت گیری های صاحبان خانه در افزایش قیمت اجاره و شروط اعلامی از طرف آنها، در میان طلاب و روحانیون رو به بحران گراییده. 
امیدواریم با درک شرایط سخت اقتصادی، از طرف مسئولین امر، راه حل ریشه ای و نه موقتی برای این مشکلات اندیشیده شود. 

این چند خط مقدمه ی عرایضم بود.
اما اجاره نشینی سوای معضل اجتماعی بودنش، موضوع و سوژه خوبی برای تحقیق و پژوهش، توسط اهل علم و فرهنگ است.
مقالات متعددی در نقد و اعتراض به این مسئله نوشته شده.
در این میان کتابی جلب توجه می کند.
"قربانی شهریور" 
این کتاب، ۲۱ روایت از مشکلات اجاره نشینی است.
از زبان مستاجرین، صاحبان خانه و همچنین املاکی هایی که نقش واسطه را دارند.
زهرا کاردانی نویسنده ی این کتاب یک روایت نویس با سلیقه است
قلمی روان و خوانا دارد. 
و با توجه به اینکه در فضای مجازی استقبال خوبی از این کتاب شده، می توان گفت" خواننده کتاب، ارتباط خوبی با قلم ایشان برقرار کرده، و خانم کاردانی به خوبی مخاطب را راضی نگه داشته. 

کتاب، از مختصر تاریخچه ی اجاره نشینی در ایران شروع می شود و در ادامه؛ روایت های مستاجرین بد شانس و خوش شانس را می بینیم
روایت ها، برای کسی که در این شرایط زندگی می کند، مرور خاطرات خوش و تلخ دوران مستجری است و برای کسی که در آستانه ی ورود به این دوران است، ارزش افزوده از تجربه های دیگران دارد.
مستاجرِ کم تجربه با مطالعه‌ی "قربانی شهریور" می داند، آن جمله ی تکراری《هر کس توی این خونه نشسته، صاحب خونه شده》 هم زیاد اعتبار ندارد و ورد زبان بیشتر صاحب خانه هاست.
زهرا کاردانی سراغ اتباع خارجی هم رفته و از مشکلات آنها، از عدم اعتماد صاحب خانه های ایرانی به آنها و سبک زندگی متفاوتشان گزارش نویسی کرده. 
در واقع کلیت کتاب فتح بابی است برای گفتگو کردن.
برای اینکه درهای خانه ی مستاجران به روی صاحب خانه ها باز شود.
به اندرونی دل هم مهمان شوند.
قربانی شهریور زبانی است برای مستاجرانی که ماه به ماه عصاره ی کارشان را به حساب صاحب خانه ها می ریزند.
          
            قربانی شهریور، مجموعه چند روایت پراکنده از تجربیات شخصی آدم‌هایی شبیه خودمان است. آدم‌هایی که زیر سقف آسمان همین مملکت زندگی می‌کنند و مثل همه افراد دیگر با مساله‌ای به نام مسکن مواجه هستند. این مواجهه گاه از جنس زندگی مستاجری و خانه به دوشی است، گاه از جنس صاحب‌خانه بودن و دنبال اجاره و مستاجر دویدن و گاه از جنس بنگاه معاملات ملکی داشتن و واسطه بودن بین دو دسته اول. همین روزمره بودن موضوع و اینکه به هر حال اگر در هر جایگاه و شرایطی باشیم بازهم یکی از این سه دسته‌ایم یا با یکی از این سه دسته در خانواده مواجهیم باعث میشود هنوز نخوانده حس همذات‌پندارانه نسبت به کتاب داشته باشیم . 
زهرا کاردانی بعد از دو مجموعه موفق و مخاطب‌پسند «زن‌آقا» و «خیابان204» این‌بار در «قربانی شهریور» روی سوژ‌ه‌ای دست گذاشته که بیشتر با آن مواجهه نزدیک داریم. فرم کتاب به کتاب قبلی اش شباهت زیادی دارد و روایت‌های افراد مختلف را گردآوری کرده است اما این‌بار جوری که خودش می‌گوید تبدیل این گفت‌وگوها و مصاحبه‌ها به روایت داستانی از قلم و ادبیات او بهره‌مند شده است. یک‌دست نبودن راویان اصلی و زاویه دیدشان و توصیف‌های منحصر بفرد افراد مختلف احتمالا دلیل عدم یکدستگی بیان و لحن روایات کتاب است که البته اصلا آزاردهنده نیست. چون هر روایت حال و هوا و بستر خاص خودش را دارد که با شروع روایت در ذهن ما آغاز میشود و با پایانش ما هم پرونده را در ذهنن مان می بندیم. اما از یک جایی به بعد در اواسط کتاب ناخودآگاه توجهمان به این جلب میشود که کاش فضای مجموعه یکپارچگی و انسجام بهتری داشت. این  مساله با توجه به این نکته مطرح میشود که روی جلد کتاب نام زهرا کاردانی به عنوان نگارنده حک شده و کتاب به عنوان مجموعه روایات ( مثل آنچه پیشتر در کاشوب یا رستخیز دیده‌ایم) معرفی نشده است. 
تنوع افراد، محل سکونت ( بالشهر و پایین شهر و روستا و ....) و سن و سال راوی ها از نقاط قوت کتاب قربانی شهریور به شمار می‌آید. چرا که تجربیات گسترده و متنوعی را در مقایل چشم ما قرار میدهد. گاهی آنقدر متفاوت که شاید در وهله اول برایمان باورپذیر هم نباشد. از طرف دیگر هرکسی در یکی از این سه دسته قرار میگیرد و با دغدغه‌ها و مسایل مربوط به قشر خود کاملا آشناست اما کمتر خبر از نقاط ضعف یا مشکلات دو دسته دیگر خبر دارد. روایت های این کتاب به خوبی نقش هدایت کننده ای را ایفا میکند که ازین پس منصفانه تر به تصمیم و رفتار و توقع این دو قشر نگاه می‌کند. 
اما اگر بخواهم کمی ریزبینانه‌تر به کتاب نگاه کنم و از آن بگویم، دو مساله کمابیش آزاردهنده و ناخوشایند در ماجراهای کتاب به چشم می خورد. اول آوردن نام کامل افراد روایتگر که با توجه به مطرح شدن بعضی مسایل درباره افراد خانواده و بلندبلند فکر کردن درباره آنها شاید باعث دلخوری یا سوبرداشت بین خانواده و آشنایان آن افراد شود و دیگر اینکه با اینکه تلاش شده اسم شهر وروستا تا حد ممکن برده نشود ولی اشاره های آشکاری به نام محله ها در کتاب وجود دارد. خود این مساله به تنهایی مشکلی ندارد. مشکل از آنجا شروع می‌شود که گاهی از این محله‌ها با تحقیر و نگاه بالا به پایین یاد میشود و زندگی در آنها را مایه شرمندگی و آبروریزی و مشقت میدانند. گرچه امانتداری از روایت راوی محسوب میشود اما به قیاس مستندنگاری ها یا مجموعه های روایی دیگر میشد این ها را به اسامی مستعار یا کد گذاری شده تغییر داد تا عزت نفس و کرامت ساکنین این محله ها ( که با وجود اینکه نام شهر گاهی برده نشده بود ولی با قراین کاملا قابل کشف بود) خدشه دار نشود و ضمن بیان نگاه غلطی که راوی هم از آن آسیب دیده، این نگاه غلط در جامعه بزرگتری تسری نیابد. هرچه باشد از قدیم الایام اعتقاد ما به این است که « شرف المان بالمکین» 
درکل اگر از طرفداران مجموعه روایتهای گردآوری شده پیرامون یک موضوع باشید حتما این کتاب به یکبار خواندنش می ارزد. کوتاهی و پرهیز از اطناب در روایتها از نکات قابل توجهی است که در تمام کتاب رعایت شده، هم چنین حاشیه نرفتن و اجتناب از دادن اطلاعات اضافی بی ربط به سیر ماجراهای مدنظر هم در این مجموعه مشهود است که هردوی این موارد به طور حتم نگاه ریزبین و ظریف و دقیق زهرا کاردانی را به همراه داشته است.
          
            اجاره نشینی مساله مبتلا به اینروزهاست. مساله ای که حتی اگر خودمان درگیرش نباشیم حتما از زبان یکی از نزدیکان مان درباره اش شنیده ایم. زهرا کاردانی در کتاب جدیدش «قربانی شهریور به سراغ این مساله رفته. او سعی کرده با مستند نگاریِ حرف های هر سه طرف این ماجرا، یعنی مستاجرها، صاحب خانه ها و بنگاه های معاملاتی برود. خانم کاردانی هدف خودش را از نوشتن کتاب اینطور گفته که، می خواسته زبان قشری باشد که تابستان فصل بی قراری آن هاست. شاید در آینده ای نه چندان دور قوانین اجاره نشینی تغییر کرد و کسی درد بی خانه ای را نکشید. 
زهرا کاردانی در کتاب قربانی شهریور سعی کرده تا روایت های مستند را با قلمی جذاب برای خواننده ها بازگو کند. گر چه رد پای تند نویسی و عجله در بعضی روایت ها مشخص است اما در اکثر این داستان ها ما به موضوعات جذابی بر می خوریم که باعث هم دلی مان با راوی می‌شود.
«ما همه جا را توی دو دقیقه دیدیم. قیمتش هم از اول برای مان خوب بود. ایستادیم گوشه راه پله‌ها تا مراسم بازدید تمام شود. صاحب خانه نشسته بود روی پله های روبه روی واحدو عصایش را گذاشته بود لای پیژامه آبی اش. موهای سفیدش به نظر می رسید همان روز شسته و کشیده اند. یکی یکی از همه مان پرسید که چکاره ایم. یکی از مردها که تنها آمده بود، منشی دادگاه بود. یکی شان راننده تاکسی بود. آن که با زن و بچه اش آمده بود، شغلش آزاد بود. من هم کارمند بودم. هر کدامشان یکیدوتا بچه داشتند، به جز ما. به قول نسرین «اجاق کوری هرجا باعث سر افکندگی باشد، توی بنگاه باعث سرافرازی است.»». 
چیزی که شاید بیشتر برای خواننده ی حرفه ای در کتاب مطرح شود مساله لحن راوی های مختلف باشد. با اینکه نویسنده سعی کرده لحن هر راوی را حفظ کند اما قلمش باعث شده تا حدی لحن راوی ها شبیه هم باشد.
          
            یک معجون دلپذیر

خوبیِ روایت همین است؛ یک‌هو می‌بینی با کسی داری پابه‌پا می‌روی و هم‌ذات‌پنداری می‌کنی که همیشه از بدذاتی‌اش شنیده‌ای و دیگر برایت ملکه شده که «به هیچ بنگاهی املاکی نباس اعتماد کرد.»
مهم نیست سرِ برج یک‌ششم یا یک‌پنجم از عرق ریختن‌های سی روزه‌ات را بدهی کسی دیگر برای بچه‌اش چیپس و پفک بخرد یا نه. وقتی قلم کاردانی از زیر چشم‌هایت رد می‌شود، هم‌دل می‌شوی با آنکه دارد جان کندن‌هایش را می‌دهد صاحب‌خانه. هم‌قلب هم می‌شوی با راویِ مستأجر، وقتی صاحب‌خانه سرِ سال دو میلیون دیگر گذاشته روی اجاره و بیست میلیون روی رهن و قلبت تالاپ‌تلوپ می‌زند.
این دیگر نمی‌دانم چیست که کتابی بخوانی و با املاکی هم‌دل بشوی، صدایِ مستأجر، صدای جانت بشود و صدایِ صاحب‌خانه‌ای که دارد روایتِ مستاجرش را آرارم آرام نجوا می‌کند هم بپذیری.
و این خاصیتِ روایت است. و این نقطه قوتِ اثر زهرا کاردانی است که برای نمایشِ قربانی شدنِ مستأجرها در شهریور، فقط سراغ مستأجرها نرفته که خواننده یک‌طرفه به قضاوت بنشیند. گرچه روایت‌ را خیلی سخت می‌شود قضاوت کرد. چون قضاوت کردنش درد دارد.
و روایت‌ها از تلخیِ و شیرینی مستأجری دارد تا ترش و تندی موجری. همه‌ی روایت‌ها با هم معجون دلپذیری شده؛ حتی اگر از بنگاهی‌جماعت خوبی ندیده باشی!
          
            قربانی شهریور مجموعه روایتهایی خوش‌خوان و روان و عموما گیرا از آدم‌هایی است که اغلب مستاجر هستند و بعضا صاحب‌خانه هستند و یکی دو مورد مشاور املاک. اما موضوع روایت‌ها، برخلاف تصور ابتدایی، لزوما معضلات و مشکلات یا حتی خود بحث اجاره نشینی نیست. هرچند که غالب روایت‌ها پیرامون همین مسئله است اما مواردی هم هست که اجاره نشینی حتی بخش مهمی از روایت هم نیست و مشکل و مسئله راوی، چیزی متفاوت است. 
روایتها عموما جذاب و پرکشش بود اما صرفا درد و دل هایی بود از مشکلات راوی ها. با خواندن مقدمه انتظار داشتم با روایت‌هایی روبرو شوم که به صورت هدفمند، مشکلات را بیان کرده اند و به صورت ضمنی راهکارهایی ارائه! اما با روایتهایی روبرو شدم که صرفا جنبه درد و دل داشت و اگر چه خوشخوان و پر کشش بود، اما تنها روایتی جذاب از ماجراهای تکراری مستاجر و صاحب‌خانه. تقریبا نزدیک به هشتاد تا هشتاد پنج درصد موارد، مشکلاتی بودند که به کرّات شنیده بودم. یکی دو مورد هم که کلا مشکل ربطی به اجاره نشینی نداشت و صرفا راوی مستاجر بود. گهگاه که حواسم از نثر گیرای روایت آزاد می‌شد، با این سوال روبرو می شدم:«که چی؟»
در نهایت به نظرم تنها روایت آخر به جنبه‌های مختلف اجاره نشینی اتباع غیرایرانی پرداخته بود که به نظرم، بیشتر به باز شدن مشکل کمک می کرد تا روایتهای قبلی.
این کتاب به قلم خانم زهرا کاردانی نوشته شده و نشر جام جم آن را چاپ کرده است.