بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت کوثر محمدی

                اجاره نشینی مساله مبتلا به اینروزهاست. مساله ای که حتی اگر خودمان درگیرش نباشیم حتما از زبان یکی از نزدیکان مان درباره اش شنیده ایم. زهرا کاردانی در کتاب جدیدش «قربانی شهریور به سراغ این مساله رفته. او سعی کرده با مستند نگاریِ حرف های هر سه طرف این ماجرا، یعنی مستاجرها، صاحب خانه ها و بنگاه های معاملاتی برود. خانم کاردانی هدف خودش را از نوشتن کتاب اینطور گفته که، می خواسته زبان قشری باشد که تابستان فصل بی قراری آن هاست. شاید در آینده ای نه چندان دور قوانین اجاره نشینی تغییر کرد و کسی درد بی خانه ای را نکشید. 
زهرا کاردانی در کتاب قربانی شهریور سعی کرده تا روایت های مستند را با قلمی جذاب برای خواننده ها بازگو کند. گر چه رد پای تند نویسی و عجله در بعضی روایت ها مشخص است اما در اکثر این داستان ها ما به موضوعات جذابی بر می خوریم که باعث هم دلی مان با راوی می‌شود.
«ما همه جا را توی دو دقیقه دیدیم. قیمتش هم از اول برای مان خوب بود. ایستادیم گوشه راه پله‌ها تا مراسم بازدید تمام شود. صاحب خانه نشسته بود روی پله های روبه روی واحدو عصایش را گذاشته بود لای پیژامه آبی اش. موهای سفیدش به نظر می رسید همان روز شسته و کشیده اند. یکی یکی از همه مان پرسید که چکاره ایم. یکی از مردها که تنها آمده بود، منشی دادگاه بود. یکی شان راننده تاکسی بود. آن که با زن و بچه اش آمده بود، شغلش آزاد بود. من هم کارمند بودم. هر کدامشان یکیدوتا بچه داشتند، به جز ما. به قول نسرین «اجاق کوری هرجا باعث سر افکندگی باشد، توی بنگاه باعث سرافرازی است.»». 
چیزی که شاید بیشتر برای خواننده ی حرفه ای در کتاب مطرح شود مساله لحن راوی های مختلف باشد. با اینکه نویسنده سعی کرده لحن هر راوی را حفظ کند اما قلمش باعث شده تا حدی لحن راوی ها شبیه هم باشد.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.