یادداشتهای سمیه شاکریان (54) سمیه شاکریان 1403/8/21 مارک توآین کی بود؟ آپریل جونز پرینس 5.0 1 به جناب مارک توآین ارادت داشتم بیشتر هم شد نوجوانها با خواندن این کتاب متوجه میشوند که با تلاش میشود از فقر به ثروت رسید. 0 7 سمیه شاکریان 1403/8/1 تابستان زاغچه دیوید آلموند 3.4 3 از جنگ گفتن آن هم در این روزها کار مهمی است. نویسنده در این کتاب بلر و بوش را به خاطر جنگی که در عراق راه انداختند و باقی کشورها را به خاطر کشتاری که در شورشهایشان رقم زده اند به باد انتقاد گرفته و اثرات این جنگها را بر مردم به خصوص نوجوانان به تصویر کشیده تست. 0 3 سمیه شاکریان 1403/7/28 رویاهای خطرناک لورن دی استفانو 3.9 7 اوایل داستان خیلی خوب پیش رفت. فضاسازی و ایده هم خوب اما یکهو همه چیز تموم شد! نویسنده حال نداشته بنویسه یا چی؟ 0 4 سمیه شاکریان 1403/7/26 قلعه محافظان: حقیقت پنهان فاطمه مسعودی 3.9 20 کتاب ایده درخشانی داشت. محافطینی که باید از قصه ها مراقبت کنند و آنها را به صاحب اصلی برسانند. فقط عجله در پرداخت داستان، کار را از درجه عالی پایین تر آورده است. 0 3 سمیه شاکریان 1403/7/21 سینوهه جلال نعمت اللهی 3.2 2 این کتاب را نخوانید. واقعا وقت تلف کردن است. 0 2 سمیه شاکریان 1403/7/18 البته که عصبانی هستم: پنج جستار درباره ی وطن و انزوای خودخواسته دوبراوکا اوگرشیچ 2.8 11 این کتاب را همزمان با کورسرخی گوش دادم. هر دو از اتفاقاتی گفته اند که بعد از جنگ برایشان رخ داده. از ماجراهایی که ما فقط در کتابها میخوانیمشان اما این دو زن زندگی اش کرده اند. ما هم گرفتار جنگ شدیم اما شهدایی داشتیم که برای امنیتمان خون دادند. خدا رو شکر که ایرانیام 0 6 سمیه شاکریان 1403/7/15 کور سرخی عالیه عطایی 4.1 48 از جنگ نمیتوان حرف زد چرا که شمشیری دو لبه است. برای معتقدانی چون مسلمانان هم شهادت دارد هم عزت و از طرفی همیشه قربانیان زیادی در این بین وجود دارند که گمنامند و سرنوشتشان طوری رقم خورده که تو یکهو باشنیدن یکیشان کپ میکنی، غم میریزد توی قلبت و بعد فرو میریزی. سرنوشت مردم افغانستان از این دست است. چه بسیار انسان که در این سالها از بین رفته اند و کسی ککش نگزیده است. حالا هم در غزه و سالهاست در فلسطین. عجب صبری خدا دارد. 0 6 سمیه شاکریان 1403/7/14 آدم نباتی تیپ الف ضحی کاظمی 4.0 5 درست است که داستان کتاب در سالهای آینده است و اگرچه که فضا فانتزی است اما به شدت یکنواخت است. کنشها کمرنگند. مخاطب به هیجاننمی آید و غافلگیری وجود ندارد. اما مضمون کتاب چیز جالبی است معادل آن میتواند ورود تراریخته ها به تغذیه انسانها باشد. اما کمی هیجان در چنین کتابی نیاز بود. 0 1 سمیه شاکریان 1403/6/30 سنگریزه های بدون اسم سیدنوید سیدعلی اکبر 3.6 4 اگه میخواین وضعیت خل شدن یه مادر از دست بچه هاشو بخونین، اگه میخواین لجتون دربیاد ولی حسابی بخندین و یهو وسطش اشکی بشین، این کتابو بخونین😅 0 5 سمیه شاکریان 1403/5/11 تور تورنتو: دانشجوی شهید حادثه پرواز اوکراین، امیرحسین قربانی محمدعلی جعفری 4.0 32 با دوستانم گاهی در مورد موضوعی صحبت میکنیم و بعد میبینیم همان موضوع نقل محافل شده است. مثل امروزی که تور تورنتو را خواندم و اسماعیل هنیه هم همین امروز تشییع شد. خدایا چه صبری داری؟! اگر من جای تو بودم.... این پذیرش ها از کجا میآید؟ پسر رشیدت را بدهی به دست خود خدا که او به تو داده اش و بعد بپذیری که دیگر نمیبینیاش. آه! من هم یک مادرم. من هم پسر دارم .میدانم این امتحان سخت ترین امتحان روی زمین است. بچهات از تو گرفته شود آن هم در شرایط خاص روزگار و بعد تو بپذیریاش. خودت را گم نکنی. دم به دم دشمنان سرزمینت ندهی و صبور باشی. اللهاکبر 0 16 سمیه شاکریان 1403/4/12 سفر کشتی بامدادنورد سی. اس. لوییس 3.9 11 من این جلد را بیشتر از جلد دوم دوست دارم. مضامین انسانی که در این کتاب آمده بود شیرین بود و کتاب را جذابتر کرده بود. سفر طولانی و جذاب انها و استفاد ه از دنیای فانازی زیر دریا رو دوست داشتم بسیار خلاقانه بود. 0 4 سمیه شاکریان 1403/4/10 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 138 دنیای جناب داستا یوسکی با شخصیتهای متفاوتی که ساخته است همیشه زنده است. درست است که باید از فلسفه نوشتن این رمان پیش زمینه داشته باشیم اما حرفهای او تا همیشه زنده است. داستا یوسکی ، راسکولنیکف قهرمانی را ساخته است که از قتلی که انجام داده، ناراحت نیست و کارش را جنایت نمیداند اما بعد از قرنها هنوز عشق است که آدم ها را درمان میکند. ابر انسان ساخته شده در دنیای جنایت و مکافات برای هدف مقدسی که فکر میکند درست است، آدم میکشد. هدف وسیله را توجیه میکند. شعار برخی فلاسفه از دیرباز تا کنون. و جالب است که خود داستا یوسکی در انتهای کتاب مضمون کتاب دیگری را مشخص میکند. آدمهای داستان نه سیاهند نه سفید. خیر میکنند تا شرهایشان را بپوشانند و این موضوع را اعتراف میکنند. چیزی که خود نویسنده به آن اعتقاد عمیقی دارد و مضمونش را از زبان دو شخصیت اصلیاش به خواننده میرساند. حتی همین خیرخواهی رودیا او را در دادگاه نجات میدهد درست مثل تعابیری که خودمان داریم. کارهای خیر گناهان را میسوزاند. 1 30 سمیه شاکریان 1403/4/9 عاشقانه های یونس در شکم ماهی جمشید خانیان 4.0 42 عاشقانههای یونس در شکم ماهی قضاوت آدمها در مورد مسائل پیرامونشان از یک دریچه و چشم است. گاهی باید حرفهایمان را با دیگران در میان بگذاریم تا نوری روی قضاوتهایمان تابیده شود. مثلا وقتی عاشقانههای یونس در شکم ماهی را خواندم، خودم را کشاندم تا انتهای داستان. به زور خواندمش. همراهش شدم اما دوستش نداشتم. شاید باید به خودم وقت میدادم یا بی هیچ پیش زمینهای همراهش میشدم اما خب این اتفاق نیفتاده بود. کتاب که تمام شد مثل اساتید بزرگ نویسندگی و نقد ادبی، گفتم خب که چی؟ و بعد فکر کردم که محال است این کتاب را به پسرم معرفی کنم. اما اتفاقی در من افتاد که فهمیدم قضاوتم با قد و قواره آنچه که در ذهن نویسنده بوده، هماهنگی ندارد. من باید از نردبان یونس بالا میرفتم. پله، پله. این موضوع را وقتی فهمیدم که با یک جمعی در مورد کتاب حرف زدیم. آخر جلسه چنان مشعوف شدم که هنوز طعم آن شعف توی رگهایم جاریست. انگار که مثل کارآگاهی سرنخها را به هم وصل کرده ام و به نتیجهای خاص رسیدهام. این کشف و لذت ناشی از آن به خاطر دیدگاهی است که در یک جمع به دست آمد. من فلسفه نمیدانم اما مشتاقش شدم. این کتاب فلسفی نیست ولی به نکتهای مهم در زندگی نوجوانها میپردازد: گذشتن از چیزی برای چیزی دیگر. مثلا یک وسیله، یک کتاب، یک آدم حتی. چیزی که ما توی شهدای خودمان دیدیم. آنها برای دفاع از دین و انقلاب از همسر و فرزندانشان گذشتند. خیلیهایشان حتی بچهشان را ندیدند. اما مخصوصا به این ندیدن روی آوردند. نمیخواستند پا سست کنند، عقب بنشینند و کوتاه بیایند. چیزی که در این کتاب از آن به خوبی صحبت شده است. بدون هیچ سوگیری و در بستری که میشد کلیشه را چاشنیاش کرد اما نویسنده با هوش و فراستی که داشته زاویهای دیگر را جلوی رویمان گذاشته است. شخصیتهایی که در کنار هم چیده شدند و خاص ترین آدم یک زندگی که میتواند بر سرنوشت آدمهای دیگری تاثیر بگذارد، جایی در میانه های رمان وارد کارزار میشود اما با اینکه فقط رگههایی از کارها و شخصیت او را میبینیم، چنان غلیظ عمل میکند که در خواننده اثر میگذارد. پ.ن: زبان ادبی و شاعرانه کتاب در اوایل مطالعه ممکن است کمی مخاطب را دچار چالش کند اما کمی که جلوتر میروید راحت تر میخوانیدش. عاشقانههای یونس در شکم ماهی، شما را از تاریکی درون ماهی بیرون میکشد. 0 2 سمیه شاکریان 1403/3/30 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 80 توصیفات طولانی کتاب، خسته کننده بود. میتوانم بگویم حتی شاید نوجوان را از اول داستان درگیر خودش نکند اما مفاهیمی چون یهودیها و ظلمی که از طرف هیتلر به آنها شد در داستان جاری بود و مفهومی مثل دفاع از وطن. آدا که چون همه داستانها نشانه وطن زخم خورده بود و جوانانی که از این دختران محافظت می کنند و در آخر خودش را باز مییابد. 2 5 سمیه شاکریان 1403/3/27 بیرون ذهن من شارون ام.دراپر 4.4 23 داستان زیبایی بود. درست است که نویسنده خواسته دلمان برای ملودی نسوزد اما این اتفاق افتاد. صحنه های آخر کتاب که اتفاقات پشت هم ردیف شدند، برایم هیجان انگیز بود. اینکه دختری باهوش درون بدنی ناتوان گیر بیفتد رنجی زیاد با خود به همراه دارد و نویسنده هز پس بیان آن برآمده است. 0 2 سمیه شاکریان 1403/3/25 سرنوشت فلسطین جوی باندز 4.4 6 سرنوشت فلسطین ماجرای اشغال این خطه مقدس را کمی بیشتر از آنچه میدانیم شرح داده است. در بخشهایی از آن در مورد نحوه نقش آفرینی کشورهای عربی چیزهایی میخوانیم که در نوع خود تازه اند. تنها مورد قابل نقد این است که کتاب فقط تا ۳۰ سال اول اشغال را بازنگری میکند و ادامه آن ابتر مانده است. امیدوارم با ترجمه بسیار روانی که مترجم انجام داده، دنباله ماجرا را داشته باشیم. 3 4 سمیه شاکریان 1403/3/23 گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر محمدباقر انصاری 4.2 5 من در این کتاب چیزهای جدیدی دیدم. البته که خیلیهایش را میدانستم اما نکات جدیدی مطرح شده که لذت خواندنش را به خودتان محول میکنم 0 5 سمیه شاکریان 1403/3/18 تو خواب میکائیل هستی 2.6 3 شخصیت نوجوان داستان بسیار دور از زندگیهای ایرانیست. شما در این داستان با دغدغه یک نوجوان ۱۵ ساله آشنا نمیشوید بلکه با شخصیتی ۱۸ ساله، بلکه بیست و چند ساله درگیرید. عاقله نوجوانی که به ادعای نویسنده ۱۵ ساله است و دغدغه اش دوستی و ارتباط با دختری است و به این بهانه به دایی اش در ارتباط با دختری کمک می کند و نگران پیرمردی نوه از دست داده است و حرف سیاسی می زند. از فضای مجازی به دور است و همه چیز را در روزنامه ها میخواند. توی خیابان از او ساعت می پرسند و .... ماجرا یک کلاف در هم گم است. شما با دایره المعارف موسیقیها روبرویید هی برایتان از قطعات موسیقی و اسبابش حرف زده نیشود. از کافه و حتی آیس تی توی یخچال دایی شخصیت. شکست راه غلط گذشته توسط نوجوان در بستر ارتباط با دختری رقم میخورد. و بعضی از گره ها نامشخص باقی می مانند. گم شدن میکاییل؟ سرنوشت کامی؟ موتور سوار کلاه قرمز... جامعه پر خطر و .... 0 5 سمیه شاکریان 1403/3/16 چهره ی یک غریبه آن پری 4.1 1 آخرین کتاب پلیسی که خوانده بودم را یادم می آید. کتابهای آگاتا کریستی وقتی ۱۴ ساله بودم. این کتاب ولی مرا به شدت جذب کرد. هر فصل با یک غافلگیری همراه بود و پایانی شکوهمند. شروع داستان مرا دوستدار شخصیت اصلی کرد و همانطور که او دنبال کشف خود و کشف پرونده اش بود همراهش شدم. نکته جالب آنکه مسائل جنگ کریمه و انتقادات سیاسی به خوبی در دل داستان آمده بود. فلورانس نایتینگل مثل یک قهرمان در کتاب حضور داشت و با اینکه نویسنده یک زن بود کاملا شخصیت های مرد داستان را پرداخت کرده بود. 0 4 سمیه شاکریان 1403/3/16 ساندویچ برای حیدر نعمت زاده منصور علیمرادی 3.5 3 زبان کتاب عجیب بود. از آفران خوشم آمد اما نمیدانم زبان کتاب به خاطر لهجه های محلی بود یا عمد نویسنده. واکنشهای بین نوجوانها جالب بود و از شخصیت پردازیها خوشم آمد 0 2