بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت‌های صادق سالاری نیا (18)

            زندگی نامه‌ای که خیلی از حرفاش اقرار آمیزه ولی در هر حال برای من خیلی آموزنده بود.
یه قسمتی از این کتاب در مورد استالین اینطور نوشته شده که درآمد خودش رو تمام و کمال به حزب میفرستاده، حتی زمانی که همسرش مریضه و احتیاج به پول داره تا بتونه درمان بشه.
هدفی که داشت براش میجنگید و تلاش میکرد برای هیچکدوممون شاید قابل قبول نباشه.
کاریزمایی که از استالین تعریف میشه توی این کتاب که توی زندان‌های سرد روسیه کسی جرأت این رو نداره که باهاش بحث کنه (این رو در نظر بگیرید که استالین کلا جثه‌ی قوی و نیرومندی نداره و اینکه روس‌ها کلا آدمای قوی هیکلی هستن) هم کاملاً به نظر اقرار آمیز میاد.
حالا درسته توی کودکی و نوجوانی مدام کتک میخورده و بدنش عادت کرده به این چیزا ولی نه در این حد که کسی نتونه حتی باهاش بحث کنه. اونم نه آدم عادی بلکه زندانیِ روس!!!
.
از همه‌ی این‌ها که بگذریم به نظرم خوندن زندگی‌نامه‌ی افراد سیاسی با این قدرت، به اندازه‌ی خوندن زندگی‌نامه‌های افرادی که توی کسب و کار خیلی بزرگن و یا خیلی پولدارن میتونه برای ما مفید باشه.
          
                کل حرف کتاب اینجوری میشه خلاصه بشه:
کارهای کوچیک رو با تکرار فراوان اگه انجام بدی، نتیجه های خوبی میگیری. حرفیه که من به شخصه از بزرگترهام خیلی شنیدم. گویا اون ها هم این کتاب رو خوندن و به نتیجه رسیدن.
برای خود من البته کارساز نبود. به دلایل شخصی. امیدوارم همه بتونن ازش استفاده کنن.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.