یادداشت‌های شای (61)شای1403/02/14زائری زیر باراناحمد محمود3.64 مصیبت کبکها ★★☆☆☆ بود و نبود ★★★★★ بندر ★★☆☆☆ ترس ★★★☆☆ راهی به سوی آفتاب ★★★★★ (اسپین آف از همسایه ها؟ ولی نوشته شده قبل از همسایه ها) انتر تریاکی ★★★★☆ زیر باران ★★★☆☆ آسمان کور ★★★☆☆ زیر آفتاب داغ ★★★★★ برخورد ★★★★★ در سایه سپیدارها ★★★★★ از دلتنگی ★★★★☆ 01شای1403/01/28چیزهای کوچکی مثل اینهاکلر کیگان3.26 کوتاه ولی عمیق... زندگی همین چیزهای کوچیکه... با چیزهای کوچکی مثل این کتابهای کوچک فکر بزرگی تو ذهنت جا میگیره... به راحتی در دسته اینو بخون اینو نخون ها قرار میگیره😅 بعنوان مثال، اینو بخون ولی انسان در جستجوی معنا رو نخون :)))) 016شای1402/12/01سونات کرویتسر و چند داستان دیگرلی یف نیکالایویچ تولستوی4.37 سعادت زناشویی ★★★★☆ مرگ ایوان ایلیچ ★★★★★ سونات کرویتسر ★★★★☆ ارباب و بنده ★★★★☆ پدر سرگی ★★★★★ داستان یک کوپن جعلی ★★★★☆ 110شای1402/11/17پدر سرگیلی یف نیکالایویچ تولستوی3.833 بهترین کتاب تولستوی که تا اینجا تو این دوره تولستوی خوانی خوندم شخصیت ها ملموس اند و میشه به خوبی شناختشون ۱۴۰۲/۱۱/۱۷ 03شای1402/11/16ارباب و بندهلی یف نیکالایویچ تولستوی3.716 تقابل طمع و وجدان در سیاهی برف این چندروزی که هوا سردتر شده باعث شد بیشتر از خوندن این کتاب لذت ببرم و بیشتر اون سرما و هوای برفی رو حس کنم توصیفات تولستوی فوق العاده بود از اون هوا و حس و حال شخصیت ها 1402/11/16 05شای1402/11/02طاعونآلبر کامو3.940 طاعون مصیبتی است که روی سر تمام شهر آوار شده است. این سیاهی به بعضی‌ها ارزش زندگی را گوشزد میکند و برای بعضی ارزش آن را از بین می‌برد. بعضی جلوی آن سرِ تعظیم فرود می‌آورند و به‌کلی تسلیم آن می‌شوند، جانِ خود را می‌بازند، بعضی آن را می‌پذیرند، و بعضی از آن فرار می‌کنند. 06شای1402/11/01باغ آلبالوآنتون چخوف3.719 نمایشنامه ای با سبک نمادگرا. کارکترهایی که هرکدام به نوعی عاجزند و در برزخ بین گذشته و آینده گرفتار. دیدن تئاتر این نمایشنامه باعث شد درک بهتری ازش پیدا کنم و حتی بیشتر ازش خوشم بیاد به شما هم پیشنهاد میکنم ببینید. . و اینکه ترجمه خوبش، ترجمه خانم دانشور نیست 🙏🏻 00شای1402/10/19سه کتاب مول - دریا هنوز آرام است - بیهودگیاحمد محمود3.52 مسافر ★★★☆☆ انتر تریاکی ★★★★☆ مول ★★★★★ کابوس ★★★☆☆ مامور اجرا ★★★★☆ سه ساعت دیگر ★★★★★ حسرت ★★★★★ کهیار ★★★★☆ و -------------------------- دریا هنوز ارام است ★★★★★ یک چتول عرق ★★☆☆☆ بود و نبود ★★★★★ معبد ★★★☆☆ و -------------------------- تکرار ★★★☆☆ الاچیق ★★☆☆☆ بیهودگی ★★★★★ و -------------------------- 01شای1402/10/17سعادت زناشوییلی یف نیکالایویچ تولستوی3.619 همه چیز عادی میشود ما به همه چیز عادت میکنیم... 03شای1402/09/03Kafka on the shoreهاروکی موراکامی3.951 "...But you know something? Good things don't last forever. I feel that more and more as time goes by. It's like somebody's saying, Hey, Hoshino, someday you're gonna have to pay up." It's me and too many questions now. 00شای1402/07/11مرگ ایوان ایلیچلی یف نیکالایویچ تولستوی4.1103 در طول مطالعه همش به این دعای بزرگ‌تر‌ها فکر میکردم: «الهی پیر بشی اما زمین گیر نشی» به انتهای کتاب که رسیدم گفتم رضایت از زندگی و رضایت از خودت مهم تره. اگه تو هم برسی به جایی که بگی نکنه غلط زندگی کردم و دیر باشه چی؟ امیدوارم بعد از این بهتر زندگی کنم... 118شای1402/06/29جنگ آخر زمانماریو بارگاس یوسا4.55 بیشتر از هر چیز در این کتاب از موضع نگرفتن نویسنده نسبت به طرفین جنگ حیرت زده شدم. اینکه ۹۰۰ صفحه رمانی بنویسی اونم در رابطه با جنگ و سیاست و هیچگاه جهت گیری نکنی، هدف یوسا هست یعنی نشان دادن تساهل؛ چیزی که شخصیت های رمان از آن بی بهره اند و دلیل اصلی مشاجره بین آنهاست. . تنها نقدم به انتشارات این کتابه که تعداد غلط های املایی و نگارشیش آزاردهنده بود. امیدوارم در چاپ های بعد نسبت به تصحیح متن اقدام بشه. 02شای1402/06/23ماه غمگین، ماه سرخرضا جولایی3.512 زبان سرخ، زبان نیست بیرق خون است. ... کتابی بر گرفته از واقعیت و خیال💫 مشتاقم بیشتر رمان های تاریخی سیاسی بخونم 03شای1402/06/19شاگرد قصابپاتریک مک کیپ3.610 نسخه صوتیش رو از ایران صدا گوش کردم. تجربه جالبی بود. 02شای1402/06/13شب های روشنفیودور داستایفسکی3.9156 به خاطر ادبیات زیباش سه ستاره میدم وگرنه به خاطر ایدئالیست بودن و کلیشه ای بودن داستان دو میدادم امید که داستایفسکی بزرگ مارو ببخشه 🙏🏻 010شای1402/06/09آشغالدونیغلامحسین ساعدی3.86 گفت: «اسماعیل آقا میدونی که پنج انگشت یه دست یه اندازه نیس؟ آدما همین جورین، یکی بالاس، یکی پایینه، یکی بزرگه، یکی کوچیکه، یکی آقاس، اون یکی گدا.» گفتم:«آقا امامی! تو هم میدونی که هر دستی‌م پنج انگشت داره؟» گفت:«میدونم.» گفتم:«خیال نمیکنم بدونی، اگه می‌دونستی کوچکی و بزرگی رو به رخ ما نمیکشیدی!» گفت:«مثلا تو راننده آمبولانس با یه تیمسار یکی هستی؟» گفتم:«البته که هستم.» گفت:«حتما رو تخت مرده شور خونه.» گفتم:«جسارته آقا امامی، هرچی میگی همه‌ش چرنده. ببخشین‌ها، خیلیم چرنده. آدمیزاد فقط با فهم و شعورش آدمیزاده، بقیه‌ش مالیده.» ص ۴۸ #آشغالدونی #غلامحسین_ساعدی 06شای1402/06/08اتاق ورونیکاآیرا لوین4.220 🍃🍃🍃 06شای1402/06/07جین ایر: متن کاملشارلوت برونته4.282 پلات خوبی داشت و پایان کتاب رو هم دوست داشتم ولی تقریبا نیمی از کتاب رو skim کردم و نتونستم جوری که باید ازش لذت ببرم. 38شای1402/06/04دیداراحمد محمود4.42 در سبک و روال احمد محمود، «واقعیت داستان» همان «واقعیت عینی»، «واقعیت اجتماعی یا تاریخی» نیست - گرچه اگر رئالیسم را نه یک سبک که بینش بدانیم «احمد محمود» یکی از رئالیست ترین نویسنده‌های ما است ـ او در سه داستان مجموعه «دیدار»، راوی نیست. نباید هم باشد. مورخ یا جامعه شناس هم نیست. هنرمندی است که میگزیند، تغییر میدهد، نمونه سازی میکند، گاه تا ژرفای روان شناسی فردی نبش میزند، گاه تیپ می سازد، درون و برون، زمان خطی و دایره ای و ... را به کار میگیرد و گاه با چند «تاش» رنگی موجز اما گویا، روابط اجتماعی را با تمامی پیچیدگی‌های آن تصویر می کند، گاه در روند داستان دخالت میکند. میپرسد، در قالب «وقایع نگار»، «راوی»، «صدا‌های درونی آدم‌های داستان» و... و این همه را ، اما، بر نیاز «واقعیت داستان» بر منطق ساختار و بافت داستان است که بسط می دهد. فرج سرکوهی - مجله آدینه ۵۳ - دی ماه ۶۹ ________ برای من اما، در هر سه داستان این مجموعه، «مادر» شخصیتی ویژه بود. اول مادری که در به در به دنبال فرزند خود میگردد و چشم انتظار اوست. دوم مادری که خواهر صیغه ای خود را از دست داده و دائم در فکر این است که چرا فرزندی که با خون دل بزرگ کرده همراهیش نمیکند. و سوم مادری که برای امرار معاش خانواده خیاطی میکند تا فشار را از پسرش که تازه از تبعید برگشته بردارد و پسر دیگرش بتواند درسش را بخواند. امتیاز من به هر داستان: کجا میری ننه اَمرو؟ ★۵ دیدار ★۴/۵ بازگشت ★۵ ________ چهارم شهریور هزارو چهارصدو دو 011شای1402/06/03شیطانلی یف نیکالایویچ تولستوی3.918 تولستوی خوانی رو با این کتاب شروع کردم موضوع و پلات جالبی داشت 00
