وداع با اسلحه
«وداع با اسلحه» روایت دو سرشت و دو غریزه متضاد و متعارض بشری است؛ یکی نماد خشونت، خونریزی، تعارض، تهاجم و تجاوز است که ثمره آن ویرانی و کوچ اجباری مردمانی است که به ستم رانده شده اند، آسیب دیده اند و نصیبی جز آشفته حالی نداشته اند و دیگری نماد مهر است و عشق و دوستی و باروری و فرزندآوری که ثمره آن آرامش است و سکوت و سکونی دلنشین که روح را به تعالی می رساند و درون را به وجد و نشاط و کمال. قهرمان داستان، ستوان آمریکایی است که به انتخاب خویش به ارتیش ایتالیا می پیوندد و بر پرستار داوطلب انگلیسی عاشق می شود و آن گاه که بر بیهودگی این نبرد بی فرجام پی می برد، به دنیایی پناه می برد که نماد آرامش است و در همه سده های گذشته اش از جنگ دوری گزیده: سوییس. سرزمینی که از جهان وحشت و جنگ به اندازه یک دریاچه فاصله دارد و از دنیای خشونت و سبعیت، هزاران کیلومتر و در آن جاست که می توان طعم عشق را به همه شیرینی هایش درکام خود چشید. اما افسوس که این شیرینی را دوامی نیست... .
بریدۀ کتابهای مرتبط به وداع با اسلحه
نمایش همهپستهای مرتبط به وداع با اسلحه
یادداشتهای مرتبط به وداع با اسلحه