13751375محمدرضا معلمی4.639 نفر |21 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن3خواندهام53خواهم خواند27توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب 1375، شاعر محمدرضا معلمی.یادداشتهای مرتبط به 1375فائزه شفیعی1401/03/20 یک روز به سوی تو میآرند مرا بر شانهی لا اله الا اللهی... خیلی رباعیات خوب و قویای داره. 19فرزانه مرادپور1403/01/18 بسیار با احساس و عالی 00لیلا علیزاده1402/10/24 بسیار اشعار زیبایی داشت .سرشار از احساس و عاطفه.ساده ولی پر از حرف در کنار رباعی های خوبی که نشون میده شاعر علاوه بر تبحری که در سرودن غزل دارن در سرودن رباعی هم موفق هستند. 01محیا1402/11/16 سلام. من این کتاب رو خوندم و حقیقتش اینه که شعر ها کمی ضعیف تر از آثار جناب فاضل نظری هستن. و علت این مثال نقطه اشتراک این دو اثر هست و اون اینه که آثار هر دو بزرگوار لذت آنی به خواننده میدن و اثر گذاری طولانی مدت در ذهن خواننده ندارن و این یک نقطه ضعف به حساب میاد. علاوه بر اون در آثار فاضل نظری حداقل یک بازی با کلماتی رو میبینیم که جلوه زیباتری به شعر میده و اشار بر سر اصول هستن، اما اینجا نویسنده گاهی برای جور کردن قافیه و وزن و اصول معنا رو زیر سوال بره و کلماتی استفاده کرده که بدنه شعر رو بر هم میزنه اما به هر حال کتاب خوبی هست برای این که گاهی تورقی کرد و لذتی برد. با آرزوی موفقیت. 02مریم امیری7 روز پیش اجازه هست که تعبیر خوابتان باشم؟ کنارتان باشم، هم رکابتان باشم؟ در این جهان سراسر هراس و دلشوره دلیل کم شدن اضطرابتان باشم؟ میان این صف دلدادهها امیدی هست که من، اگرچه کمم، انتخابتان باشم؟ چه دور دست امیدی که آرزو دارم که آرزوی شب پرشهابتان باشم شنیدهام که خواب آسمان دیدید اجازه هست که تعبیر خوابتان باشم؟ 00عالیه باقری.1402/09/17 کبوترانه بیایی، من آشیان باشم تو بال و پر بگشایی من آسمان باشم به من اجازه بده لحظهای برابر نور برای راحت چشم تو سایبان باشم مباد اینکه دلم را به جز تو بسپارم مباد با احدی جز تو مهربان باشم بگو چگونه مرا دوستتر از این داری بگو که در چه خیالی، بگو همان باشم برای بود و نبودم لب از لبت بردار بگو بمیر، بمیرم؛ بگو بمان، باشم... زیباتر از این نمیشه. 02محدثه اسدی مومنی1402/10/24 واقعا نسبت به انتظاری که میشه از اولین کتاب شعر یک شاعر جوان داشت بهتر بود ، امیدوارم قلم شان مانا باشه و روز به روز پربارتر 01زینب محمدقلیزاد1401/03/09 من خیلی کتاب شعر و خیلی هم درک عمیقی از شعر ندارم اما لذت خارج وصفی از خوندن غزلها و رباعیات این کتاب تجربه کردم. به امید سرشاری قلم برای شاعر خوش آتیه. 01حنانه اکرمی1402/10/24 مصداق همون ماجرای "انعکاس سلوک دینی شاعر در اشعار عاشقانه "که تقریبا به تازگی توسط اساتید شعر مطرح میشه ،به بهترین شکل ممکن. مضمون ها ،خیال،انتخاب واژه ،مشخصات بصری و.. بیستِ بیست 02محمدرضا معلمی1402/10/24 شعرخوانی محمدرضا معلمی در جلسه بیستوچهارم آبانماه، چهارشنبههای شعر شهرستان ادب - محمدرضا معلمی 📚 https://t.me/mimremeembook/720 025سید محمدباقر ابراهیمی1402/08/24 لذت بردم. واقعا... حس نگاه کردن به یه آبشار بزرگ رو داشت خوندن شعرای آقای معلمی و تماما حس میکردم ابیات از ناخودآگاه شاعر بر میاد این اشعار رو در سن ۲۰ تا ۲۵ سالگی گفتن واقعا هنر و استعداد و تلاش میخواد و خیلی قابل تحسینه... اینم بگم با این که حس خوبی داشتم قبل از این که بخونم کتاب رو، ولی اصلا فکر نمیکردم انقدر خوب باشه و تو دلم جا باز کنه و شعراش رو بار ها و بار ها بخونم... 214حنانه خوش گفتار1402/10/27 غزلهایی سرشار از احساس و بسیار خیالانگیز... وَ رباعیاتی دلنشین و دوستداشتنی... امیدوارم به زودی شاهد چاپ چنددهمِ ۱۳۷۵ و کتابهای بعدی جناب معلمی باشیم🙃👌🏻 02علیرضا1403/01/18 تنها کتابی که خودم خوندمش و به هر کی که اهل شعر بود هدیه دادم. به عزیزتراینانم هم اولین جلدهایی که خودم خریده بودم رو هدیه دادم... 02مهگل؛1401/10/26 خواندن این کتاب را هنگامی که غمی عمیق در حال کاویدن روحم بود، شروع کردم. درست تر این است که بگویم مِن شَرِ ماخَلَق به آن "پناه" بردم! و چه دلنشین بود رد قطرات زلال اشک، که همزمان با خواندن غزل ها و رباعی ها، بر صورتم نقش میبست:) اشعاری که مشخص بود از عمق جان 'سروده' شده اند و هدفشان، بازی با کلمات و اشباع کاذب روح مخاطب نبوده... دوستش داشتم، دوستش بدارید ^^ 026زهرا دشتی1402/06/27 در زمستان ۱۴۰۰ محمدرضا معلمی ۲۵ ساله اولین (و در زمان نوشتن این سطور، تنها) مجموعه شعر خود را با عنوان ۱۳۷۵ منتشر کرد. این مجموعه شامل ۲۷ غزل و ۳۷ رباعی است. کتاب را با اشعار عاشقانه شروع میکنیم و کم کم، به اشعار آیینی و حتی اجتماعی و کمی سیاسی هم میرسیم. زبان اشعار زبان سنگینی نیست، هرچند در جای جای اشعار از کلمات فخیم اما نه ناآشنا استفاده شده است. ولی استفاده از این واژگان به هیچ وجه خوانش شعرها را سخت نکرده است. اشعار عاشقانه او اگر گاه کاملا در عالم زمینی به سر میبرند اما جای جای همین اشعار، بیتهایی است که میتوان با آنها به عشقی فراتر از آنچه در زمین میتوان دست یافت، اندیشید. حال اشعار از نظر من، حال نور و امید است. زبان و واژگان انتخابی، در زمانهی سیاه اندیشی ادبیات معاصر، سپید و روشن است. حتی زمانی که از فراق و دوری از معشوق سخن به میان میآید، واژهها تاریک و تازیانهزن نیستند. عاشقانههای معلمی به گونهای است که من آنها را در مجموعهی عاشقانههای نجیب طبقهبندی میکنم. در زمانهای که به نام هنر و ادبیات، عشق اروتیک را به جای عشق حقیقی به مخاطب عرضه میکنند، این حیا و نجابت در انتخاب واژهها و مفاهیم ستودنی است و بر آمده از قلمی پاک. من شاعر نیستم و حتی مخاطب جدی و پیگیر اشعار معاصر هم نیستم، گهگاه مجموعه اشعار شاعری از شاعران معاصر توجهام را جلب می کند. لذا در مورد وزن و قافیه و ... صاحب نظر و رای نیستم. حتی علمش را هم ندارم. اما به عنوان یک خواننده معمولی اشعار کهن و خوانندهی آماتور اشعار معاصر، این کتاب تا حد خوبی نظرم را جلب کرد. با بعضی اشعار بسیار همراه شدم و با بعضی اشعار نه، حتی یکی دو مورد در شیوهی خوانش تردید کردم. با این همه کلیت مجموعه مرا از جهت وزن و آهنگ همراه کرد. هرچند که دانشی در شیوهی موسیقیایی شعر ندارم و صاحب نظر نیستم اما در مضامین اشعار و محتوای دقت بیشتری دارم. عموما محتوا و مضماین اشعار باب طبع من بود، چه عاشقانهها چه اشعار آیینی و اجتماعی. اگرچه با بیشتر انذیشههای پشت اشعار آشنا و همراه بودم اما در میان آنها مفاهیم بدیع و تازهای نیز برایم یافت شد که لذت خوانش را دو چندان میکرد. این مجموعهی شعر به همت نشر شهرستان ادب چاپ شده و در حال حاضر چاپ دوم آن در دسترس علاقهمندان به تهیه این مجموعه است. 06سید محمدعلی نیکنام1402/10/24 شعر هایش مثل خودش دلانگیز است. 26سارا شهرابی فراهانی1402/03/09 مدت هاست که بخاطر داستان نویسی کمتر سراغ شعر رفتم. تعریفهای خیلی خوبی از این کتاب شنیدم و حقیقتا دلم خواست که بخوانمش. شعرهای این کتاب عطر زندگی را لابه لای صفحاتش داشت؛ سادگی توام با احساسات لطیف. به عنوان کتاب اول، این شاعر جوان، کتاب خیلی خوبی بود و من از خوندنش راضی بودم. ابیات خوب زیاد داشت. من این بیتش رو من بیشتر از همه دوست داشتم: چقدر روح بلندش تب پریدن داشت چقدر جسم ضعیفش وبال بالش بود 06زهره دهدشتی1401/10/02 ساده، لطیف، غیرتکراری و "شعر". اشعاری که سروده شدهاند نه ساخته. بعد از مدتها نخواندنشان از سرِ دلسردی، به کتابهای شاعران نسل جوان امیدوار شدم. 121فآطمه1402/10/24 زبان اشعار زبانی ساده است و اغراق و مبالغه در آن دیده نمیشود. شاعر به خاطر رعایت زیبایی خود را تسلیم الفاظ نکرده و حقایق موجود در شعرش را پایمال نمیکند. اشعار عاشقانهی او تصویری فانتزی و غیر واقعی را به مخاطب ارائه نمیکند. شاعر ارزش عشق زمینی را در حضور میداند نه فنا شدن. یکی از ویژگیهای عشق این است که عاشق را به مرحلهایی میرساند که مثل معشوق فکر میکند و همه چیز را از او میداند و برای او میخواهد. ۱۳۷۵ نیز مقابل معشوق خویش ابراز وجود نکرده است و برای جلب رضایتش میکوشد و همه چیز را به جان میخرد و از خود عبور میکند. الگوی عشق و یکی شدن عاشق و معشوق از دیرباز در غزلیات کلاسیک و معاصر ما بوده، اتفاقی که در این کتاب شاعر رقم زدهست این است که فضا و اتمسفر شعرها با سبک زندگی ایرانی و اسلامی بسیار نزدیک است. عشق در این غزلیات ظاهری و صوری نیست. شاعر با کلمات درست خود لباسی از حیا و نجابت و عشق واقعی را بر ابیاتش پوشانده. در عین بومیسازی درست، اشعار شاعر زننده و کلیشهای نیست. امید و رجا در تار و پود شعر بافته شده و شاعر همواره بر این باور است که در دل هر زمستانی بهاری میتپد و در پس هر شب سپیدهایی است. او در اشعارش دوست داشتن را خالصانه، همیشگی و البته دشوار نشان داده است. پیشتر در رابطه با زبان نوشتم که ساده است. حالا یک گزاره به آن اضافه میکنم زبان شعر ساده اما اصیل است، پشتوانه ادبی دارد. لغات دستخورده، عامیانه و هرجایی نیستند. استفاده درست و به جا از کلمات توانمندی شاعر را به رخ میکشد. در این راستا میتوان به این چند بیت خواندنی اشاره کرد: شعر چهارم: مرا که ترجمهی غربتم ببر با خود به آن زمین و زمانی که دوستم داری. کلمه (ترجمه) خیلی نظرم را به خودش جلب کرد. بار واژگانی کلمه "ترجمه" به خودی خود خنثی است و در آن احساساتی دیده نمیشود اما شاعر با هنر خود ترجمه را همنشین غربت میکند و ترکیبی کاملا احساسی و زیبا میسازد. شعر سوم: هجاهای کم، تعداد کم ابیات و در عین حال بیان تمام و کمال منظور از دیگر هنرنماییهای شاعر بود. ایجاز و اختصار در اکثر مواقع پسندیدهتر است و شاعر به خوبی از ایجاز و مختصر گویی استفاده کرده است. شعر هفت و هشت: ترتیب در شعر هفت و هشت نیز جالب توجه است. شاعر در بیت اخر شعر هفت، شعر را اینگونه تمام می کند: شنیدهام که شبی خواب آسمان دیدید اجازه هست که تعبیر خوابتان باشم؟ بیت اول شعر هشتم، شاعر شعر را اینگونه آغاز می کند: کبوترانه بیایی من آشیان باشم تو بال و پر بگشایی من آسمان باشم؛ نمیدانم این اتفاق یک امر تصادفی بود یا جزو زیرکی شاعر اما اگر تصادفی بود تا باد چنین بادا و اگر عامدانه بود ترتیب هوشمندانه و زیرکانهایی بود. شعر شانزدهم: این شعر تیر اخر و اوج هنرنمایی شاعر است. شعر سراسر صفت و تشبیه است و وقتی به خوبی حس کنجکاوی مخاطب را برانگیخت با یک پایان بندی درجه یک، شعر با زیبایی هر چه تمامتر، مخاطب را شیدا و مسحور میکند. شعر نوزدهم: شعری روان و کوتاه و دلنشین است به قول فرنگیها to the point با وزن درست و آهنگین مفتعلن مفتعلن مفتعل. البته در کنار حسنهای بیشمار کتاب در مواردی ایرادات جزئی قافیه مثل ایطا و... دارد که در قیاس با این مسئله که ما اولین کتاب یک شاعر را میخوانیم ابدا چشمگیر نیستند. 39مرتضی یوسفیمقدم1401/12/12 رباعیاتش واقعا چسبید. فراتر از انتظارم بود. 09بیشتر