بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

همه چیز به فنا رفته (هنر ظریف امیدواری)

همه چیز به فنا رفته (هنر ظریف امیدواری)

همه چیز به فنا رفته (هنر ظریف امیدواری)

مارک منسون و 2 نفر دیگر
4.1
26 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

9

خوانده‌ام

79

خواهم خواند

68

ما در زمانه جالبی زندگی می کنیم. همه چیز از لحاظ مادی در بهترین حالت خود قرار دارد، اما هم زمان به نظر می رسد همه چیز به شکلی ترسناک و جبران ناپذیر به فنا رفته است. چه خبر است؟ به کجا می وریم؟ اگر کسی بتواند نامی برای بی قراری زمانه ما و درمان آن پیدا کند، کسی نیست جز مارک منسون. او در این کتاب با بهره گیری از انبوهی تحقیقات روان شناختی و همچنین نظرات فیلسوفانی چون افلاطون و تام ویتس به کالبرشکافی دین، سیاست، ثروت، شادمانی، دنیای مجازی و سرانجام زندگی می پردازد.منسون با ترکیب همیشگی شوخ طبعی و ذکاوت خاص خودش ما را به چالش می کشد تا با خودمان صادق تر باشیم. او صراحتا تعاریف ما را از ایمان، شادمانی، آزادی و البته امید نقض می کند. یکی از بهترین نویسندگان مدرن بار دیگر اثری به جهان ارائه کرده است که سالیان سال نقل محافل خواهد بود.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به همه چیز به فنا رفته (هنر ظریف امیدواری)

نمایش همه

پست‌های مرتبط به همه چیز به فنا رفته (هنر ظریف امیدواری)

یادداشت‌های مرتبط به همه چیز به فنا رفته (هنر ظریف امیدواری)

            کتاب دومس بود که از مارک منسون می خوندم. اولیش هنر ظریف بود و راستش هیچ ایده ای نداشتم که این کتاب رو کی نوشته و اجع به چی هست ، همین که اسم نویسنده رو دیدم و یاد اون کتاب درخشان قبلی افتادم ، بدون هیچ فکری خریدمش. اصولا خریدن کتاب بدون فکر و تحقیق کار احمقانه ایه ، این یه واقعیت غیر قابل انکاره و درکش هم چندان سخت نیست. کتاب های زیادی توی دنیا وجود دارن که هیچ ربطی به ما ندارن و ما نباید وقت محدود خودمون رو بزاریم برای خوندنشون این حرف فارق از خوب یا بد بودن اون کتاب هاست .
بگذریم ، من توی این مورد خرید بدون فکر کتاب واقعا خوش شانس بودم.
ان کتاب مار منسون از اولی حتی بهتر هم بود ، حالا درسته اون خیلی معروف شده ولی این واقعا عالی بود و از اقبال خوب و بلندم کاملا راجع به خودم بود
منکه خیلی باهاش حال کردم 
همون فصل اول با اون مثال فوق العاده ش راجع به اون ابر مرد لهستنانی پیلکی چنان آدم رو جذب می کنه که فکر نخوندن کتاب هم رو هم نمی تونید بکنید.
لذا بخونید به نظرم پشیمونی در پی نخواهد داشت.
          
            کتاب‌معرفی‌کردن الکی نیست. تا ندونی مخاطبت کیه نمی‌شه که. باید بدونی علاقه‌ش به چیه، چیا خونده، چه کتاب‌هایی نصفه‌نیمه رها کرده، چه کتاب‌هایی رو خریده اما نخونده و کلا کجای مسیره. تا این‌ها رو ندونی نمی‌شه به‌ش پیشنهاد بدی.
اما بعضی کتاب‌ها هستن که اگر جواب سوآلای بالا رو بدونی به افراد زیادی می‌تونی پیشنهاد بدی. یعنی جامعه بزرگی هستن که از خوندن اون کتاب خوش‌شون میاد.
زمانی که کتاب «اوضاع خیلی خراب است»ِ مارک مَنسُن رو تموم کردم، دقیقاً همین نکته به ذهنم رسید. ازین نویسنده قبلاً «هنر ظریف بی‌خیالی» هم خیلی معروف شده‌بود. این جدیده، کتابیه که به خیلی‌ها می‌شه معرفیش کرد. اصلاً می‌شه به خیلی‌ها هدیه داد. به‌نسبت کتاب قبلی‌ش استخون‌بندی قوی‌تری داره و مستندتره.
نویسنده یک وبلاگ‌نویسِ خلاق و بامطالعه‌ست. وبلاگ‌نویسی یک توانمندی رو در آدم خیلی خوب تقویت می‌کنه: مخاطب‌شناسی و به‌تبع اون جذاب‌گفتن و شرح و بسط‌دادن. وقتی این کتاب رو می‌خوندم بعضی جاهاش به‌خوبی می‌تونستم بفهمم که نویسنده چه مفاهیمی رو قبلاً خونده و چیا رو می‌خواد توضیح بده. اما به‌شکل موفقیت‌آمیزی جذاب و سرگرم‌کننده حرفاش رو ریخته بود کف کاغذ. به نظرم این کتاب هم حکمت‌آمیزه و هم خوندنش سرگرم‌کننده.
فلذا «اوضاع خیلی خراب است» هم جزو پیشنهادای عمومی من قرار می‌گیره؛ مثل بادبادک‌بازِ خالد حسینی.