چنین گفت زرتشت

چنین گفت زرتشت

چنین گفت زرتشت

3.9
34 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

10

خوانده‌ام

51

خواهم خواند

37

در چنین گفت زرتشت محوری ترین دیدگاه فلسفی نیچه، یعنی انسان برتر و بازگشت تکرارپذیر و جاودانه مطرح شده است. زرتشت در این کتاب یک شخصیت نمادین است که نیچه از زبان او، که زبان شاعرانه و پیامبرانه و حکیمانه است، معنا و ماهیت هستی و نسبت انسان را با آن از دیدگاه خود باز می گوید. گذار از انسان، به ابر انسان برای او یک معنای بنیادی هستی شناسی دارد که با کاویدن آن، معنای نسبت خدا و دین و اخلاق و فلسفه و علم و تمامی وجه معنوی انسان در این اثر طرح می شود.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به چنین گفت زرتشت

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به چنین گفت زرتشت

کاران

1402/04/07

            از توانایی های نیچه، آمیختن فلسفه و ادبه. این کاری نیست که از دست هر اندیشمندی بربیاد. 
تفکرات رادیکال و عصیانگر نیچه به قالب یک کتاب آسمانی در اومده و حتی قسمت بندی  شده و هر بابی در حکمت چیزیه. 
از نیچه جانب‌داری قطعی نمی‌کنم. از ذات واقعی انسان گفته و هدفی که باید داشته باشه. کاملا ضد مسیحیت نوشته شده و به وضوح در حمایت از خداناباوریه. 
کسی که می‌خواد این کتاب رو بخونه باید تعصباتش رو مدتی ببوسه و بذاره کنار. به این معنی نیست که باید همه چیزش رو قبول کرد، بلکه باید دید کدوم قسمت از تفکرات نیچه به دل می‌شینه و کدوم قسمت هاش نه. 
از نظر من ایرادی که وجود داره اینه که نیچه زیادی به خودش اطمینان داره. هیچ عقیده ی مخالفی رو قبول نمی‌کنه و به همه غیر مستقیم و مستقیم سرکوفت می‌زنه. به شخصه حتی اگر بعضی عقایدش رو بپسندم باز هم نمی‌تونم درباره ی مسئله های فرامادی  به اندازه ی نیچه خودسر و مطمئن باشم. 
همه ی این ها به کنار، ادبیات این کتاب شاهکاره. از منظر ادبی اگر بهش نگاه کنید، چیزیه بین کتاب شعر و کتاب آسمانی. ترجمه ی آقای آشوری هم زیباییش رو دوچندان کرده.
خوندن این کتاب رو به شدت توصیه می‌کنم. چه به افراد مذهبی، چه غیر مذهبی، و چه کسانی که مثل من سردرگم هستن. 
البته باید اشاره کنم که خوبه قبل از این حداقل یکی دو اثر از نیچه رو خونده باشید، چون در غیر این صورت هضم متن براتون سخت میشه.