شگفتی‌های همه چیز فروشی نامیا

شگفتی‌های همه چیز فروشی نامیا

شگفتی‌های همه چیز فروشی نامیا

کیگو هیگاشینو و 1 نفر دیگر
4.1
145 نفر |
62 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

38

خوانده‌ام

286

خواهم خواند

170

شابک
9786225667167
تعداد صفحات
358
تاریخ انتشار
1401/9/1

توضیحات

        سه جوان به نام‌های آتسویا، شوتا و کوهی، شبی برای پنهان شدن از دست پلیس مجبور به اتراق در مغازه‌ای قدیمی و متروکه می‌شوند. آن‌ها به زودی متوجه می‌شوند که در مغازه‌ای معمولی نیستند و صندوق پست همه ‌چیز فروشی نامیا، محل برخورد گذشته و حال است؛ راهی برای ارتباط با افرادی از گذشته که همگی برای پیدا کردن راه حل مشکلاتشان به آقای نامیا نامه نوشته‌اند.
      

لیست‌های مرتبط به شگفتی‌های همه چیز فروشی نامیا

نمایش همه
Daydreamer

Daydreamer

1403/6/21

جواب ها از کجا می آیند؟سم هستم، بفرماییدبه امید دل بستم

ترکیب برنده:رئال+فانتزی= رئالیسم جادویی!

21 کتاب

ژانر رئالیسم جادویی یکی از محبوب ترین ژانر در بین سایر انواع ژانر رئاله که طرفدارای زیادی داره.توی این ژانر یک اتفاق جادویی و غیرممکن در دنیای واقعی رخ میده که نویسنده با استفاده از این اتفاق تلاش میکنه مسائل رئال و درام رو شرح بده.بعضی از افراد وقتی با کتاب های ژانر رئالیسم جادویی مواجه میشن فکر میکنن قراره داستان با تبیین و علت آوری برای اون اتفاق جادویی پیش بره درحالی که این مطلب هدف اصلی نویسنده نیست و درصورت دلخواه نویسنده به همچین کاری روی میاره و درواقع نویسنده با استفاده از این اتفاق،مسئله اصلی رو برای مخاطب ملموس تر و واضح تر میکنه.ژانر رئالیسم فانتزی برای کسانی که خیلی با ژانر رئال رابطه خوبی ندارن یا قصد شروع کتاب خوانی از این ژانر رو دارن بسیار توصیه میشه.چون معمولا ژانر رئالیسم جادویی به مباحث سنگین رئال نمیپردازن و ترجیجا مباحث ملموس تر و روزمره تری رو انتخاب میکنن و قلم نویسنده توی این ژانر راحت و روانه و خواننده تازه کار راحت تر ارتباط برقرار میکنه و به علت وجود جادو و فانتزی کم توی کتاب باعث تمایز این ژانر با روند آروم و یکنواخت کتاب های رئال میشه.

20

김소희

김소희

1403/5/16

به آواز باد گوش بسپارگربه ای که کتاب ها را نجات دادشهر گربه ها

سفری به ادبیات ژاپن

46 کتاب

هنگامی که اسم سرزمین ژاپن به گوش ما میرسد تصویری از شکوفه های گیلاس، کیمونو های زیبا، خانه های چوبی و تکنولوژی پیشرفته به ذهن می آوریم که بارها و بارها آنها را در فیلم ها مشاهده کرده ایم. تمام چیزهایی که به ذهن می آوریم نشانی از فرهنگ غنی آن سرزمین است که مردم اش در تمام سال ها با وجود جنگ و سختی توانستند آن را حفظ نمایند. اما اکنون می خواهیم تصویری جدید از سرزمین ژاپن را به ذهن بسپاریم: ادبیات ژاپن ادبیات ژاپن در طول دوران های تاریخی، فراز و نشیب بسیاری را پشت سر گذاشت. بخشی از این تحولات مهم به دلیل جنگ هایی بود که هر کدام به نوبه خود تاثیرات مثبت و منفی بسیاری را بر این سرزمین گذاشتند. پس از آن، نسیم جهان غرب بر ژاپن وزید که باعث شد تحولات نوینی در سرزمین شکوفه های گیلاس به وجود بیاید. ترجمه آثار ادبی از دهه 1860 در ژاپن آغاز شده و تاکنون نیز ادامه دارد. یکی از نتایج مهم آشنایی ژاپنی‌ها با ادبیات غرب اعتلای جایگاه نثر در این کشور بود و می‌توان گفت رمان و داستان کوتاه مدرن ژاپن وامدار ادبیات غرب است. ادبیات ژاپن درخت کهنسالی است که در فصل‌هایی از تاریخ با دستان ادبیات شرق و غرب آبیاری شده، اما در عین حال میوه‌های مرغوبی به ادبیات جهان هدیه کرده است. در ادامه لیستی ترکیب از شاهکار های ادبیات ژاپن و رمان های نوجوان برایتان تهیه کرده ام. باشد که بیشتر و بهتر بتوانیم با ادبیات سرزمین تکنولوژیِ امروز آشنا شویم.

125

یادداشت‌ها

          بسم‌الله 
*خواربارفروشی نامیا یا خودخواه باش تا موفق شوی! ( البته نه آنقدر خودخواه که منافع ملی و حمایت از موسسات دولتی فراموش شود!)*

خلاصه همه کتاب همین بود. داستان درباره‌ی آدم‌هایی است که در پی ورود به یک خواربارفروشی متروکه، وارد نامه‌نگاری در زمان می‌شوند. اما همه‌‌ی این افراد یک معضل مشترک دارند: «مسئولیت ما در قبال تعارض رویاهامان با انتظارات خانواده چیست؟»
هیگاشینو جواب میدهد : «برو حالشو ببر! خانواده‌ای خانواده است که تو رو ساپورت کنه و از خوشحالیت خوشحال باشه. اگر خانواده‌ات رو چنین نیافتی، فرار کنی بری یتیم‌خونه با اسم مستعار زندگی کنی، خیلی بهتره!» 

همین الان شفاف‌سازی کنم که آن یک ستاره‌ای هم که توی بهخوان برایش گذاشتم، اصلا ربطی به ساختار منسجم داستانی‌اش نداشت!
*بنظرم ژاپن یک کمیته ممیزی کتاب و نشریات دارد، که تویش چندتا سامورایی نشسته‌اند و فقط یک وظیفه دارند؛ با کاتانا خوب و دقیق تمام جملات نوشته را خط می‌برند تا در جایی، گوشه‌ای، توی پاورقی یا حتی اعلامْ توهینی به هویت و ملیت ژاپنی نشده باشد. چیزی که در ایران کسی عین خیالش نیست هیچ، کلی هم نماد روشنفکری محسوب می‌شود* 
آن یک ستاره را به خاطر وطن‌پرستی و وفاداری نویسنده به کشورش دادم.
        

2

Teu

Teu

1402/6/11

          "معجزه‌های خواربارفروشی نامیا" درست مثل اسمش معجزه داشت. اگه اینکه کتابی باشی که باشکوه‌بودنت به قدری تاثیرگذار باشه تا اشک توی چشم‌های خواننده حلقه بزنه و باعث گریه‌اش بشه معجزه نیست، پس معجزه چیه؟ ادبیات هنره و هنر -از نظرم- باید تاثیرگذار باشه. این کتاب واقعا هنرمندانه بود.

داستان از شبی شروع می‌شه که یه گروه دزد در حال فرار کردن هستند و به ناچار مجبور می‌شن توی خواربارفروشی نامیا که خیلی قدیمیه، مخفی بشن؛ اما مدتی بعد از ورودشون به خواربارفروشی، متوجه‌ی نامه‌ای می‌شن که در لحظه‌ی ورود در اون‌جا نبوده و عجیب‌تر اینکه کسی هم در اون زمان کوتاه، از اطراف اون‌جا عبور نکرده...

این کتاب جزو اون کتاب‌هایی بود که لازم نبود برای اینکه بخوام بخونمش تلاشی کنم؛ بلکه به طور عجیبی من رو مجبور می‌کرد تا سراغش برم. با خوندن هر سطر مشتاق سطر بعدی می‌شدم و به هیچ وجه کند پیش نرفت‌.

بیشتر از همه‌چیز، روابطی که بین اتفاقات داستان بود رو دوست داشتم؛ اینکه کوچک‌ترین و ریزترین ماجرا‌های کتاب با یک نخ نازک و ظریف به هم وصل شده بودند. 
        

23