بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

از کشمیر تا کاراکاس

از کشمیر تا کاراکاس

از کشمیر تا کاراکاس

4.2
26 نفر |
15 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

41

خواهم خواند

47

آن طرف حاکم از روی عرشه کشتی ، به امام حسین (ع)سلام می داد این طرف اشک در چشمان ما حلقه می زد.اهل اندونزی بود و مسلمان آن طرف نور ازلی دعا می خواند این طرف مو تهو بغض کرده بود آن طرف اسلم از روی عرشه شعار می داد : آواااااز دوووو یعنی فریاد بزنید.

لیست‌های مرتبط به از کشمیر تا کاراکاس

نمایش همه
ماهی ها پرواز می کنندطوفان بمبئیخارج از پروتکل

تا پخته شود خامی

13 کتاب

بستهٔ پیشنهادی کتاب سفرنامه سفرنامه، شرحی از تجربیات و ماجراجویی‌های یک شخص در سفرهایش است. این شرح ممکن است شامل توصیفات مکان‌ها، فرهنگ‌ها، غذاها، شخصیت‌ها و مردمان محلی باشد. سفرنامه‌ها معمولاً برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و توصیه‌ها به دیرگان، نوشته می‌شوند. آن‌ها می‌توانند ارزشمند و جذاب باشند و به دیگران کمک می‌کنند تا بهترین تصمیم‌های بهتری درباره سفرهایشان بگیرند. به طور کلی، سفرنامه‌ها یک روایت شخصی از سفرهایی هستند که هرکسی می‌تواند از آن بهره‌مند شود. ویژگی اصلی ادبیات سفرنامه‌ها توصیف و تصویرسازی زیبا و جذاب از تجربیات سفر است. نویسنده سعی می‌کند با استفاده از زبان زیبا و شیوا، مکان‌ها، فرهنگ‌ها، غذاها، شخصیت‌ها و مردمان محلی را به تصویر بکشاند و تجربیات خود را به شکلی فوق‌العاده و جذاب به خواننده منتقل کند. علاوه‌براین، سفرنامه‌ها معمولاً دارای یک دیدگاه شخصی هستند که برای خواننده جالب است و می‌تواند به او درک بهتر تجربیات سفر کمک کند. همچنین، این نوع ادبیات بیشتر به توصیفات تجربیات و حوادث در سفر تمرکز دارد تا از آن به عنوان یک شکل از رمان یا داستان استفاده کند. بستهٔ مطالعاتی حاضر به معرفی سفرنامه‌ها می‌پردازد.

جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستانپیونگ یانگ: سفری به کره ی شمالینیم دانگ پیونگ یانگ

چرا سفرنامه بخونیم؟

12 کتاب

خواندن سفرنامه رو خیلی دوست دارم اوایل با خوندن سفرنامه، فکر می‌کردم برایم امکان سفری فراهم شده که خودم نتونستم تجربه کنم؛ حالا همراه نویسندۀ اون کتاب می‌تونم به شهر یا کشوری دیگه سفر کنم و دنیا رو ببینم اما بعدها فهمیدم خوندن سفرنامه بیشتر از اینکه خواننده رو با اون شهر یا کشور یا فرهنگ مقصد آشنا کنه آدم رو با شخصیت و روحیات اون سفرنامه‌ نویس آشنا می‌کنه اینکه چه‌جور آدمیه،‌ دنیا رو از چه دریچه‌ای نگاه می‌کنه چه چیزهایی به چشمش میاد و چه چیزهایی رو نمی‌بینه یا بازگو نمی‌کنه و دربرابر مسائلی که در طول سفرش براش پیش اومده چه واکنش‌هایی داشته درواقع آدمی از یه فرهنگ نمی‌تونه به‌درستی فرهنگ دیگر رو توصیف کنه چون ممکن است فلسفه اون فرهنگ رو ندونه و برداشت اشتباهی ازش منعکس کنه و این برداشت نباید مبنای قضاوت ما باشه پس خوندن سفرنامه رو پیشنهاد می‌کنم نه برای آشنا شدن با شهرها و کشورها و ملت‌ها و فرهنگ‌ها، که برای آشنا شدن با دنیای یک نویسنده

یادداشت‌های مرتبط به از کشمیر تا کاراکاس

            من اسمشو میذارم کتاب وحدت!
سفرنامه ای که جنسش با همه ی سفرنامه های معمول فرق داره چون حرف های جدی و عمیقی برای گفتن داره حرف های جهان وطنی.

آقای رضوی واقعا سرباز حضرت روح الله است. آدمی که زن و بچه رو میزنه زیر بغل کاملا مردمی و بدون یه قروون کمک از نهادهای رسمی کشور با پرچم کشور ایران، سری به همه ی مسلمانان دنیا می زنه از کشمیر تا کاراکاس از مصر تا روستاهای دورافتاده ی هند از نوار غزه تا قلب روهینگیا و عربستان ...
با همه سر صحبت را باز می کنه به تفاوت هر رنگ و زبان با کلیدواژه ی وحدت!

حرفش توی یکی از دیدارهایش با دانشجویانی در یکی از روستاهای کشمیر خیلی به دلم نشست. به یه عالم اهل سنتی گفت:« امام خمینی دو گانه ی شیعه و سنی رو به هم زد و استضعاف و استکبار رو جایگزینش کرد.» دوگانه ای که حتی لاییک ها رو هم پای مبارزه با اسراییل و آمریکا جمع می کنه تو اولین ماجرای این کتاب ینی کشتی کمک صلح به غزه!

اگه همه ی مسلمین جهان دور همین کلید واژه ی درخشان امام جمع می شدن تا کوبیدن بر طبل اختلاف شیعه و سنی، اون وقت دیگه کسی حق نداشت این چنین به مسلمین در گوشه گوشه ی جهان از میانمار تا هند و غزه و...بتازه و تا حالا شاید تمدن نوین اسلامی هم شکل گرفته بود....

خوندن این کتاب رو به همه ی کسانی که دیپلماسی تو ذهنشون در وزارت خارجه خلاصه شده و انقلاب را در چارچوپ مرزهای ایران خلاصه می بینن، توصیه می کنم. ایضا کسانی که وحدت را امر تاکتیکی می پندارن
نمونه ی تمیز دیپلماسی فردی خارج از شیوه های رسمی. 
پر از نشانه های حضور انقلاب خمینی در سرتاسر جهان حتی جاهایی که نان هم به زور برای خوردن پیدا میشه، چه رسد به نام یک انقلاب و آرمان هاش اما در کمال ناباوری می بینید خط انقلاب تا کجاها آنتن داده
          
            سرباز روح الله رضوي را در سفر كاروان صلح به سوريه شناختم و عاشقش شدم، وقتي در اوج بحران سوريه به همراه جماعتي از فعالان بين المللي صلح با تركيبي رنگارنگ از دينها و مذاهب گوناگون و قوميتها و نژادهاي مختلف و گرايشهاي سياسي و اعتقادي متنوع به مناطق جنگ زده رفتيم. 


ابتدا فكر مي كردم اسمش روح الله است، اما بعد فهميدم پدرش -مرحوم قلبي حسين رضوي كشميري- كه دلباخته انقلاب اسلامي و شيفته امام خميني بوده نام او را سرباز روح الله گذاشته و اين كلمه سرباز بخشي از نام اوست.    
جوان كشميري كه البته اصالت اجدادي اش به ايران برمي گردد، معجوني عجيب و غريب از مخلوقات استثنايي و كمياب پروردگار است! از يكطرف شناسنامه و پاسپورت هندي دارد و از طرف ديگر در قم زندگي مي كند. از يكسو طلبه است و از سوي ديگر فعاليت جدي در فضاي دانشگاهي دارد. 
به انگليسي و عربي -و شايد زبان هاي ديگر- با تسلط كامل حرف مي زند و فارسي را هم به خوبي صحبت مي كند و مي نويسد و حتى خط نگارش فارسي اش از غالب دوستان ايراني خوشتر و زيباتر است.
به شدت مذهبي و متدين و انقلابي است، اما گستره ارتباطي متنوعي با آدم هاي غير مذهبي و غير انقلابي دارد و از تعامل و ارتباط پرهيز و احتراز نمي كند. 
در سالهاي اخير برنامه هايي نيز با فضاي بين المللي در سيماي جمهوري اسلامي دارد و در توليد و اجراي تلويزيوني نيز توفيق داشته و كار رسانه اي جدي را پي مي گيرد. 
ناگفته پيداست كه اگر اين شخصيت جالب و دوست داشتني و استثنايي خاطرات و تجربه هاي خود از سفرهاي متعدد و مكررش را بنويسد و منتشر كند، حاصل آن كتابي خواندني خواهد بود و كتاب "از كشمير تا كاراكاس" واقعا چنين است. 
نخستين فصل كتاب به سفر كاروان دريايي به سوي غزه اختصاص دارد. سفري كه بعد از حمله ارتش اسراييل به كشتي مرمره و كشته شدن چندين نفر از فعالان صلح انجام مي شد و احتمال هر حادثه و اتفاقي در آن مي رفت و از قضا سرباز روح الله در اين سفر همسر خود و دختر هشت ماهه اش را هم به همراه داشت. 
بعد از آن حواشي سفري ديگر به مرز فلسطين و داستان كاروان صلح روايت شده و آنگاه او خاطرات و يادداشتهاي خود از كشمير را به تفصيل شرح داده. فصل بعد از سفر حج نوشته و بعد از آن يادداشتهاي سفر ميانمار و خاطرات سفرهايي به مصر و گزارش سفر به ونزوئلا آمده است.  
خاطرات پراكنده كتاب كه در مقاطع كوتاه با تصاوير متنوع و نقشه هاي جغرافيايي همراه شده بسيار خواندني اند و گاه به جزييات و حاشيه هايي اشاره دارند كه كمتر مورد توجه قرار مي گيرد. 
از اعتراض جوان متدين ايراني به مهمانان كازينوي هتل در دمشق تا تقابل مسؤول بي درد ايراني با جوانان پاكباخته و انقلابي، همه نكاتي بسيار جذاب و شيرين هستند كه تنها در چنين كتابي مي توان يافت. 
در بسياري از مقاطع كتاب هم به ناشي گري ها و بي توجهي هاي نهادهاي رسمي ما اشاره مي شود؛ مانند سخنراني يكي از مسؤولان استاني براي جمعي كه برخي از آنان كمونيست هستند و براي دفاع از فلسطين آمده اند، ولي او بدون توجه به اين موضوع مي گويد: "كمونيسم را بايد ديگر فقط در موزه ها جستجو كرد و فلسطين به دست مسلمان ها آزاد خواهد شد"!  
تجربه نگاري دقيق رضوي از حواشي مهم و جزييات دقيق سفرها و برنامه ريزي كاروان از اين جهت اهميت بيشتري پيدا مي كند كه متاسفانه ما در ايران تجربه زيادي از فعاليت بين المللي غيردولتي نداريم و آشكار است كه جنس و نوع و فضاي كار نهادهاي رسمي و ديپلماتيك كاملا با فعاليتهاي مردمي شبيه كار بچه هاي "امت واحده" فرق مي كند. 
اين كتاب تا اندازه زيادي به اين خلأ نظر داشته و جاي خالي چنين نمونه هايي را پر كرده و از اين رو به خوبي نقش آفريني و كارآمدي يك شخص با انگيزه و توانمند را در برقراري ارتباط و اثرگذاري به خوبي نشان مي دهد و به تعبيري آداب ديپلماسي فرهنگي فردي را تشريح مي كند.
كتاب سرشار از خاطرات و داستانهايي است كه موقعيت نگارنده را در تعامل با همكيشان و غير همكيشان او نشان مي دهد و هم حال و هواي او در زيارت بقيع يا حضورش در جمع شيعيان كشمير را به خوبي تصوير مي كند و هم انس و الفت عجيبش با اهل سنت در غزه يا همراهي اش با هندوهايي كه حتى از اهل كتاب هم نيستند و او مجبور است دنبال راهي باشد تا همسفره شدنش با آنها و نشستن بر سر سفره شان را توجيه كند. 
شايد بتوان اين مجموعه دلنشين و متنوع را "كتاب وحدت" به شمار آورد، زيرا بدون شعار و تكلف و از خلال تجربه هاي ملموس و عيني همدلي و همراهي و برادري و دوستي ميان دهها و صدها نفر از كشورها و مذاهب گوناگون در راستاي يك هدف والاي انساني را به تصوير مي كشد. 
آخرين عكس كتاب، او را در ميان دختران گروه رقص يك مركز خدمات اجتماعي در جنوب كاراكاس نشان مي دهد؛ جايي كه يكي از دختران از او مي پرسد: "چرا شما نمي رقصي" و او كه پيشتر روضه خواني و سخنراني مذهبي اش را ديده ايم نمي داند چگونه به اين پرسش جواب بدهد!


(منتشرشده در سایت الف کتاب:‌https://b2n.ir/h65492)
          
باسمه
🔰 د
            باسمه
🔰 در ایام بیماری، دلم می‌خواست یه کتاب روان و ساده بخونم. ایام طوفان الاقصی و جنایات اسرائیل در غزه هم باعث شد که انتخابم «از کشمیر تا کاراکاس» آقا روح الله رضوی عزیز باشه.
🔰 نمی‌دونم چقدر «سید سرباز روح الله رضوی» رو می‌شناسین: اهل کشمیر، مقیم ایران، جهان وطن و دلبسته آرمان‌های بدون مرز. با اینکه خودم از قبل شناختی از ایشون داشتم، خوندن سفرنامه‌های این کتاب باعث شد بفهمم که این شخص چقدر یکجا بند نمیشه و آروم و قرار نداره! واقعاً برام دست‌نیافتنی هستی آقای رضوی 🥲 [ناگفته نماند که ایشون در حال حاضر رفتن جنوب لبنان برای پیگیری وضعیت درگیری‌ها!]
🔰 فصل‌های اول به سفرهای مرتبط با فلسطین و غزه برمی‌گرده... مرور سختی‌های این مردم اونم در شرایطی که الآن در حال مقاومت در برابر موج جدیدی از تجاوزگری اسرائیل هستند، حال غریبی داشت... 🇵🇸
🔰 فصل شبه قاره حجیم‌ترین بخش بود و انصافاً نکات ناشنیده‌ای از عمق فرهنگی زبان فارسی در دورترین جاها - حتی بنگلادش و میانمار - داشت. جذابیت بخش‌های هند و کشمیر هم که دیگه گفتن نداره 👌
🔰 فصل حج گرچه فکر می‌کردم شاید خیلی نکته‌ای نداشته باشه، ولی پر بود از زیبایی در ارتباط بین ملت‌های مسلمان و سادگی و دلنشین بودن وحدت... همبستگی خیلی خوب به تصویر کشیده شده 👌
🔰 فصل مربوط به آوارگان روهینگیای میانمار هم گرچه طولانی نیست، جانکاه هست و جالب... جانکاه از لحاظ عمق فلاکت این مردم و جالب از بابت نزدیکی‌های فرهنگی که با وجود فاصله جغرافیایی فراوان...
🔰 به مثابه بسته چیپسی که می‌خرین و هوایی که توش داره، اینجا هم بخش آفریقا - به خصوص بخش مصر - باد هوا بود. 😂 خلاصه خیلی آورده خاصی نداشت این بخش...
🔰 اما فصل آخر: ونزوئلا! پر از نکات جالب و خواندنی در مورد فعالان بین‌المللی بود. در کنارش کلی اطلاعات که از ونزوئلا هم نصیبتون میشه. برای من بیشتر از هر چیزی، این فصل طنین نام پرافتخار سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود... مرور احساسات فعالان بین‌المللی نسبت به شهید سلیمانی، در روزهای نقش‌آفرینی محور مقاومت در منطقه، ملغمه‌ای از احساسات رو رقم زد... رحمة الله عليه ❤️
🔰 حتماً توصیه می‌کنم این کتاب رو بخونین تا با بخشی از زندگی یک فعال به معنای واقع کلمه آشنا بشین...

پ.ن: با آرزوی سلامتی و موفقیت برای فعال بدون مرز جهان وطن، آقا سید روح الله رضوی ❤️❤️❤️
          
            چقدر اسم سرباز روح الله برای آقای سرباز روح الله رضوی با مسماست!یک سرباز آتش به اختیار برای روح الله! 
کتاب چند بخش داره، غزه و سوریه، کشمیر، حج، بنگلادش، کاراکاس. آقای رضوی توی کشمیر و حج مبلغه و توی بقیه کتاب سفیر صلح. این تفاوت توی لحن نوشته هم معلومه. بخش های کشمیر و حج  ریتم روایت آروم و پرجزئیاته و توی بقیه بخش ها ریتم کتاب به اقتضای سفر تند و هیجانی می شه و تمرکز بیشتر روی اتفاقاته تا توصیفات. 
بخش کشمیر و حج و  خوندن احوال و افکار برادرها و خواهرهای مسلمونم حس قشنگی داشت. مخصوصا کشمیر رو خیلی خیلی دوست داشتم؛ هم به خاطر توصیف مفصل از اقلیم شگفت انگیز کشمیر و هم به خاطر مسلمانی ساده و حاره ای مردم اون منطقه. 
خوندن شرح سفرهایی که آقای رضوی برای صلح رفتن  و شرح همسفرها و اتفاقات توی دوره و زمونه ای که مستکبر و منفعت طلب و بی عار صلح رو تا حد"داد نزن بابا چرتمون پاره شد" تنزل دادن، مثل نفس کشیدن با ریه های زخم خورده از آلودگی تهران توی هوای نیمه راه دماوند بود. از نگاه پویا و اثر بخش اون آدما به صلح و تلاش هاشون کلی انرژی گرفتم. آقای رضوی خودشون رو جهان وطن می دونن، نه به این معنا که به هیچ جا تعلق ندارم بلکه به این معنا که هرجا پرچم مبارزه با ظلم بلنده من اهل اونجام. 
چیز دیگه ای که درباره آفای رضوی خیلی دوست داشتم همراه داشتن زن و فرزند توی سفرها بود. جا داره که خاطرات خانوم رضوی هم از بعد زنانه و مادرانه این سفرها جمع آوری بشه. 
به هرکس که به انقلاب اسلامی و آرمان بلند"عدل" که شیعه قرن ها سردمدارش بوده علاقه منده پیشنهاد می کنم این کتاب رو بخونه، مخصوصا جماعت دانشجوی تشکلی. 
پ. ن:فقط اون واکنش مادورو به عکس حاج قاسم :)))) 




          
کتاب خوب

1403/02/09

            کتاب «از کشمیر تا کاراکاس» از آن دست از کتاب‌ها است که از طرفی مخاطبین علاقه‌مند به سفرنامه‌ها را جذب خود می‌کند و از سوی دیگر حرف‌ها و مفاهیم عمیق را برای مخاطبین خود به نمایش می‌گذارد. این سفرنامه روایت سفرهای یک کنشگر مردمی به کشورهای مختلف دنیا است و تعامل با آدم‌هایی است که اختلافات فرهنگی و حتی اعتقادی با یکدیگر دارند اما حول محور ایستادگی در برابر ظلم و ظالم با یکدیگر همراه و همکار و هم‌صحبت می‌شوند. خاطرات جذاب و پراکنده که به‌صورت بریده‌های کوتاه در کنار نقشه‌های جغرافیایی و تصویرهای متنوع از سفرها در کتاب قرار گرفته، سبب شده تا خواندن «از کشمیر تا کاراکاس» به‌مراتب جذاب‌تر شود و مخاطب میل بیشتری برای پیشروی در کتاب و خواندن ماجرای سفرها داشته باشد. نویسندۀ این کتاب اگرچه متولد جایی خارج از ایران است اما در ایران رشد یافته و تلاش کرده این نگرش جهان‌وطنانه خود را در قالب خاطرات سفرهایش به نوار محاصره‌شدۀ غزه، کمپ آوارگان روهینگا و ... بازنمایی کند.
          
            +یادداشتی برای بهترین کتاب ۱۴۰۳ تا الان!

وقتی می خواهیم از فلسطین صحبت کنیم ، خیلی وقت ها به سراغ کتاب هایی می رویم که پرداختن به ریشه صهیونیسم و تاریخ یهود است. یا وقایع هفتاد و چندسال جنایت و اشغالگری ... اما کسی می داند صبح که در غزه از خواب بیدار شوی آسمان چه رنگی دارد؟ زندگی در غزه چه عطری دارد؟! مرزدارانِ مرزی با فاصله چند صد متری از سرزمین های اشغالی چطور مرزبانی می کنند؟! از کشمیر تا کاراکس باورهای من‌رو تکون داد و بخشی از قلبم رو آوار کرد.

پسری_ و البته مردترین مردی_ که صبح ها دانشجو بود مثل همه دانشجوهای دنیا با کوله و لپ تاپ و شب ها فرمانده ۱۵۰ مجاهد ، چند قدمی مرزی بین بی دفاع ترین باریکه و نوار انسانی با یکی از ارتش های مجهز جهان ... فرمانده ای که فاصله سربازان اسرائیلی تا رسیدن به خانه اش که همسری جوان و دخترکی خردسال در آن زندگی می کنند کمتر از پنج دقیقه است! از کشمیر تا کاراکاس می خواهد معادلات ذهنی ات‌را بهم بریزد و به تو شناخت ببخشد ...

آدم سخت گریه ای هستم و هیچ وقت ازین ویژگی دل خوشی نداشتم. کتاب هایی که با آن ها اشک‌ریخته باشم به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسند. فصل مربوط به کاروان صلح سوریه ، کاروانی که در آن هندو و بودایی و فمینسم و مسیحی همه و همه و همه زائرند ... اشک من‌رو بی اختیار جاری کرد و گریزی نبود از فرو ریختن حلقه های شور و‌ سنگین اشک ...راستی زائر چه اسم‌قشنگی ست برای همه! به همه جور آدمی می آید. به بوکسور مسیحی ، کشیش، راهبه تا سرباز روح الله رضوی مبلغ! 

مشت‌آخر را تاریخ این اتفاقات به من میزنند... سال های نزدیک و نه‌چندان دور. سال ۹۰‌، سال ۹۰ و چند و الی آخر! اتفاقاتی این قدر نزدیک و اینقدر آرام و ناشنیده... گم شده در هیاهوی روزمرگی ها!
من غزه را با بچه مدرسه ای ها، با هتل مهمانان خارجی، با ساحل چشم نوازش با واقعیت تلخ جنگش لابه لای صفحات این کتاب و روایت های کوتاهش پیدا کردم. غزه آوار نیست ، غزه زندگیست.