حفره ها: مجموعه شعرحفره ها: مجموعه شعرگروس عبدالملکیان3.722 نفر |6 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن0خواندهام44خواهم خواند7توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگردره ها گلوله خورده اند جنگل گلوله خورده است خون همین حالا دارد در انارها جمع می شود من اما بر تپه ای نشسته ام بهمن کوچک دود میکنم... از متن کتابشعر شعر ایرانی شعر معاصر ادبیات ایران شعر سپید دهه 2010 میلادییادداشتهای مرتبط به حفره ها: مجموعه شعرمهدی1400/11/23 نسبت به کتابی که پیشتر ازش خونده بودم، سهگانهی خاورمیانه، خیلی ضعیفتر بود. در میان تصویرسازیهاش فقط یک ماجرا ذهنمو درگیر کرد: "من بچه بودم مادر ظرف میشست و پدر با سبیل سیاهش به خانه برمیگشت، بمبها که میباریدند هر سه بچه بودیم..." باقی کتاب، چیزی قابل اعتنا نبود. 03منال بنیاسد1401/02/13 «تاریکی، از نبودنت نشت میکند به اتاق، پلک میزنم و کاسهی چشمانم با اولین قطره پر میشود.» ما روی مرگ لباس پوشیده بودیم... 02سیدطٰهٰ1402/08/03 مثل باقی کتابها و اشعار جناب گروس، بسیار تجربهی لذت بخشی داشت خواندنش. البته که من سهگانه خاورمیانه را بیشتر دوست میدارم همچنان. تصویری و خیالانگیز بودن اشعار گروس بسیار برایم خوشایند است و فکر میکنم در شعر سپید فارسی، کسی به خوبی او نیست همچنان. 01پولاد1401/06/06 نکتۀ خاصی شاید در باب این کتاب نتوان ذکر کرد ولی آنچه می توان گفت این است که هنجارگریزی ها شاید بارز ترین مشخصه اشعار گروس عبدالملکیان است. 00شیدونگ1403/01/25 به خوبیِ "رنگ های رفته ی دنیا" نبود. ولی اینو دوس داشتم: بدونِ نام علفزار با موهای سبزِ ژولیده در باد کوه با موهای قهوه ای یک دست رودخانه با گیره های سرخِ ماهی بر موهاش... هیچ کدام را ندیده! حق دارد نمی خواند این پرنده ی کوچک... تهران کلاهِ بزرگی ست که بر سرِ زمین گذاشته ایم 00زهرا دشتی1402/01/19 اگرچه قالبهای سنتی شعر را بیشتر می پسندم ولی کتابهای عبدالملکیان را بین شاعران معاصرتر (نه مثل نیما و اینها! اینا دیگه برای امثال من از معاصری در اومدن تا حدی! منظورم بیشتر شاعرهایی هست که زمان زنده بودنشون بودم!!!) که خارج از قالبهای سنتی شعر می سرایند ، بیشتر به جهت موضوعات خاص و نگاه خاص اش می پسندم. البته اینم رو هم بگم که من شخصا کتاب پذیرفتن رو بیش از حفره ها پسندیدم. هم موضوعاتش به نظرم بدیع تر بود ، هم نگاه و بیان و زبانش! 00