آرام جان

آرام جان

آرام جان

4.4
115 نفر |
41 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

239

خواهم خواند

39

شابک
9786226609982
تعداد صفحات
160
تاریخ انتشار
1399/5/22

نسخه‌های دیگر

توضیحات

کتاب آرام جان، نویسنده محمدعلی جعفری.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

آرام جان

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

یادداشت‌ها

          سلام📚📖
عادتم بود وقتی میخواستم بروم نمایشگاه حتما صفحه نشر شهید کاظمی رو یه نگاه می انداختم ببینم کدوم نویسنده قراره بیاد برای جشن امضا.دیدم نوشته بود آقای محمد علی جعفری گفتم خب نمیشناسم ولش کن رفتم استوری بعد دیدم عکس کتاب آرام جان هست یادم افتاد دفعه قبل که رفته بودیم باغ کتاب خواهرم خریده بود جلدی رفتم از توی کمد برش داشتم وگفتم ده صفحه ازش بخونم ببینم چه جوریه. شروع همان و ول نکردن کتاب از دست من همان و بعد دو روز کتاب تمام شد و بعد از کتاب بود که من افسوس خوردم که ای کاش به نمایشگاه رفته بودم.
نقد کتاب آرام جان🌱
خلاصه:روایت زندگی شهید امنیت شهید محمد حسین حدادیان یه گفته ی مادرهست‌.
نقاط مثبت:
🟡قلم نویسنده ساده و روان هست.
🔴صحنه پردازی عالی بود خیلی با جزئیات توصیف کردن و من واقعا اون صحنه ها رو رو با تک تک سلول هام حس میکردم.
🟠اسم کتاب و خیلی دوست داشتم.
🟢داستان سیر مشخص داره و پراکنده نیست.
🔵کتاب ساده و صمیمی نوشته شده این رو میشد از کلماتی که به کار میبرند کامل فهمید.
🟣گذاشتن عکس های از شهید در آخر کتاب خیلی خوب بود و حس همزاد پنداری رو تشدید میکرد.
📖🌱📚خب من کتاب از مادر شهید خونده بودم ولی آرام جان یه چیز دیگه است روایت مادر و حتی زندگی خودشون من رو شوکه کرد،خندوند،به گریه انداخت. برای شادی روح این شهید عزیز لطفاً صلواتی بفرستین💫🌱
ممنونم از نویسنده 
و ممنونم از مادر شهید و خانواده شون
ممنونم که آرام جان ما شدید.
        

11

          آقای محمد علی جعفری رو به روایت های ساده و بی تکلفش می شناسم. آرام جان هم روایتی بود از محبت مادر و فرزندی.
خوندن زندگی شهدا خیلی جالبه. شهید یک بچه معمولی بوده، بازیگوشی می کرده، می رفته، می اومده، درس می خونده، نمی خونده، رفیق داشته، تفریح داشته و هیئت می رفته؛ همون کارایی که من هم می کنم و کلی آدم دیگه هم می کنن. اما یه روزی تفاوت بین امثال من و شهید معلوم میشه.پیدا کردن این تفاوته که شهید رو شهید کرده قشنگه. 
شهید حدادیان شهید امنیت بوده و چقدر شهدای امنیت مظلومن و چقدر خونشون روشنگره. با فرقه دراویش گنابادی قبل از شهادت شهید آشنا بودم و می دونستم آدما ناجوری ان اما شهادت شهید حدادیان به همه نشون داد که دروایش فقط یک فرقه مذهبی نیستن و چقدر عقایدشون افراطی و خطرناک شده.
خیلی از جزئیات ماجرای گلستان هفتم رو اولین بار توی این کتاب خوندم و ماجرا برام روشن تر شد.
خدا محمد حسین حدادیان رو رحمت کنه و  ان شاء الله  توی فتنه هایی که پیش رو داریم و توی اون دنیا دستگیر ما باشه. 
پ. ن:دلم  فاطمیه امامزاده علی اکبر چیذر خواست

        

10

          #یادداشت_کتاب 
#آرام_جان
شهید محمد حسین حدادیان در جریان اغتشاشات دراویش گنابادی در زمستان سال ۹۶ شهید شد.

تنها جمله‌ای که درباره این شهید می‌دانستم همین بود. قسمت این بود که کتاب صوتی را در نوار ببینم و برای خودم پخش کنم. شروع کتاب که خاطرات مادر این شهید است، چنان جذاب بود که نفهمیدم چطور به انتهای کتاب رسیدم. بعدا دیدم کتاب چاپی را هم دارم ولی حیف که طرح جلد کتاب آنقدر معمولی و غیرخاص بود که هیچ وقت ترغیب نشدم آن را بخوانم. کاش ناشران ما یاد می‌گرفتند نام کتاب و تصویر جلد آن مساله بسیار مهمی است و برای آن بیشتر هزینه می‌کردند. حتی تصویر کتاب صوتی از تصویر کتاب اصلی جذابتر است و شاید همین باعث شد من کتاب را برای شنیدن انتخاب کنم.

شخصیت جذاب مادر شهید، شیطنت‌های او در کودکی، همسر شهید بودنش، همه باعث شد ریز به ریز اتفاقات کتاب، حتی قبل از به دنیا آمدن محمد حسین، برایم جذاب باشد. چه مقامی دارد این مادر که هم همسر اولش شهید شده است و هم مادر شهید است.

نکته جالب دیگر در این کتاب، هم نسل بودن شهید با ما است. اینکه ببینی کسی در همین دوره زمانه بزرگ شده باشد و به قول حاج قاسم، شهید زندگی کرده باشد و شهید شده باشد. مثل ما تفریحش رستوران رفتن باشد، گوشی آیفون داشته باشد، ساعت مارکدار هدیه بگیرد، عطرهای گران‌قیمت بزند، ولی باز هم شهید شود. آن هم نه شهید عادی، بلکه ارباًاربا شود... باز این نکته هم آنچنان برایم ملموس نبود تا اینکه سال ۱۴۰۱ بعد از دیدن فیلم‌های شهید آرمان، تازه فهمیدم بعضی از آدم‌ها چقدر می‌توانند از انسانیت دور شوند و با یک آدم دیگر اینگونه رفتار کنند...

        

3