پری دخت: مراسلات پاریس طهران
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
20
خواندهام
625
خواهم خواند
111
توضیحات
ز عشق ناگزیریم و بدان محتاج , چونان تشنه از آب. این سیاهه روایتگریکی از این عشق هاست دربرشی از تاریخ سرزمینی که بسیار دوستش دارم. قصه از شبی زمستانی شروع شد. همان شبی که آویشن می نوشیدم و از گرمای جوراب حوله ای ام لذت می بردم. ناگهان در سرم صدای گریه های پریدخت پیچید و آویشن را دو تا کردم و نشستم پای حرفهای پری. از سید محمود گفت و نامه هایشان. رسول امانت داری بودم که مبعوثم کرده بودند برای روایت عشقشان ... آنها گفتند و من نوشتم. آلفرد هیچکاک جایی گفته بود: «زنهای قصه هایتان را اذیت کنید مردم دوست دارند» و بدین وسیله همین جا از پریدخت خانم معذرت می خواهم . زندگی خودش بود و من فقط راوی بودم ...
بریدۀ کتابهای مرتبط به پری دخت: مراسلات پاریس طهران
نمایش همهلیستهای مرتبط به پری دخت: مراسلات پاریس طهران
نمایش همهیادداشتها