بریدۀ کتاب

پری دخت: مراسلات پاریس طهران
بریدۀ کتاب

صفحۀ 36

می فرمایید صبوری کنیم،چشم!صبوری می کنیم و دل می کشیم... همین صبوری ها،شب که بیگم باجی چراغ می کشد،می شود فکر، می شود خیالات،می شود بخار،از دیده روان می شود. و تا می آییم به خود بجنبیم،می بینیم باید بالش را برگردانیم تا گل های خنک پشتش را هم به آب دیده،آبیاری کنیم...(❤️‍🩹

می فرمایید صبوری کنیم،چشم!صبوری می کنیم و دل می کشیم... همین صبوری ها،شب که بیگم باجی چراغ می کشد،می شود فکر، می شود خیالات،می شود بخار،از دیده روان می شود. و تا می آییم به خود بجنبیم،می بینیم باید بالش را برگردانیم تا گل های خنک پشتش را هم به آب دیده،آبیاری کنیم...(❤️‍🩹

22

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.