معرفی کتاب دورت بگردم: روایتی صمیمی از قدیمی‌ترین کنگره سالانه دنیا اثر فائضه حدادی

دورت بگردم: روایتی صمیمی از قدیمی‌ترین کنگره سالانه دنیا

دورت بگردم: روایتی صمیمی از قدیمی‌ترین کنگره سالانه دنیا

4.4
35 نفر |
25 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

8

خوانده‌ام

56

خواهم خواند

41

شابک
9786222852757
تعداد صفحات
208
تاریخ انتشار
1403/2/11

توضیحات

        سفرنامه حج؛
روایتی متفاوت و البته صمیمی از عظیم‌ترین کنگره سالانه دنیا‌
کتاب «دورت بگردم» یادداشتهای سفر حج خانم نویسنده؛ فائضه غفارحدادی است که در خلال مطالب عرفانی همواره رگه‌هایی از طنز و اتفاقات بامزه را هم روایت می‌کند و لحن کتاب و نگاه نویسنده، سرزنده و بازیگوش است. سفر نویسنده چهل‌روزه بوده و عناوین نوشتاری به‌صورت قطعات کوتاهی هستند که با زمان مشخص شده‌اند.
فائضه غفارحدادی که پیش از این سفرنامه‌هایی چون «دهکده خاک بر سر»، «سر بر خاک دهکده» و «سفرنامه الی... » را نوشته بود، در چهارمین سفرنامه خود یعنی «دورت بگردم» نگاه متفاوتی را نسبت به مسأله حج روایت می‌کند. او در کنار اشک‌ها و لبخند‌ها و اتفاقات ریز و درشتی که در آن سفر برای او رخ داده، زاویه دیدی تازه‌ای را درباره سفر معنوی حج به مخاطب نشان می‌دهد.
      

لیست‌های مرتبط به دورت بگردم: روایتی صمیمی از قدیمی‌ترین کنگره سالانه دنیا

نمایش همه

یادداشت‌ها

          کتاب دورت بگردم، سفرنامه حج خانم غفار حدادی، کتابیست که دو روزه خواندمش. وقتی کتاب را دست می گیری انگار میشوی هم کاروانی یا هم اتاقی یا نه، یک پرستو، روی شانه های نویسنده. شب ها و روزها را با او سپری می کنی؛ در تولد چهل سالگی اش تو هم مبعوث می شوی؛ اشک میریزی؛ می خندی؛ تو هم دنبال امام می گردی، نمیدانی کتاب و نامه اش را چطور به دست امام برسانی‌. سیر زمانی کتاب را از روزهایی که بالای هر صفحه نوشته شده گم نمی کنی.  
من طواف آخر و شعرهای اون پیرمرد را خیلی دوست داشتم. یادم است خودم هم با شعر یک پیرزن طواف می کردم: "در بازار محبت با رشته کلافی غم سودای تو دارم. "
ابعاد کتاب خیلی خوش دست است؛ میتوانی با یک دست بگیری و با دست دیگر غذا را هم بزنی.
کتاب را که ورق میزنی جدا شدن فصل ها را متوجه نمی شوی و باید روی عنوان های بالای صفحات زوج نگاه بیاندازی. آخرِ بعضی فصل ها با عبارت ر.ک.عنوان ختم می شود که باید خودت حدس بزنی یعنی رجوع کن به عنوان یا از نویسنده معنایش را بپرسی. 
یادم نیست آجیل شهادت را بالاخره در منا خوردند یا نه. دوست داشتم بیشتر در فکر نویسنده بروم مثلا وقتی طواف امام صادق(ع) را انجام میداد، من که به اندازه یک دور طواف هم از امام صادق چیزی نمیدانم چه برسد به هفت دور، یا صحبت هایی که آن هم کاروانی اش با هاجر و اسماعیل می کرد. در مورد طرح  مودت هم بیشتر دوست داشتم بهش پرداخته میشد و همینطور بعد از حج. دلم میخواست از اسرار حج هم لابلای خط های کتاب بیشتر ببینم. 
من مقدمه کتاب را که نوشته بود "مگر حج برای پیرزن پیرمردها نبود؟مگر فلان و مگر میسان..." خیلی دوست داشتم؛ همان صفحه بود که قلابم کرد تا آخر بخوانمش.
ممنون از نویسنده که انقدر زیبا سفرش را به اشتراک گذاشت. به امید دنیایی مشاع با امامی حاضر. راستی من تا به حال از زاویه دید نویسنده به سال های حجی که امام ظهور کرده باشد نگاه نکرده بودم؛اینکه چندین سال بخواهم در نوبت باشم؛  شاید هم اصلا نوبتی در کار نباشد و زمین آنقدر فراخ شود که همه متقاضیان جا شوند مثل اربعین و زمین کربلا و زائرانش.
        

14

🕋 تقریبا
          🕋 تقریبا همه کتاب‌های سفرنامه از حج که در ۵۰سال اخیر نوشته شده‌اند، نگاهی داشته‌اند به "خسی در میقات" و تقلیدی هستند از روی دست "جلال آل احمد"؛ از "پرستو در قاف" تا "خال سیاه عربی". اما "دورت بگردم" یکی از استثناها است که این خط را دنبال نمی‌کند. دنبالِ دادن گزارش اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیست و در طول سفر حج هم اتفاق مهم و ویژه‌ای برایش نمی‌افتد. نویسنده، خودش هست و خدا و بیشتر نجواهای درونی خود و حالاتش را قلمی کرده. اتفاقا این باعث خواهد شد مخاطب عام نتواند خیلی با این کتاب ارتباط برقرار کند و مثل نمونه‌های قبلی مشهور شود، اما هدف فائضه غفار حدادی ارائه یک تجربه شخصی از سفر به حج و همراهی با یک کاروان ایرانی و حالات خانم‌های آن بوده است. اما همان مخاطبی که بتواند با کتاب ارتباط برقرار کند، با هر صفحه‌اش آرزوی سفری چنین و در جوانی به حج را خواهد داشت.
اَللّهُمَّ ارْزُقْنی حَجَّ بَیتِک الْحَرامِ فِی عامی هذا وَفی کلِّ عامٍ ما اَبْقَیتَنی فی یسْرٍ مِنْک وَعافِیةٍ
        

8

zed_bml

zed_bml

1404/3/19

          خاطرات چهل روز در آغوش خدا بودن را در کمتر از یک هفته خواندم و همراه با خانم غفار حدادی خندیدم و گریه‌ کردم. در روزهای خواندن کتاب وقت خروج از منزل ماسک را فراموش نمی‌کردم برای پوشاندن اشک‌هایم و یا لبخند‌های پهنم در مترو و اتوبوس! این کتاب برخلاف عموم سفرنامه‌های حج ، نه صرفا شرحی از اوضاع و احوال عربستان و توصیف مکان‌ها بلکه تماما تجریبات شخصی نویسنده بود با قلمی که به خوبی تلفیق طنز و جدیت و معنویت را درآورده بود و اصلا همین بود که دست من مخاطب را طوری گرفت و با خود همراه کرد که انگار من هم محرم شدم، اعمال بجا آوردم، پشت دیوار بقیع گریه کردم، مریض شدم ، با هم‌اتاقی‌هایم صمیمی شدم و بعد از پایان سفر هم به درد فراق مبتلا! آنقدر که وقتی نویسنده از سنگینی شب‌های بعد از بازگشت نوشته بود من هم همان سنگینی را احساس می‌کردم و اشک می‌ریختم برای از دست دادن چیزی که در واقعیت تجربه نکرده بودم اما شعله‌ی خواستنش در من روشن شده بود.
        

3

          دور تو گشتم 

سفرنامه‌ی «دورت بگردم»، نگاشته‌ی فائضه غفار حدادی، خواننده را به عظیم‌ترین کنگره‌ی سالانه‌ی جهان، سفر معنوی حج، می‌برد؛ جایی که طنین دعا، عطر حرم‌ها و زمزمه‌های دل‌انگیز هم‌سفران در هم می‌آمیزد. این اثر، با قلمی صمیمی و طنزی دلپذیر، تجربه‌ای تازه و ژرف از حج را پیش چشم خواننده می‌گشاید و او را در لحظه‌های ناب اشک و لبخند همراه می‌سازد. 

داستان این سفرنامه از دو سال پیش از عزیمت آغاز می‌شود و تا واپسین روز سفر ادامه می‌یابد. فائضه غفار حدادی با نگاهی نو، ریز و درشت تجربه‌هایش را در قالب قطعاتی کوتاه و دلنشین روایت می‌کند؛ از شوق دیدار حرم شریف تا گفت‌وگوهای شیرین با هم‌کاروانی‌ها و لحظه‌های غیرمنتظره‌ای که قلب را به تپش می‌اندازد. او با طنزی لطیف، حتی دشواری‌های سفر را به خاطراتی شیرین بدل می‌کند و خواننده را به میهمانی‌ای معنوی دعوت می‌نماید که هم خنده بر لب می‌آورد و هم اشک در چشم. یکی از درخشان‌ترین قطعات این اثر، روایت روز سی‌ویکم است؛ جایی که نویسنده در آستانه ی چهل سالگی، نامه‌ای که عاشقانه و خالصانه به امام زمان (عج) نوشته را با خواننده به اشتراک میگذارد و روح خواننده را به پرواز درمی‌آورد.

نویسنده با نثری روان و روایتی آهنگین، جهانی زنده از حرم‌ها، بازارها و لحظه‌های ناب حج خلق کرده است. هر قطعه، گویی تکه‌ای از یک تابلوی رنگارنگ است که صدای زمزمه‌ی دعا و گرمای همدلی و برادری را در خود دارد. 
غفار حدادی نه‌تنها تجربه‌ی شخصی‌اش را به اشتراک می‌گذارد، بلکه با ظرافت، خواننده را به تأمل در معنای عمیق این سفر معنوی وامی‌دارد. او با توصیف جزئیاتی چون مکالمات هم‌کاروانی‌ها یا حال‌وهوای حرم، خواننده را چنان همراه خود می‌کند که گویی خود در این سفر حضور دارد.

نام «دورت بگردم» از عمق شوق و ارادت نویسنده به کعبه، قلب تپنده‌ی ایمان، سرچشمه می‌گیرد. او در لحظه‌ای تأمل‌برانگیز، خلوتی کعبه را در ایام کرونا می‌بیند و با دلی آکنده از عشق، این نام را نجوا می‌کند. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «یک لحظه احساس کردم همه‌ی ماجرای کرونا و بگیر و ببند و نرو و نیا، کار شیطان بوده تا بتواند این صحنه را ببیند و ما را پیش فرزند کعبه شرمنده کند. مگر نه اینکه چرخش همیشگی مسلمانان دور کعبه شبیه جریان دائمی خون در بدنه‌ی دین بود؟ لابد بی‌رونق شدنش برای شیطان موفقیت بزرگی محسوب می‌شد. می‌توانستم شکلک‌های خنده و رضایت شیطان را تصور کنم که همراه عکس کعبه‌ی خالی بدون طواف‌کننده برای نوچه‌هایش می‌فرستاد. بی‌اختیار دستم را کوبیدم روی سینه‌ام و گفتم: 'دورت بگردم... نبینم خلوتی تو!'» این نجوای عاشقانه، که ریشه در ایمان و حسرت حفظ شکوه طواف دارد، نام این سفرنامه را جاودانه کرده است.

«دورت بگردم» فراتر از یک سفرنامه است؛ آیینه‌ای است از شوق، ایمان و پیوندهای انسانی که در سایه‌ی کعبه شکوفا می‌شوند. این اثر به خوانندگان می‌آموزد که حج نه‌تنها سفری به سوی خانه‌ی خداست، بلکه سفری است به سوی خویشتن و معرفت.
 خواندن این کتاب، چه برای آنانی که به حج رفته‌اند و چه برای کسانی که در آرزوی این سفرند، چنان دل انگیز است که شوق طواف کعبه را در دل هر خواننده ای شعله ورتر می سازد.

مخاطب پیشنهادی این سفرنامه، کسانی هستند که به روایت‌های صمیمی و طناز از سفرهای معنوی علاقه‌مندند، به‌ویژه آنان که در پی تجربه‌ای تازه از طواف دل هستند.

«دورت بگردم» روایتی است که با دلتنگی و شور آغاز می‌شود، با اشک ژرف می‌گردد و در نور ایمان به پایان می‌رسد.
        

1

          #دورت_بگردم را نخوانید

هنوز در دهه‌ی کرامت بودیم که کتاب را گرفتم و شروع کردم به خواندنش
هفتاد هشتاد صفحه را یک‌نفس پیش رفتم
حتی یادم هست یک پیامی هم همان موقع به نویسنده‌ دادم و از ذوق و اشک توأمان گفتم

داشتم می‌خواندمش که آن سانحه‌ی سقوط و از دست دادن #شهدای_پرواز_اردیبهشت دل و دماغ را ازم گرفت و هر بار که باز کردمش دیدم انگار نمی‌توانم پیش بروم
ماند تا دو سه روز پیش که ای کاش قلم پایم شکسته بود و نمی‌رفتم سمتش
ای کاش از بین اینهمه کتابِ نخوانده و نیمه خوانده، سراغ این یکی نرفته بودم

تصور کنید دهه‌ی ذیحجه که هر شبش دارید بین مغرب و عشا دو رکعت نماز اقامه می‌کنید و و اتممناها بعشر می‌گویید و توی قنوتش التماسِ خدا می‌کنید که اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام، روزهایش راه به راه از شبکه‌های تلویزیون، تصاویر زنده‌ی مسجد الحرام و مشعر و منا و عرفات پخش می‌شود، اینستاگرام را که باز می‌کنید استوری‌های حج رفته‌ها متصل دلتان را هوایی می‌کند و بدتر از همه اینکه خودتان هم یک زائر بیت‌الله دارید که هر روز توی گروه خانوادگی باهاش چت می‌کنید و هر هفته تماس تصویری می‌گیرید، 
یک کتاب روزنوشت سفر حج هم بگیرید دستتان و صفحه به صفحه و سطر به سطر، با خواندنش، استوری‌های سال گذشته‌ی نویسنده‌اش را هی به یاد بیاورید
شکنجه‌ی محض است. عذاب الیم است. شما با خودتان این کار را نکنید

از من به شما نصیحت:
بگذارید چند ماهی بگذرد
جشن‌های غدیرتان را بگیرید 
عزاداری محرم‌تان را بکنید 
اربعین‌تان را سر فرصت و صبر بروید
ربیع که شد این کتاب را بردارید بخوانید

این کتاب مال #نشرشهیدکاظمی است

https://eitaa.com/ghabasat
        

9