بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

جامانده از پسر

جامانده از پسر

جامانده از پسر

4.0
14 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

25

خواهم خواند

1

کتاب جامانده از پسر، نویسنده مرضیه نفری.

لیست‌های مرتبط به جامانده از پسر

یادداشت‌های مرتبط به جامانده از پسر

            این رمان به قلم مرضیه نفری در ۲۳۶ صفحه و توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده‌است. با نگاهی به عنوان داستان می‌توان تا حدودی حدس زد که داستان درباره پسریست که از والدینش تبعیت نکرده است. زمان و مکان داستان کاملا مشخص است و قصه در شهر ورامین و در زمان اعتراضات به رژیم پهلوی شکل‌ گرفته است. شخصیت اصلی یعنی سالار پس از سال‌ها دوری از خانه وقتی برمی‌گردد با بی‌مهری همسرش آذر مواجه می‌شود و پس از آن تصمیم می‌گیرد زندگی جدیدی برای خودش بسازد و فرزندانش را نزد خود بیاورد. دست بر قضا در درگیری‌های پل باقرآباد با پسرش روبرو می‌شود که زخمی شده و در بین گندمزار افتاده است. از اینجا داستان سالار آغاز می‌شود و طی چند هفته تحولاتی در او و زندگی‌اش رخ می‌دهد. 
این داستان از زاویه دید دانای کل روایت شده و تصاویر و شخصیت پردازی دقیق و ظریفی دارد. شاید بنظر برسد داستان یک ماجرای آیینی و مذهبی را روایت می‌کند اما این داستان حول محور مسائل خانواده و مسائل عشقی و البته اعتقادات و سیاست هم می‌چرخد. 
قلم مرضیه نفری مثل رودخانه‌ایست که به بهانه پایی به آب زدن شروع به خواندنش می‌کنی و بعد می‌بینی که تا کمر در رودخانه فرو رفته‌ای. نثر روان و لحن متفاوت هر شخصیت از نقاط قوت این داستان به شمار می‌رود.
          
FsadatH

1402/11/17

            
کتاب جامانده از پسر رمانی است خاص بزرگسال که در ۳۳۶صفحه در سال ۱۳۹۹ و به قلم مرضیه نفری به رشته تحریر درآمده است. 
این رمان داستان بزرگ لاتی را به تصویر می‌کشد که دل در گرو مادری دارد که در کودکی به سوگش می‌نشیند. در روزگار جوانی دختری را شبیه مادر می‌بیند، دلبسته می‌شود. اما دختر شیرینی خورده پسرعمو است و سالار در عشق خود ناکام می‌ماند. تا اینکه با زنی ازدواج می‌کند که از همان ابتدا بنای ناسازگاری می‌گذارد. تا آن‌جا که سالار را دل‌خسته و گریزان از خانه می‌کند. سالار از خانه می‌رود. اما در عشق به پسرش سهراب و دخترش سرنا می‌سوزد. به زندان می‌افتد. پس از آزادی از زندان نزد آقادایی می‌رود. همان‌کسی که از کودکی زیر پر و بالش را گرفته بود سالها شاگردی‌اش را کرده بود. آقادایی واسطه می‌شود اما همسرش آذر که در سر سودای شهرت و ثروت واردواج با مردی درجه‌دار را دارد او را می‌راند. سالار به خانه‌ای تنها پنها می‌برد تا شبی که تصمیم می‌گیرد برای پراکنده کندن جمعیتی که دست به قیام زده‌اند قاطی دسته گنده‌لات‌ها و قمه‌کش‌ها شود. اما همان شب بدن زخم‌خورده سهراب را میان گندمزار پیدا می‌کند و او را به خانه می‌برد....او آذر را بی‌اطلاع از پیدا شدن سهراب می‌گذارد تا اینکه در نهایت و در پی ماجراهای متعدد علی پسر آقادایی آذر و سرنا را به خانه او می‌آورد...سالار در تمام مدتی که پسرش در بستر بیماری است با خود در کشمکش است. ازینکه سال‌ها از سهراب دور بوده، بزرگ شدن و بالغ شدنش را ندیده، ازینکه پا در راه مبارزه و انقلاب خواهی گذاشته و او در همه این‌ها از پسرش جامانده است...نویسنده به خوبی می‌تواند سیر تحول سالار را به ویژه بعد از آشنایی‌اش با مکتب امام خمینی به تصویر بکشد. هم‌چنین تحول  آذر که بازیچه مردان هوس‌بازی بیش نیست. در این رمان به ویژه شخصیت آقادایی به خوبی نشان داده می‌شود. شخصیت مدیر و کاربلدی که در همه صحنه‌ها حضور دارد و امور را مرتفع می‌کند. امین همه است و حرفش برای همه حجت...و در نهایت سیر نگارش رمان است. گره افکنی‌ها و گره‌گشایی‌های متعدد و به‌جا که خواننده را تا آخرین صفحات رمان پیوسته به دنبال خود می‌کشد.
          
            معرفی کتاب جامانده از پسر

جامانده از پسر رمانی است ۳۳۶  صفحه ای به قلم خانم مرضیه نفری که در سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
این کتاب داستان زندگی مردی است به نام سالار که سال‌ها قبل به دلایلی از کانون خانواده اش  که در ورامین است طرد شده و حال در هنگامه چهل سالگی و پس از تحمل چندین سال حبس میکوشد تا دوباره زندگیش را سر و سامان بخشیده و دختر و پسر نوجوانش را زیر بال و پرش بگیرد. اما همسرش ، آذر که خیالاتی برای زندگی با یک فرد دیگر دارد باز هم به او راه نمی دهد. او را تهدید به کشته شدن میکند. سالار برای رهایی از ابن سرخوردگی و بیشتر هم به طمع پول ، به پیشنهاد یکی از دوستانش وارد دسته اراذل و اوباشی میشود که بی خبر از چند و چون فعالیتهای آنها ، سر از قیام پانزدهم خرداد ورامین در می آورد. از آن پس زندگی سالار و پسرش سهراب به هم تنیدگی پیدا کرده و داسنان وارد فاز پرتلاطمی میشود که به زندگی سالار جهت جدیدی میدهد.

داستان جامانده از پسر دارای یک جنبه تاریخی است که در آن به قیام خونین پانزده خرداد ۱۳۴۲ اشاره شده است. نویسنده در اثنای داستان زندگی سالار ، به رشادتهای مردم ورامین و شخصیت انقلابی امام خمینی پرداخته و می نویسد:
[مردم ورامین]چقدر نترس بودند . دلش میخواست بیشتر بداند از خمینی . از شیخی که اینها را اینطور دور هم جمع کرده بود و دل و جرأت داده بود که بریزند بیرون.

در چارچوب اجتماعی داسنان نیز ، نویسنده به خوبی به پیامدهای غفلت از زندگی پرداخته و از زبان سالار میگوید: 
..به خودش گفت: تو هم چهل سالت شده است.چهل سال خودش یک عمر است!! بدبخت بیچاره ، عبرت بگیر
در ابن مورد همچنین از زبان آذر می‌گوید: فکر میکرد بدبختی مال ژنهایی که توی سر دابند و کنج مطبخ. حالا افسانه ای را می دید که بدبختی دامنش را گرفته بود در حالیکه جوان بود و زیبا ، با کت و دامنی که پوشیدنش برای آذر حسرت شده بود.
          
somayyeh ahmadi

1402/11/12

            " به نام او " 


🖊️ مرور نویسی کتاب جا مانده از پسر :

رمان ، داستان زندگی مردی بنام سالار را روایت می کند . مردی که در کودکی مادر و پدر را از دست داده و تنها شده و برای مردی بنام آقا دایی در قهوه خانه اش کار می کند . سالار عاشق می شود و با دختری که هیچ سنخیتی با او ندارد ، ازدواج می کند و صاحب دو فرزند می شود . بر اثر یک اتفاق به زندان می افتد و زندگی خانوادگی اش از هم می پاشد . وقتی از زندان آزاد می شود ، دوست دارد برای دخترش سرنا و پسرش سهراب ، پدری کرده و پولی دست و پا کند و آنها را نزد خود بیاورد . تا اینکه با یک پیشنهاد وسوسه انگیز مواجه می شود . او و هم قطارانش باید مانع مردمی که از دستگیری مرجعشان آقای خمینی عصبانی و به سمت تهران در حرکتند را ، در روی پل باقر آباد بگیرند .

سالار در گندمزارهای اطراف پل با گذشته اش روبرو می شود ، با سهرابش . سهرابی که زخمی است و با مرگ دست و پنجه نرم می کند و سالار اکنون باید پدری اش را ثابت کند .


داستان جا مانده از پسر ، روایت تاریخی از حوادث سال ۴۲ در بستر رمان است . روایت قیام خونین پانزده خرداد مردم شهرستانهای پیشوا و ورامین ، هنگامی که خبر دستگیری مرجع تقلیدشان ، امام خمینی به گوششان می رسد و برای اعتراض به سمت تهران حرکت می کنند و روی پل باقرآباد توسط ایادی شاه ، قلع و قمع می شوند . 

این کتاب در ۳۳۶ صفحه ، به قلم خانم مرضیه نفری نگاشته شده و در سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است .



🔹 سميه احمدى
          
            جامانده از پسر با استفاده از رخداد تلخ  ۱۵ خرداد ۴۲ میره تو جزئیات زندگی سالار و آذر و اطرافیانشون. طول می‌کشه تا بفهمی شخصیت اول سالاره، و نه آذر. طول می‌کشه تا بتونی سالار رو قبول کنی و باهاش همذات‌پنداری کنی. به عنوان یه زن خیلی سعی کردم به سالار حق بدم و آذر رو محکوم کنم؛ کاری که ظاهرا کتاب و داستان از خواننده می‌خواد. اما نتونستم.

ویژگی‌های سالار اون قدر آزاردهنده بود که دریدگی‌های آذر حق به نظر بیاد. منطقی نبود یه مرد چهل ساله که چند سالی زندان بوده و تو دسته لات‌ها و قمه‌کش‌ها هم هست نمی‌تونه به داد پسر زخمیش برسه و میذاره ده روز عذاب بکشه؟ بقیه زندگیش هم همین‌قدر بی‌دست و پا بوده. بعد توقع داشته آذر بهش دل ببنده!؟

نمی‌دونم این حسهایی که من از سالار و آذر گرفتم تو اهداف نویسنده بود یا نه. ولی اگه بوده یعنی موفق شده دیگه. آخرش هم به خاطر پسرشون هر دو فهمیدن زندگی جای لج و لجبازی نیست. سالار حتی بیشتر تغییر کرد چون ... دیگه نگم که داستان لو نره!

استفاده از واقعه کشتار مردم تو ورامین و اسم‌هایی مثل شعبون بی‌مخ، طیب و اشرف چهارچشم داستان رو واقعی‌تر کرده بود. اما صحنه کشتار خیلی خلاصه بود. طوری که آدم می‌گه خب خیلی شدید نبوده اما بعدها درباره کشته‌شده‌ها و مسگرآباد می‌خونیم و تازه وخامت اوضاع معلوم میشه.

یکی دوجا مبهم بود و فقط در حرف پیش رفت. مثلا کتک خوردن ذبیح رفیق سالار از دار و دسته اسماعیل هیچ‌جای کتاب نبود ولی طوری گفته شده بود که انگار یه بخشی بهش اختصاص داده شده.
یا همسر رستمی که میاد دم غذاخوری آقادایی و میگه باهاتون حرف دارم باهاش چه حرفی داشت؟

فلش‌بک‌های داستان گاهی خیلی درهم میشه و از زمان حال میره به چهار سال‌پیش  و از همون موقع میره به ده سال قبل و یهو میاد زمان حال. بعضی جاها باید کلی فکر کنی تا ترتیب رخدادها تو ذهنت شکل بگیره. 

نکته قابل توجه و مثبت داستان گلدرشت نبودنش بود. اینکه چی شد مردم با همه تهدیدهایی که میشدن باز هم به آخوند معترض قمی گرایش پیدا کرده بودن و به خاطرش کفن‌پوش اومدن تو جاده یا حتی یکی مثل طیب که یه زمانی تو کودتای ۳۲ حضور داشته، حالا رفته پشت همون آخوند سید. 

از این بابت، این داستان برای نوجوون‌ها و جوون‌های بی‌اطلاع از تاریخ مناسب‌تره.



          
                *یادداشتی بر کتاب جامانده از پسر*

جا مانده از پسر نوشته‌ی مرضیه نفری در سال ۱۳۹۹ برای اولین بار به جامعه فرهنگی عرضه شد.
سوره مهر با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه و در ۲۳۵ صفحه این کتاب را که در ژانر داستانی می باشد،منتشر نموده است.
داستان پیرامون ارتباط عاطفی پدر و فرزندی است.پدری که راه زندگی را اشتباه پیموده است و این مسیر اشتباه او را از دو فرزندش دور ساخته است. سالار شخصیت اصلی داستان و همسر آذر است.آذر نیز شرایط زندگی با سالار را مطلوب نمی داند و مانع بزرگی در راه بازگشت سالار به خانه می باشد.سالار به دلیل درگیری فیزیکی خیابانی ،۴ سال را در زندان گذرانده است و این اتفاق بهانه خوبی به دست آذر داده است که او را محکوم کند. در این میان، حادثه خونین پیشوای ورامین در حمایت مردم از آیت الله خمینی و دستگیری ایشان روی می دهد.
سالار در کنار دارو دسته‌ی لوتی ها به مقابله با مردم می پردازد.او در شب حادثه پیکر خونین پسرش سهراب را در نزدیکی محل حادثه می یابد و او را به منزل خود در تهران می برد.حالا سالار که آرزوی بازگشت نزد فرزندانش را داشت،در شرایطی بحرانی با پیکر زخمی فرزندش روبرو می شود و سعی می کند حضور سهراب را از همه پنهان کند و جان او را نجات دهد تا بار سنگین عذاب وجدانی که به خاطر رها کردن فرزندانش و حضور در مقابل مردم در این حادثه بر شانه داشت،سبک کند.

شناخت خوب نویسنده که مبتنی بر تحقیق پیرامون فضای فرهنگی و اجتماعی آن زمان شکل گرفته،از نقاط مثبت داستان است.لحن و کلام شخصیتها  باور پذیر شده است.اسامی مکانها و اصل حادثه تاریخی،واقعی است و نویسنده مسیر تحول و تغییر اشخاص را از کنار واقعیات تاریخی عبور داده است.
داستان گرفتار اطناب نیست.هرآنچه برای پیشبرد خط اصلی ماجرا نیاز داشته است در داستان قرار داده است به نحوی که برداشتن آن به پیشبرد داستان آسیب می رساند.البته وقایع مربوط به فرشته و مرگ او ،همچنین سرنا دختری که سالار روزگاری عاشق او بود،قابل حذف هستند.

 فرم اجرای اثر کمی آشفتگی دارد.خط اصلی داستان نا امیدی سالار از بازگشت به خانه و حضورش در واقعه کشتار مردم ورامین است.فلش بک های زیادی در جای جای خط اصلی داستان به گذشته اشخاص زده شده است. در کنار این ویژگی که خط فکری خواننده را گسسته می کند،با تعداد زیادی شخصیت  روبرو هستیم. گویی نویسنده تمام اطلاعات خود را از شخصیت‌های داستان به تمامی در متن آورده است.همین نکته حجم گزارشی کار را بالا برده است و خواننده با تعریف کردن وقایع زندگی اشخاص در چند بند روبرو شده است و با بازه‌ی زمانی بلند و فشرده مواجه گردیده است.

چه بسا اگر نویسنده صحنه ای نمایشی از رفتارهای اشخاص را خلق می کرد،نیاز به بیان گذشته‌ی افراد و توجیح اعمال آنها به صورت تعریف کردن نمی شد. 
یکی از مواردی که در داستان به سمت کلیشه میل کرده است توصیف زیبایی افراد با چشم های رنگی و موهای روشن و لخت است که در چند جا به چشم می خورد.در بخشی از کار شخصیت آذر جایی با چشم میشی و چند صفحه بلند با چشم سیاه تصویر شده است.
گاهی در صحنه هایی که چند نفر حضور دارند،حذف فاعل ،فهم کار را کمی دشوار کرده است.

زاویه دید داستان دانای کل است.اشراف کامل این زاویه دید به وقایع در تمام زمان ها و مکان ها تمرکز بر روی شخصیت اصلی را کاهش می دهد و خواننده در وضعی قرار می گیرد که همه چیز را در مورد همگان می داند و لذت کشف افکار و اعمال آنها را از دست می دهد.

در اواخر داستان روایت دچار شتاب زدگی در رویداد ها شده است.در صحنه ورود آذر و سرنا به خانه‌ی سالار تعداد شخصیتها بسیار زیاد است.دیالوگ ها و اعمال داستان ها شدت هیجان بالایی دارد.اگر افراد کمتری در این صحنه بودند، خواننده بهتر می دانست نتیجه عمل و عکس العمل افراد را روی هم متوجه شود.بعضی اشخاص در صحنه قابل حذف بودند.

در پایان لازم است به نقطه قوت اصلی داستان اشاره شود .تصویری که از طبقه عامی مردم ارائه شد و نحوه ارتباطی که با جریان انقلاب داشتند، بدیع و تازه بود.نویسنده ماهرانه توانسته بود بدون اینکه در دام شعار دادن پیرامون راستی و درستی جریان حق بیوفتد،تنها روایتگری منصف باشد و قضاوت را به خواننده واگذارد.

داستان مناسب نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ سال و بزرگسالان می باشد.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            این کتاب در مورد واقعه‌ی ۱۵ خرداده در محرم ۱۳۴۲،
که به فرموده ی امام خمینی ره  مبدا انقلاب اسلامیه.
اما نویسنده نیومده شعار بده و بگه کی خوبه کی بده؟  وظیفه‌اش رو به درستی انجام داده. وظیفه‌ی اصلی نویسنده داستان گوییه.
اینکه بتونه داستان شخصیت ها رو به خوبی روایت کنه تا خواننده خودش تصمیم بگیره چی درسته و چی غلط. 
داستان حول محور مردی به نام سالار روایت میشه که لاتی در زمان شاه بوده که برای در آوردن پول جلوی مردم انقلابی می ایسته و در این روز اتفاقی میفته که کل زندگیش رو تحت تاثیر قرار میده و...
نثر کتاب روان و پرکششه به راحتی میشه با کتاب ارتباط برقرار کرد و  خوند.
دیالوگ ها و لحن شخصیت ها یکی از نقاط قوت این کتاب که خیلی جذاب و دلنشینش کرده و باعث میشه ما با شخصیت ها احساس نزدیکی کنیم.
پیوند اسطوره های ایرانی و اسطوره های مذهبی در این کتاب به زیبایی شکل گرفته که به داستان عمق میده و اون رو به تاریخ ایرانی اسلامی ما وصل می‌کنه.
کتاب خالی از ایراد نیست ؛ اما کفه‌ی ترازو‌ی نقاط قوتش خیلی بیشتر  سنگینی میکنه.
خلاصه که من همه جوره از خوندن کتاب لذت بردم. امیدوارم شما هم مطالعه اش کنید و لذت ببرید.
نسبت به کیفیتی که کتاب داره کمی مهجوره امیدوارم بتونه بزودی به جایگاهی که حقشه برسه.
⭕️تازه کتاب برگزیده‌ی جایزه کتاب انقلاب اسلامی هم شده.



          
            شاید بتوانم به جرأت بگویم، کتاب جامانده از پسر یکی از بهترین و جذاب‌ترین رمانهای ایرانی است که تاکنون خوانده‌ام
تمسک نویسنده به کهن‌‌الگوهای ایرانی ، آوردن زبان تمثیلی، بهره‌گیری از ضرب‌المثلهای زیبای فارسی به فراخور در گفتگوی شخصیتهای داستان به این قصه زیبایی صد چندان بخشیده است.
این کتاب بازآفرینی روایتی تاریخی از ماجرای قیام پانزده خرداد ۴۲ است.  روایت تلخ کشتار مردم ورامین توسط مزدوران پهلوی. 
که نویسنده به زیبایی با تقابل  پدر وپسر  داستان که  از بدحادثه مدتها از یکدیگر دورمانده و همدیگر را نمی‌شناسند( وام‌گیری از کهن‌الگوی پسر کشی در داستان رستم و سهراب) داستان را به اوج خود رسانده است. فضاسازی‌ها و توصیفات  از صحنه‌ها و لوکیشنها بسیار دقیق، جاندار و ظریف اتفاق افتاده است. 
قصه، مسیر شفاف و متعالی‌ای از رشد شخصیتها و مسئله‌ی تغییر دراماتیک کاراکترها را در طول داستان به تصویر می‌کشد. آدمهای قصه هر یک به‌قدر ظرفیت خویش قد می‌کشند و در جاده‌ی داستان به بالندگی می‌رسند. طوریکه خواننده در انتهای داستان با خودی دیگر از آنان مواجه می‌شود.
نثر روان و قصه‌گوی داستان مجالی برای رها کردن کتاب به خواننده نمی‌دهد.
داستان مملو از انسانهای خاکستری‌ای است که چالشهای داستان ذات خیرطلبی  را در آنان بارور می‌نماید. 
نگاه نویسنده به زن به گونه‌ای است که اورا در قوام‌بخشی شخصیتها بسیار مؤثر می‌داند و نقش مثبت یا منفی آنان را در تربیت آدمها چشمگیر نشان می‌دهد.
مطالعه‌ی این داستان جذاب را به علاقمندان به داستانهای تاریخ معاصر ایران توصیه می‌نمایم.