یادداشت‌های яσвεят (427)

яσвεят

яσвεят

3 روز پیش

          دوباره مجموعه جذاب و دوباره نیماژ آیا جلد های بعدی در راه هستند یا چندین سال باید دلواپس بود ؟
ملکه ی سرخ یک کتاب ساده است توی ژانر جنایی و معمایی حرف های زیادی برای گفتن داره 
از بین تموم شخصیت های مستقل داستان که خارج از حوصله است اشاره بهشون چون واقعا پردازش خوبی شده برای تک تک آنها ،
خود آنتونیا اسکات یک هوش فوق العاده ای داره 
و در مقابل اون آسه کیل من رو با ترفند هاش یاد هوش سیاه و کاراکتر فیلم split و تمام قاتلین و شکنجه گرایان  باهوش فیلم و سریال ها انداخت 
چالشی که بین این دو نفر در جریانه 
دزدی بزرگی که اتفاق افتاده 
پرونده ای که کسی جرئت  مشارکت نداره و حتی امیدی به حل شدن  
ولی این قصه پیش می‌ره 
تموم هم میشه 
اما به مخاطب میگه صبر کن کجا با این عجله ؟
تموم نشده که سوالاتی واست به عنوان نویسنده گذاشتم که بشین راجع به هر یکی فکر کن شاید چیزی دستگیرت شد 
ولی فعکر نکنم 😂😔
اینم جالبه بگم اولین باره میبینم یه نویسنده انتهای کتاب خواهش التماس کرده که راجع به پایان داستان چه در سوشیال مدیا 
و چه در گودریدز و اپلیکیشن های دیگر 
لام تا کام لو ندید و اسپویل نکنید که من راضی نیستم :)
        

24

яσвεят

яσвεят

7 روز پیش

4

яσвεят

яσвεят

7 روز پیش

*این یاددا
          *این یادداشت بر میگرده به دوران جنگ 12 روزه و چون متنی که مرور نوشته بودم تا بعدا ثبت کنم رو تازه پیدا کردم پس الان می نویسم ازش *
یک کار حماسی متوسط در دل اسطوره ها قرار میگیری 
در این کتاب با یک سریال حماسی طرف هستی گمل به زیبایی فراز و فرود های چاشنی دار را قاطی داستان کرده
از نظر هوش مصنوعی برای آشنایی با کتاب های گمل این کتاب مناسب تر هست 
چون جوهره ی اصلی کتاب - خشونت رئال و  ضد قهرمان های پیچیده و همچنین جهان سازی از سرزمین درنای را داره به هر حال این اثر یک مجموعه سه گانه از تروا محسوب میشه و تمامی حالات پایان در این جلد بسته نمیشه و ترغیب میشی برای دوتای بعدی ...
اما من معتقد هستم شروع گمل شاید با این کتاب مناسب نباشه 
چون حجم زیادی داره و به خاطر قالب اساطیری شاید خیلی مناسب نباشه و شاید کتاب اسطوره بهتر باشه 
چه بسا که من خودم گاهی وسط داستان هی گمل را برای اینکه شاخه به شاخه پرش میکنه لعن و نفرین می کردم :)
بهرحال آثار گمل ماتریکس جدایی هستن و تا جایی که در توانم باشه و در دسترس می بایستی کتاب های او را بخوانم و امیدوار باشم روزی اقتباس از آثارش صورت بگیره البته با در نظر گرفتن حق کپی رایت که فکر کنم تا 100 سال باطل نمیشه :(
اینم بگم وقتی داشتم با هوش مصنوعی راجع به این کتاب حرف می زدم Waylander  رو به جای این کتاب Lord of Silver bow  داشت معرفی میکرد و خلاصه اونجا بود فهمیدم اصلا تو حوزه کتاب بهش اعتماد نباید کرد
        

5

جنگل تاریک
          جنگل تاریک
کتاب دوم از سه‌گانه‌ی سه‌جرم کیهانی

خب اینجا دیگه خبری از اون هیجان خام و ایده‌های شوکه‌کننده‌ی جلد اول نیست. بیشترش صرف توضیح میشه، یعنی نویسنده انگار نشسته تمام قوانین بازی رو برای ما رو می‌کنه.
ولی چیزی که برای من جالب بود اینه که وسط همین داستان علمی‌تخیلی، یه‌هو مفاهیمی مثل الگوریتم فروشنده دوره‌گرد یا ایده‌های جدی از فیزیک و مهندسی میاد وسط. برای بعضی‌ها شاید خشک و سنگین باشه، اما من شخصاً با این بخش‌ها حال کردم؛ حس کردم رمان داره بیشتر از سرگرمی صرف، یه جور بازی ذهنی هم برام درست می‌کنه.

مشکل اصلی برای من ریتم بود. بعضی جاها انقدر کش میاد که آدم حس می‌کنه داره با زور جلو میره. بعد ناگهان دوباره یه ایده‌ی سنگین پرت میشه وسط که حسابی ذهنت رو مشغول می‌کنه.

در کل، نه اونقدر ساده و گیرا مثل جلد اول، نه اونقدر عمیق که بگی شاهکاره. بیشتر یه پل واسه رسیدن به قسمت سومه.
سه ستاره از پنج، چون هم ایده‌هاش رو نمی‌شه دست‌کم گرفت، هم روایتش واقعاً جای کار داشت.

شاید هم دلیل اینکه من بیشتر از حد معمول باهاش ارتباط گرفتم همین علاقه‌م به این جنس مفاهیم فنی و علمی باشه.
این کتاب را دوست عزیزم مبینا بهم قرض داد تا بخونم @mob_adine
        

8

яσвεят

яσвεят

1404/5/19

          شروعی از وسط دل ماجرا بدون ذره ای اضافه گویی از اول داستان متوجه تفاوت نثر این کتاب ، با کتاب سفر به انتهای شب میشه شد چون حداقل فقط از  سلین همین رو خونده بودم.
کتاب خیلی بی پرده است کلمات و گفتاری دارد که از ارشاد به زور عبور کرده و تا به دست مخاطب برسه پروسه ی طولانی داشته مثلا زمانی که سلین مجروح شده و در بیمارستان صحرایی خیلی بی پرده راجع به اعمالی که پرستار انجام میده صحبت میکنه که به کوته نظری و اوج فحشا زمان جنگ جهانی اول میتوان پی برد جایی که همیشه از چشم نظر خرابی ویرانی قتل و غارت در همه ی کتابها حرف زده شده اما در این کتاب جنبه های تاریک و دارک ساید تجاوز ،  Gay به سبک قدیمی به مرور مشاهده می شود .
کاراکتر لسپیناس که پرستار است دقیقا سنبل اون فشار روحی و جسمی غالب شده رو سلین از او نشان میدهد ، اینکه چه لسپیناس هایی که علاوه بر پرستاری و مراقبت ؛ هم بالین سربازان زخمی و دم مرگ می شدند اینکه سربازان را قبل از مرگ به اوج لذت میرسوندند و خیلی موارد دیگه که میخوام بگم اما خب ترجیح میدم خودتون بخونید مطالبی که واقعا رده سنی دارند ...
سلین بی پرده روابط انسانی رو شرح میده قدم به قدم شما را جای کاراکتر خود و اعمال خودش میذاره و دچار خجالت و سرخوردگی و شرم نیابتی میکنه 
بیمارستان صحرایی را یک استریپ کلاب نشون میده و دکتر و پرستار آن را همگی به نوعی گناهکار میدونه و آموزه های دینی مسیحیت را منباب گناهکار بودن افراد رو تقویت میکنه 
گه گاهی هم در دست نوشته های خود جملات را نامربوط ذکر کرده تا خوانندگان اش در آینده نتوانند رمزگشایی صحیحی داشته باشند و منطق خود را به کار بگیرند.
و با این ترفند به ابهام داستان اضافه می کند
سلین در واقع نشون میده با ایمان ترین افراد نیز می توانند توسط او اغوا شوند و بعد از استفاده ابزاری او به گوشه ای پزتاب شوند 
از دید سلین تمامی افراد زن کنار او ، قدرت پنهان روسپی گری را دارا هستند و اوست که این ویژگی پنهان آنها را نمایان می سازد و ذات حقیقی آنها را بر ملا می کند ؛ مثلا کاراکتر آنژل که سلین رابطه خودش را با او به نوعی شرح میدهد که حتی فتیش های روانی وارد بازی می شوند 
از منظر روانشناسی کتاب خیلی نکته دارد و ساعت ها میشه رفتار شناسی کاراکتر هارو بررسی نمود 
در آخر باید به خداقوت گفت به مترجم خانم زهرا خانلو خیلی موشکافانه هم در ابتدا و در انتها شخصیت شناسی داستانهای سلین رو انجام دادند .
        

41