یادداشت‌های نازنین زهرا منتظرالقائم (16)

          کتاب جذابی بود.
با اینکه کوتاه بود اما من خیلی دوستش داشتم.
        

          کتاب خوبی بود.
آموزنده بود.
اما یک قسمت هایی خیلی مستقیم گویی داشت.
        

          بد نبود.
و خواننده اصلا به خواندن ادامه ی ماجرا ترغیب نمی شد.
زیاد جذاب نبود‌
اما زبان داستان زیبا بود.
من باورم نمی شد چگونه مهدی اینقدر با پلیس روبه رو می شد و برایش عادی بود.
        

          عااااالی بود.
اینکه از زبان نفر بود که با هم دوست بودند داستان را برایم جذاب می کرد.
من دقیقا موقعیت ها را می فهمیدم و احساسات شخصیت ها را درک می کردم.
بعضی وقت ها داستان خیلی دردناک می شد اما نه آنقدر آزارم دهد.
        

          بد نبود.
اما من اصلا رامونا را درک نمی کردم.
        

          خیلی کتاب قشنگی بود.
داستان کشش داشت.
و زبان شیرینی داشت.
بعضی وقت ها بچه ها به یک نتیجه ای می رسند اما باز یک اتفاقی می افتاد که همه چیز از هم می پاشید.
        

          خیلی خوب بود.
و من واقعا احساسشان را درک می کردم.
بسیار جذاب بود.
و اینکه آخرش زندگی دو نفر به هم متصل می شود برایم جذاب بود.
        

          خیلی عالی بود.
روان بود.
و من دلم می خواست بدانم بعدش چه می شود.
کار هایی که این دو دختر خاله برای آشتی دادن مادر هایشان می کردند و کارهایی که مادر ها برای آشتی نکردن می کردند برایم جذاب بود.
من چند بار این کتاب را خوانده ام.
        

          خیلی کتاب جالبی بود.
جوری که من راستکی راستکی تا مدت ها کتاب را همه دنبال خودم می بردم.
زبان داستان را خیلی دوست داشتم.
من چندین بار این کتاب را خوانده ام اما باز هم دلم می خواهد بخوانمش.
        

          کتاب خیلی جذابی نبود.
کمی خنده دار بود.
اما خیلی بچه گانه و کسل کننده بود.
        

          کتاب فوق العاده ای بود.
اصلا مستقیم گویی نداشت.
روان بود.
کلا من قلم این نویسنده را خیییلی دوست دارم.
اولین کتابی که من از ایشان خواندم کتاب هوشمندان سیاره ی اوراک بود که بهترین کتابی بود که من خوانده ام.
البته کتاب های دیگری هم از ایشان خوانده ام مانند: فرشته ی آیینه پوش، جزیره ی افسون گران، راز آن بوی شگفت، ۱۰ قصه ی عاشورایی برای بچه ها.
و همه ی این ها فوق العاده بود.
        

          یکی از بهترین کتابهایی بود که خوانده ام.
تخیل جالبی داشت.
وکشش داشت.
زبان داستان جذاب بود.
        

          کتاب جذابی بود.
روان بود.
و ما احساسات شخصیت ها را در مواقع مختلف درک میکنیم.
داستان کشش داشت.
توصیف ها از مکان و شخصیتها طولانی و کسل کننده نبود اما خواننده می توانست داستان را دقیق تصور کند.
        

          کتاب جالبی بود.
و خواننده احساس شخصیت های داستان را درک می کند.
داستان روان بود. و کشش داشت.
        

          کتاب خوبی بود.
بسیار جذاب بود.
داستان کشش داشت.
و بسیار داستان معمایی داشت.
و بسیار روان بود.
        

          بسیار کتاب زیبایی بود.
کتاب روان بود.و کشش هم داشت. (طوری که آدم نمیتوانست کتاب را یک لحظه هم زمین بگذارد)
متن کتاب را خیلی راحت می شد فهمید اما بچگانه هم نبود‌.داستان مستقیم گویی نداشت و آدم خودش به نتیجه می رسید.