یادداشتهای روح الله شریفی (3) روح الله شریفی دیروز هرس نسیم مرعشی 3.8 92 هرس بیشتر داستان بلند بود تا رمان. قهرمان نداشت و نویسنده هم احتمالا دنبال قهرمان سازی نبود. همه چی به هم میومد. جهان بینی نویسنده و دنیای ذهنی شخصیت های رمان. یک زن با مرگ پسر اولش کمرش میشکنه و دیگه به زندگی برنمی گرده. اون همه چیز رو نابود می کنه. دیگه در اطراف خودش مردی نمی بینه و امیدش برای اینکه خودش هم بتونه مردی به دنیا هدیه کنه هم ناامید می شه...همه چیز درسته الا اینکه چنین زن ویرانگری چطور میتونه مظهر زایایی بشه . بر فرض که این رو هم بپذیریم. نمی فهمیم چرا نوال به این جایگاه رسیده. فرآیند تغییر و دلیل تغییرش رو نمی فهمیم. ما فقط سقوط او را در اثر جنگ و فشار خانواده و اوهام خودش می بینیم. زنی که نمی تونه همه ی غم رو به کناری بگذاره و نیروی باقی مونده رو به پای بقیه فرزندانش فدا کنه و اگه پسر اولش رو صدام ازش گرفت تلاش نمی کنه بقیه ی بچه هاش رو خودش از خودش نگیره. چنین زنی -به قاعده- نباید بتونه حیات رو به درختان نخل مرده و سوخته برگردونه. اگر نوال مردی در روزگار نمی بینه رسول هم حق داره زنی رو در اطرافش ببینه اما نویسنده کتاب رو روان و فوق العاده نوشته و جز بیست درصد کار که کمی کسل کننده است می تونه مخاطب رو با خودش همراه کنه. اثر از نگاه های فمینیستی خالی نیست؛ با دلسردی و سقوط یک زن ، مرد هم نمیتونه کاری برای خانواده بکنه بهترین فضاها، روستایی بود که رسول و پسرش برای بازگرداندن نوال به اون قدم گذاشتن. خیلی این قسمت خوب بود. فضای وهمناک و ماورایی قشنگی داشت. 0 18 روح الله شریفی دیروز سوگ مغان محمدعلی علومی 3.0 1 فضای وهمناک و ترس آلود کتاب را دوست داشتم. بعضی قسمتهاش فوق العاده بود. از جمله فصلی که دختربچه ای کشته و شهر کبوترباران می شود. فوق العاده بود. نثر آقای علومی همیشه ممتاز بوده است. 0 0 روح الله شریفی 1401/12/25 عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه جولیان بارنز 3.9 27 بیشتر لطف کتاب به ترجمه بسیار خوب آن است. فصل اول و دومش را بیشتر دوست داشتم. با این که فصل سوم جملات به یاد ماندنی خوبی دارد فقط آدم را آزار می دهد. معلق در تاریکی و گیجی نویسنده و همین. آخرسر هم راهی به روشنایی باز نمی کند. مقدمه هم فاضلانه و دقیق بود 0 26