یادداشت‌های هومن (51)

هومن

هومن

3 روز پیش

          یکی از مشهورترین آثار ادبیات عصر رنسانس و منتقد اجتماعی است. این کتاب در سال ۱۵۱۱ نوشته شده و ترکیبی از طنز، هجو و فلسفه است که با نگاهی تیزبین به نهادهای اجتماعی، مذهبی و فکری زمانه خود میپردازد.
اراسموس در این کتاب از زبان "دیوانگی" (Moriae) سخن میگوید که به شکل یک الهه خودستا ظاهر میشود و ادعا میکند که تمام جنبه های زندگی انسان تحت تأثیر اوست. او با طنزی گزنده، تمام اقشار جامعه—از پاپ و کشیشان گرفته تا فیلسوفان، شاهان و مردم عادی—را مورد نقد قرار میدهد و نشان میدهد که چگونه "حماقت" (یا دیوانگی) بر رفتارها و تصمیمات آنها حاکم است

مضامین اصلی کتاب
نقد کلیسا و فساد مذهبی: اراسموس به ریاکاری، تعصبات دینی و سوءاستفاده های روحانیون میتازد.
- هجو عقلگرایی افراطی: او نشان میدهد که حتی خردمندان نیز گاه تحت تأثیر حماقت هستند.
- اهمیت شادی و سادگی: در مقابل خشکی فلسفه مدرسی،
اراسموس از ارزشهای انسانی مثل عشق، شوخ طبعی و فروتنی دفاع میکند.
- پارادوکس حماقت و خرد: گاهی "دیوانگی" به معنای رهایی از قید عقل سفت وسخت، منجر به بینشهای عمیقتر میشود

این کتاب یکی از متون محوری اومانیسم رنسانس بود و بعدها بر جنبش اصلاحات پروتستانی تأثیر گذاشت. هرچند اراسموس خود منتقد تندرویی مانند لوتر بود، اما اثرش به عنوان طعنه به کلیسای کاتولیک در نظر گرفته شد

        

32

هومن

هومن

5 روز پیش

          مجموعه ای از سه داستان کوتاه است که در سال ۱۹۶۷ منتشر شد. این کتاب به بررسی زندگی زنان در میانسالی میپردازد و مسائلی مانند تنهایی، بحران هویت، وابستگی عاطفی و از دست دادن معنا در زندگی را تحلیل میکند

داستان اول مربوط به  زنی به نام مونیک است که پس از سالها زندگی مشترک، متوجه خیانت همسرش میشود. این روایت از طریق یادداشتهای روزانه مونیک بیان میشود و سقوط روانی و عاطفی او را پس از کشف این خیانت به تصویر میکشد

دومین داستان درباره زنی روشنفکر است که با پیری و کاهش تواناییهای فکری خود مواجه میشود و رابطه اش با همسر و پسرش دچار تنش میگردد

آخرین داستان روایت زنی است که پس از خودکشی دخترش، در انزوا و عذاب وجدان به سر میبرد و با گفتگوی درونی تلخ و آشفته، از زندگی ناخوشایند خود پرده برمیدارد

پیام و درونمایه اصلی کتاب شامل این موارد است:
-وابستگی زنان به مردان و بحران هویت پس از فروپاشی رابطه.  
- تنهایی و پوچی در زندگی زنان میانسال.  
- نقد ساختارهای اجتماعی که زنان را در نقشهای سنتی محدود میکند.  
- رنج روانی و فرودستی زنان در روابط عاطفی نابرابر

دوبووار با نگاهی واقعگرایانه و روانکاوانه، شخصیتهای زن را در موقعیتهای بحرانی قرار میدهد و از طریق روایتهای درونی، افکار و احساسات آنها را عمیقاً کالبدشکافی میکند

این اثر، مانند دیگر نوشته های دوبووار (مانند "جنس دوم")، به مسائل زنان میپردازد و از آثار کلاسیک ادبیات فمینیستی محسوب میشود. اگرچه برخی منتقدان آن را تلخ و ناامیدکننده میدانند، اما تحلیلهای عمیق دوبووار از وضعیت زنان در جامعه پدرسالار هنوز هم مورد توجه است
        

9

هومن

هومن

5 روز پیش

          کتاب "سیرانو دو برژراک" اثر ادموند روستان یک نمایشنامه معروف فرانسوی است که در سال 1897 منتشر شد. این اثر ترکیبی از کمدی، عشق و قهرمانی است و زندگی سیرانو دو برژراک، شاعر و شمشیرباز قرن هفدهم را به تصویر میکشد
سیرانو دو برژراک مردی باهوش، شاعر و شمشیرباز زبردست است، اما به دلیل بینی بسیار بزرگش، از نظر ظاهری اعتمادبه نفس ندارد. او عاشق رکسان، دخترعموی زیبای خود است، اما به دلیل ترس از طرد شدن، احساساتش را پنهان میکند. در عوض، به کریستیان، سربازی خوش چهره اما کم حرف کمک میکند تا با استفاده از اشعار و نامه های سیرانو، دل رکسان را به دست آورد. این مثلث عاشقانه به تراژدی میرسد و سیرانو تا آخر عمر رنج عشق ناکام خود را تحمل میکند.
دیالوگ‌های سیرانو پر از ظرافت‌های ادبی و طنز است.
سیرانو نماد غرور، وفاداری و فداکاری است.
نمایشنامه هم فضایی رمانتیک و هم صحنه‌های اکشن دارد.
این نمایشنامه بارها روی صحنه رفته و چندین فیلم و اقتباس از آن ساخته شده

        

10

هومن

هومن

5 روز پیش

          مکتب فرانکفورت (Frankfurt School) یک جریان فکری انتقادی است که در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در مؤسسه پژوهش‌های اجتماعی (Institut für Sozialforschung) در فرانکفورت آلمان شکل گرفت. این مکتب عمدتاً تحت تأثیر مارکسیسم، روانکاوی فروید و نظریه‌های انتقادی فلسفی قرار داشت و به تحلیل جامعه‌ی سرمایه‌داری، فرهنگ توده‌ای، ایدئولوژی و سلطه پرداخت

تام باتومور  جامعه‌شناس مارکسیست بریتانیایی بود که به‌ویژه در زمینه‌ی نظریه‌ی اجتماعی و مکتب فرانکفورت کار کرد. او یکی از مهم‌ترین مفسران و منتقدان مکتب فرانکفورت در جهان انگلیسی‌زبان محسوب می‌شود

باتومور در کتاب "مکتب فرانکفورت" (The Frankfurt School) به بررسی تاریخچه، ایده‌ها و تأثیرات این مکتب پرداخت. او آثار متفکران اصلی این جریان مانند ماکس هورکهایمر، تئودور آدورنو، هربرت مارکوزه، اریش فروم و یورگن هابرماس را تحلیل کرد و نقش آن‌ها را در توسعه‌ی نظریه‌ی اجتماعی انتقادی بررسی نمود

دیدگاه‌های باتومور درباره مکتب فرانکفورت:
۱. انتقاد از کاهش گرایش انقلابی:
 باتومور معتقد بود که مکتب فرانکفورت، به‌ویژه در دوره‌ی متأخر، از تحلیل‌های انقلابی مارکسیستی فاصله گرفته و بیشتر به نقد فرهنگی و فلسفی پرداخته است.

۲. تمرکز بر نظریه‌پردازی انتزاعی:
 او اشاره کرد که برخی از اندیشمندان این مکتب (مانند آدورنو و هورکهایمر) بیش از حد به مفاهیم انتزاعی تکیه کرده‌اند و از تحلیل‌های عینی جامعه فاصله گرفته‌اند.

۳. تأثیر هابرماس:
 باتومور به نقش یورگن هابرماس در بازتعریف نظریه‌ی انتقادی توجه ویژه‌ای داشت و معتقد بود که هابرماس توانست با ترکیب نظریه‌ی اجتماعی و تحلیل گفتمان، مکتب فرانکفورت را احیا کند
        

2

هومن

هومن

5 روز پیش

3