برای عشق به میهن: جستاری در باب وطن پرستی و ملی گرایی

برای عشق به میهن: جستاری در باب وطن پرستی و ملی گرایی

برای عشق به میهن: جستاری در باب وطن پرستی و ملی گرایی

موریتسیو ویرولی و 1 نفر دیگر
3.7
3 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

9

ناشر
بیدگل
شابک
9786227554557
تعداد صفحات
298
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

        برای عشق به میهن جستاری است بلند در ستایش وطن‌پرستی جمهوری‌خواهانه. نویسندۀ کتاب، مائوریتسو ویرولی، که خود از اساتید بنام علم سیاست در دانشگاه‌های آمریکاست، با تمرکز بر زبانِ این نوع وطن‌پرستی و بررسی تطور تاریخی آن در کشورها و نزد اندیشمندان مختلف، ملی‌گرایی و وطن‌پرستی را، به‌عنوان دو قدرتمندترین نیرویی که به تاریخ جهانی شکل بخشیده‌اند، از هم متمایز می‌سازد. دفاع نویسنده از وطن‌پرستی جمهوری‌خواهانه دفاع از یک زبان و سنت خاص است، زبان و سنتی که از گذشته تا امروز خودش را بیش از همه به آرمان آزادی و خیر مشترکِ مردمان و نهادهای سیاسی و فضایل اخلاقی پشتیبانِ آن، که همگی در قالب «جمهوری» تجسم یافته، متعهد می‌داند؛ این در حالی است که زبان ملی‌گرایی در اصل خیلی دیرتر در اروپا برای دفاع از خلوص معنوی و همگونی فرهنگی، زبانی و قومیِ ملل ساخته شد، همگونی و خلوصی که تحقق آن به نظام سیاسی جمهوری بسته نبوده، چه بسا از طرقی غیر از جمهوری دستیاب‌تر هم باشد.
      

پست‌های مرتبط به برای عشق به میهن: جستاری در باب وطن پرستی و ملی گرایی

یادداشت‌ها

          عشق به میهن، وفاداری به ملت و وطن پرستی و ملی گرایی با یکدیگر یکی نیستند. این ادعای مائوریتسیو ویرولی در این کتاب است.
وطن پرستی در این معنا تقویت و برانگیختن عشق به نهادهای سیاسی و شیوه زندگی است که پشتیبان آزادیِ مشترک یک جمهور هستند در حالی که ملی گرایی پدیده ای است شکل گرفته در اروپای قرن هجدهم که برای دفاع، تحکیم وحدت و همگونی فرهنگی و زبانی و قومی ساخته شده است. 
در حالی که ارزش اصلی برای وطن پرستان جمهوریت است اما برای ملی گرایان وحدت معنوی و فرهنگی مردم اولویت دارد. اگر وطن پرستان وفاداری به شاه یا حاکم را در اولویت می‌دانند اما ملی گرایان از آرمانی ملی برای نبرد در راه آزادی مردم حمایت می‌کنند. وطن پرستی همچنین دل سپردن به یک مکان خاص و شیوه  خاصی از زندگی فردی است که باور دارد وطن او بهترین جا در جهان است اما این عقیده اش را به هیچ کس تحمیل نمی‌کند در حالی که ملی گرایی از تمنای قدرت جدا نیست و برای کسب آن در جهت افزایش قدرت ملت تلاش می‌کند.
ویرولی بر این باور است که ملی گرایی از دل استحاله‌ی وطن پرستی بیرون آمده است پس برای فهمیدن ملی گرایی اول باید وطن پرستی را فهمید.
 او شرح می‌دهد که آزادی سیاسی در جهان باستان به معنی باور شهروندان به خیر مشترکِ جمعی بوده است که ریشه در عشق به میهن دارد. عشقی که هر ملتی را از دیگری متمایز می‌سازد. چنین شهروندی باید خودش را جزئی از چیزی بزرگتر حس کند که همانا ملت است.
ویرولی در نقد نگرش چپ گرایانه نشان می‌دهد که رتوریک ملی گرایی همواره بر روی عموم مردم اثرگذار بوده است و چپ هیچ گاه نتوانسته پاسخی به مساله هویت ملی داشته باشد. 
کتاب شرحی است مفصل و خواندنی از اینکه وطن پرستی کهن چگونه از دل منابع رومی و یونانی نضج گرفت. وطن پرستی ئی که نوعی احساس مذهبی در درون خود داشت و در آن پاتریا یا پای بوم مساوی با کشور بود. پای بوم هر کس بدین معنا بخشی از خاکی بود که مذهب محلی یا ملی آن را تقدیس می‌کرد و اعضای این جامعه مذهبی با قیودی مقدس به کشور خود نیز وصل می‌شدند.
وطن پرستی سیاسی نوع دیگری از وطن پرستی بود. در اینجا پاتریا و رسپوبلیکا به معنی آزادی و خیر مشترک بودند حال پاتریا مساوی با جمهوری بود که باید از مهر و عشق برخوردار باشد‌ و شهروند کسی است که به کشور خود عشق بورزد. در تداوم این روند بود که پس از آگوستین، آکوئیناس عشق به میهن را شکلی از تقوا دانست و عمل شهروند را خدمت به خیری مشترک تعبیر کرد که از این جهت به فضیلتی سیاسی تبدیل می‌شد.

ادامه متن در قسمت کامنت در صفحه اینستاگرام موجود است.
        

5

          کتاب برای عشق به میهن از ویرولی، ترجمه مهدی نصراله.
  در آثار و مکتوبات پژوهشی و نیز در زبان مشترک، عشق به میهن و وفاداری به ملت، وطن پرستی و ملی گرایی به عنوان عبارتی مترادف به کار می روند. این در حالی است که آنها می توانند و باید از هم تمیز داده شوند. 
کتاب برای عشق به میهن، با این جمله آغاز می شود و در طول 232 صفحه به غیر از بخش پی نوشت، تلاش ویرولی در این است که برای ما مفهوم وطن را معلوم کند. 
این کتاب به تفاوت وطن پرستی، ملی گرایی و جهان وطنی می پردازد. مفاهیمی که به ظاهر تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. و در تلاش است به مخاطب این نکته را روشن کند که برای دفاع از آزادی در یک جغرافیای خاص، باید علاقه، تعهد و حسن وظیفه داشت. 
بعد از خواندن این کتاب در گروه میانجی آنلاین باشگاه کتابخوانی ازتا با جمعی از علاقمندان به بحث توسعه ایران به این باور رسیدم که از نظر من وطن پرستی بعنوان یک امر لاکچری و صرفا اخلاقی نیست. بلکه منفعتی جمعی است که ضرورت آن در این است که ما با عشق به میهن مانع از فروپاشی آن شویم. 
در گستره جهانی که شبکه های اجتماعی در حال تزریق اندیشگانی هستند که روح و روان ما را نشانه گرفتند و تا آنجا پیش رفتند که باعث این می شوند که ما حتی دچار آسیب و خطای شناختی شویم. عشق به میهن کتابی است که به ما می آموزد به فهم تازه ای از وطن دوستی برسیم. اندوه و خشم همه ی ما برای فرصت های از دست رفته و آینده ای که شاید آن را هم با فرصت سوزی از دست بدهیم بسیار است. اما خشم تنها  می تواند با  تخریب همراه باشد. اما بی گمان خلقی را بدنبال نخواهد داشت.و ما برای خلق کردن نیاز دازیم به شروع گفت و گو، نیاز داریم فکر کنیم و درباره آنچه فکر می کنیم به گفتگو کنیم. گفتگویی از جنس ایجاب نه سلب برای آینده ای بهتر.
        

23

میهن آزادی
          میهن آزادی

از جمله‌ی «او یک شهروند ایرانی، انگلیسی یا آمریکایی است» واژه‌ی شهروند را حذف کنید؛ می‌شود او یک ایرانی، انگلیسی یا آمریکایی است. با این حذف شما چه تغییری در مفهوم ایجاد کرده‌اید؟ این خط فارقی‌ست که مائوریتسیو ویرولی در تلاش برای پر رنگ کردن آن در این جستار بلند است؛ مرزخطی میان ملی‌گرایی وضیع، متعصبانه و پرنخوت با وطن‌پرستی جمهوری‌خواهانه. او برای پر رنگ کردن این مرز خط به سراغ متفکران رومی و کسانی چون مونتسکیو و فیشته می‌رود و در پی آن است که نشان دهد در هر کدام از این دو رویکرد یعنی ملی‌گرایی وضیع و وطن‌پرستی جمهوری‌خواهانه چه چیزی مهم تر است: حفظ نژاد، زبان و سنت و بی‌اعتنایی به از دست رفتن آزادی در رویکرد ملی‌گرایان یا اولویت تلاش برای دستیاب کردن آزادی که خود حافظ سنت، زبان و فرهنگ باشد؟ این که چگونه وطن‌پرستی جمهوری‌خواهانه رو به سوی کسب احترام برای مردم سرزمینش‌ و در مقیاسی بزرگتر برای انسان دارد و چگونه ملی‌گرایی در حسرت و جستجوی تفاخری است که به سبب برخورداری اعضایش از زبان یا نژادی خاص خود را سزاوار آن می‌دانند. ویرولی با نگاهی موشکافانه ترکیب ناممزوج ملی‌گرایی و وطن‌پرستی جمهوری‌خواهانه را از هم جدا می‌کند و نشان می‌دهد که آن‌چه یک ملی‌گرا را به جنبش وا‌می‌دارد تصویری آرمانی از استیلای نژاد و زبان و فرهنگ او بر جهان است؛ تصویری باشکوه اما عمدتاً در تناقض با آزادی نوع بشر و در مقابل آنچه وطن‌پرست جمهوری‌خواه را به حرکت وامی‌دارد نه یک حسرت تاریخی یا جستجوی افتخاری ازدست‌رفته  که نگرانی است. نگرانی برای از دست رفتن آزادی. وطن‌پرست جمهوری‌خواه ضعف و کاستی را می‌بیند و همین محرک او برای به میدان آمدن البته برای حفظ یا جستجوی آزادی است. حالا به سؤال آغازین بازگردیم. ویرولی در تلاش برای گفتن این است که برای یک شهروند تفاوت چندانی نمی‌کند که ایرانی، امریکایی یا آلمانی باشد، او هر جا آزادی را در خطر ببیند برای نجاتش آماده است حتی تا پای جان.
        

0