یادداشتهای شمس آبادی (14) شمس آبادی 1404/5/12 نامزد گلوله ها مرتضی سرهنگی 4.3 37 تو این روزها، کتابی که میتونست حالمو خیلی خوب کنه :) قلم نویسنده و طراحی کتاب، بی نظیر بود و اجازه نمی داد بینش استراحت کنی و مدام میکشوندت به پایان ماجرا البته نه پایان، چون به قول اهالی قنات ملک، هنوز حاج قاسم اونجا بود بین شاخه های درخت گردو بین نیروهای لشکر ۴۱ ثارالله بین مردم مظلوم افغانستان بین بچه های حیدریون، فاطمیون و... تو کوچه پس کوچه های زینبیه و کنار ابومهدی و سیدحسن نصرالله حاج قاسم بود، همه جا بود و هنوزم هست... 0 4 شمس آبادی 1404/5/12 در کمین گل سرخ محسن مومنی شریف 4.1 11 آن گلی که در کمین خصم افتاد، آخرین سرخ گل خون آلود نبود... یک کتاب کامل که هم جنگ رو و هم فرمانده جنگ رو به زیبایی ترسیم کرده بود. و چقدر این شهید مظلوم بود... 0 2 شمس آبادی 1404/5/4 علی لندی محدثه سادات طباطبایی 4.6 17 فکر نمیکردم بتونن انقدر خوب درباره این شهید کتاب بنویسن :) 0 3 شمس آبادی 1404/4/28 فراتر از زمان: زندگینامه و خاطرات شهید سیدمحمود افتخاری 4.8 3 شهیدی که هم اسمش و هم راهش غریبه... « پیشنهاد میکنم وصیت نامهش رو بخونید، حداقل قسمتی که مخاطبش معلماست...» 0 0 شمس آبادی 1404/4/19 معمار محبت: روایات و خاطراتی از زندگی سردار شهید حسن شاطری (مهندس حسام خوشنویس) عبدالقدوس امین 3.5 1 سرتاسر کتاب یکپارچه تعریف بود از مردی پر از جوونمردی و مهربونی و خوش اخلاقی و تواضع و... خلاصه، انگار هرچی اخلاق و کار خوب هست تو دنیا، تو این مرد بود. داشتم فکر میکردم یا اینا از یه عالم دیگه اومدن یا ما خیلی... 0 1 شمس آبادی 1404/4/7 مرد رویاها سیدمهدی شجاعی 4.4 40 از نظر محتوا کتاب خوب و قشنگی بود و شیوه ای که نویسنده برای نوشتن این کتاب انتخاب کرده بود، جدید بود که البته شاید مورد پسند خیلیا باشه و بالعکس، با سلیقه خیلیا هم جور در نیاد؛ یکیش خود من... اما روون بودن متن، مخاطب رو تا آخر کتاب میکشونه و با داستان همراهش میکنه؛ طوری که تصاویر فیلم توصیف شده، تو ذهنش نقش میبنده و از یه جایی به بعد، انگار یه فیلم رو دنبال میکنه تا یه متن... ولی درباره خود چمران، باید بگم که واقعا مرد رویاها بود... 0 2 شمس آبادی 1404/3/30 خط مقدم 4.6 40 نمیدونم این کتاب رو بدموقع شروع کردم یا اتفاقا سر وقتش بود... هنوز تازه داشتم با جریان آموزش دوماهه بچهای حسن مقدم کنار میومدم که چشمم خورد به یک اسم آشنا، امیر حاجی زاده! از دیدنش به شک افتادم اما ذوق هم داشتم طبیعی بود اگه مطمئن میشدم خود سردار امیرعلی حاجی زادهست، درست کنار حسن مقدم تو چهل و اندی سال پیش، بین موشکا! هنوز بین شک و یقین مونده بودم که خبر شهادت سردار حاجی زاده پخش شد... ذوقی که قبلا موقع دیدن اسمش داشتم، دیگه تبدیل شده بود به غم... محمد باقری، حسن مقدم، امیر حاجی زاده، سید مجید موسوی، همه اینجا بودن، نه؛ درواقع همه اونجا بودن، پشت خط مقدم، چهل سال پیش... می خندیدن، اشک میریختن، توسل میکردن و کار رو پیش میبردن تا اینکه ما بالاخره به این نقطه برسیم معجزه های زیادی اتفاق افتاد تا پیشرفت کردیم و دقیقا همین روزاست که ارزش کار این اسمهای آشنا به همراه رفیقای گمنامشون شناخته میشه :) این کتاب با همه شیرینی و تلخی و خنده ای که داشت بالاخره تموم شد، سخت بود ولی باید زود تموم میشد نمیدونم زمان درستی شروعش کردم یا نه ولی با اوضاع الان، عجیب منو به فکر انداخت... «جمعه، ۳۰ خرداد ۱۴۰۴، میانه جنگ ایران و اسرائیل» 0 5 شمس آبادی 1403/12/15 عصرهای کریسکان؛ خاطرات امیر سعیدزاده کیانوش گلزارراغب 4.3 77 یادمه قبل خوندن این کتاب، یکی می گفت باور نمیکنم اینها راست باشه، طول کشید تا شروعش کنم و بازهم زمان برد تا تمومش کنم، البته نه بخاطر سنگین بودن کتاب... ولی هربار که برگشتم تا ادامهش رو بخونم انگار هنوز داستان تو ذهنم زنده بود و یادم نرفته بود و این از روونیِ کتاب بود که ذهن مخاطب رو خیلی راحت دنبال خودش می کشوند. گاها حوادثی که پیش میومد تعجب آور بود و گاها زجرآور... اما مقاومت سعید سردشتی و بویژه همسرشون در اون سالها واقعا ستودنیه... 0 3 شمس آبادی 1403/9/29 پاییز آمد؛ خاطرات فخرالسادات موسوی همسر شهید احمد یوسفی گلستان جعفریان 4.4 97 یک کتاب عاشقانه درباره همسر شهید احمد یوسفی که خیلی وقتها حس میکردم دارم یک رمان غیرواقعی میخونم و یادم می رفت این زندگی تو همین دنیای خودمون اتفاق افتاده. نثر روون و خیلی خوبی داشت. اگه علاقمند به عاشقانه های شهدایی هستید، عالیه ولی کاش معرفی این شهید فقط به این کتاب محدود نشه و بیشتر بهشون پرداخته بشه... (یه پرانتز باز هم اینکه نکات قشنگی تو متن کتاب هست، حتما با دقت بخونید.) 0 7 شمس آبادی 1403/9/14 عباس دست طلا؛ داستانی از زندگی حاج عباسعلی باقری محبوبه معراجی پور 4.1 15 شاید قبل شروع کتاب فکر کنیم قراره درباره یک شهید یا حداقل یک جانباز خط مقدم خاطراتی رو بخونیم درصورتی که بین داستان تازه می فهمیم قصه عباس، روایتی از یک آدم معمولی هستش که مثل همه از تیر و ترکش و جنگ میترسه اما غیرتش اجازه نمیده پشت جبهه، تو یک زندگی عادی جا بمونه و راهی جبهه میشه و میشه همون آدم بزرگی که همیشه پدرش ازش توقع داشته... قلم نویسنده خوب بود و روایت زندگی عباس دست طلا رو به دل خواننده می نشوند... 0 9 شمس آبادی 1403/8/2 فرنگیس: خاطرات فرنگیس حیدرپور مهناز فتاحی 4.4 49 پر از غم، پر از دلتنگی و پر از صلابت بخونید، اشک بریزید و افتخار کنید 0 12 شمس آبادی 1403/6/19 مهاجر سرزمین آفتاب؛ خاطرات کونیکو یامامورا (سبا بابایی) یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران مسعود امیرخانی 4.5 167 ازونجایی که تک تک لحظات زندگی این بانو عجیب و پر از چالش بود گاهی فکر میکردم یک داستان خیالی میخونم مثل بقیه رمانهای عاشقانه و غیرواقعی... استقامت و همراهی این خانم واقعا تحسین برانگیز بود چیزی که این روزها متاسفانه کمتر دیده میشه. متن کتاب هم روان و ساده بود و در عین حال زیبا... البته اگه جزئیات بیشتری نوشته میشد، شیرینی و بهم پیوستگی متن خیلی بیشتر می شد. 0 8 شمس آبادی 1403/6/19 رفاقت به سبک تانک داود امیریان 4.1 29 کتابی شیرین و با قلمی ساده و زیبا هم نوع صفحه آرایی و هم نوع روایت و طنز، مخاطب رو ترغیب میکنه به ادامه دادن اما تو کتابهای دیگه هم میتونید طنزهای قوی تری رو بخونید 0 3 شمس آبادی 1403/3/9 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن صهبا 4.9 132 تو این کتاب جملات بی نظیر زیادی گفته شده، از ایمان، از توحید، از نبوت، از امامت و موضوعات ریز اما دقیق دیگه ای که بین اینها جاگرفته بود؛ اما بنظرم دو چیز حسن ختام این کتاب می شد برای جامعه امروز ما: ۱. هرجا از حق نباشی، یقینا باطلی؛ راه میانه ای نیست... ۲. تجربه تاریخ، همان عمر قبلی ماست... 0 10