یادداشت شمس آبادی
1403/12/15
یادمه قبل خوندن این کتاب، یکی می گفت باور نمیکنم اینها راست باشه، طول کشید تا شروعش کنم و بازهم زمان برد تا تمومش کنم، البته نه بخاطر سنگین بودن کتاب... ولی هربار که برگشتم تا ادامهش رو بخونم انگار هنوز داستان تو ذهنم زنده بود و یادم نرفته بود و این از روونیِ کتاب بود که ذهن مخاطب رو خیلی راحت دنبال خودش می کشوند. گاها حوادثی که پیش میومد تعجب آور بود و گاها زجرآور... اما مقاومت سعید سردشتی و بویژه همسرشون در اون سالها واقعا ستودنیه...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.