یادداشت‌های پانیا (47)

پانیا

پانیا

1402/10/27

شاید عروس دریایی
        میانه فرنی و زو شکر اب است و طی یک اتفاق عجیب زو فرنی را می رنجاند.بعد ان  ها وقت نمی کنند این اتفاق را درست کنند چون وقت تمام شده و فرنی برای همیشه رفته.زو فکر می کند این اتفاق به دلیل عروس دریایی ها است چون فرنی شنا گر ماهری بود و حالا غرق شده.زو می خواهد برود استرالیا که به خاطر سنش مجبور برنامش را لغو کنه و قبول کنه بعضی چیز ها بی دلیل رخ می دهد.خیلی زیبا بود.عاشقش شدم.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

پانیا

پانیا

1402/10/8

قول می دهم
        ادی می خوهد هویتش را بداند.یک روز او یک جعبه عجیب در زیر شیروانیشان پیدا می کند.با ادی به سمت راز های ادیث گراهم می رویم و بعد او متوجه هویتش می شود.معلوم می شود ادیث مادربزرگ ادی(همان ادیث) است. واقعا زیبا است دوست داشتنی و فوق العاه.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

پانیا

پانیا

1402/9/27

آسمان سرخ در سپیده دم
        از همین اول هشدار بدم که قرار در این یاداشت کتاب را اسپویل کنم.اگر دوست داری کتاب را جوری که من تجربه کردم تجربه کنی پس این یاداشت را نخوان. 
برادر انا بن معلول است.سر او خیلی بزرگ است و به نوعی عقب مانده است.انا عاشق بن و از همان اول کتاب حسش را درباره بن به خوبی بروز می دهد.اول از همه انا می ترسد بچه های مدرسه موضوع بن را بفهمند که یک مقطع کوچک  است و خیلی مهم نیست.در کل بچه ها می فهمند و جوری که انا می ترسید ان ها ملاحظه نکنند نبود.بعد یک اتفاق واقعا  بدمی افتد.بن در اثر تنگی نفس می میرد. حالا کتاب وارد مرحله جدیدی می شود و چون خانم لرد به خوبی حس انا در باره بن  را توصیف کرده بود ادم احساس می کرد به اندازی انا عاشق بن است.بن     می شود مثل برادر کوچولوی شما و وقتی در اواخر کتاب می میرد قلبتان به درد می اید.این اتفاق با وقوع بی توجهی عجیبی از انا به بن شروع می شود.وقتی بن می میرد رگه احساس بی توجهی به بن سراقتان می اید که واقعا جالب است چون حتی بن واقعی نیست.ادم سر موضوع بن کلی گریه می کند و بعد انا با جکی اشنا می شود که همان مریضی برادرش را دارد و به عنوان پرستارش قبول می شود.محال است ادم بتواند مرگ بن را قبول کند. واقعا این شیوه نویسنده را دوست دارم و عاشقشم.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

11