یادداشت‌های ذرني (59)

ذرني

ذرني

1402/10/2

          سایت بهائی‌پژوهی:

کتاب تاریخ جعفری نوشته‌ی شیخ محمّدمهدی شریف کاشانی (از مشروطه‌خواهان برجسته) است. وی این کتاب را در شرح احوال پدر خود، ملا محمّدجعفر نراقی، نگاشته و از همین روی، تاریخ جعفری‌اش نام نهاده و سپس، به شرح احوال خود و مسافرتش به قبرس برای دیدار با میرزا یحیی صبح ازل پرداخته است.

ملا محمّدجعفر نراقی از شیخیانی بود که بابی شد و در زمان اقامت مخفی صبح ازل در بغداد، در میان هفت رهبر اصلی بابیان (شهداء بیان) جای گرفت. میرزا حسینعلی بهاء الله که آن زمان در تلاش پنهان برای بسط دعوی من‌یظهره‌اللهی خود بود، از کسانی چون نراقی به‌شدت می‌ترسید و نمی‌خواست ایشان از کوشش‌هایش آگاه شوند، بنابراین، همواره نزد ایشان به کرنش و ستایش ظاهری از صبح ازل می‌پرداخت.

پس از آشکار شدن دعوی بهاء الله، ملا محمّدجعفر نراقی از سوی صبح ازل در مقام یکی از دو رهبر اصلی بابیان معرفی شد و دستور یافت تا با دعوت او مقابله کند. او این کار را با تمام توان انجام داد و از جمله، کتابی با عنوان تذکرة الغافلین در رد بهاء الله نگاشت.

در کتاب تاریخ جعفری، داده‌های تاریخی جدیدی از بابیان و بهائیان، نهان‌زیستی بابیان و سابقه‌ی دینی برخی مشروطه‌خواهان بابی را می‌توان یافت. نویسنده‌ی این کتاب، بعدها، با نگارش کتاب واقعات اتفاقیه در روزگار، در میان راویان مهم جنبش مشروطیت جای گرفت.
        

7

ذرني

ذرني

1402/9/27

          برشی از درآمد کتاب:
به گفته‌ی مارتین گلدینگ «اصطلاحات مربوط به حق (rights) آن چنان در گفتمان اخلاقی و سیاسی روزمره‌ی ما نفوذ کرده که گویی برای ما غیر قابل تصور است که این گفتمان بدون آن اصطلاحات هرگز بتواند به حیات خود ادامه دهد.» همچنین نمی‌توان انکار کرد که زبان حق و مفاهیم رایج در سیاست و حقوق مدرن نقشی اساسی در مباحث و برنامه‌های متفکران و برنامه ریزان جامعه‌ی ما ایفا می‌کنند ...
به هر روی، اکنون که میهمانانی چون حق، قانون، آزادی‌های سیاسی-مدنی، عدالت اجتماعی و مصلحت به معنای جدید، جایی در سرزمین فکری ما باز کرده اند، لازم است در حد توان از سوی متفکران و نویسندگان مورد بحث و مداقه‌ی کافی قرار گیرند.

عناوین مقالات:
۱. فلسفه‌ی حقوق: نیل سیموندز
۲. حقوق و اخلاق: رونالد دورکین
۳. حکومت و اخلاق: راس هریسون
۴. درآمدی به نظریه‌ی مصلحت عمومی: ادگار بودنهایمر
۵. نافرمانی مدنی: رونالد دورکین
۶. فلسفه‌ی حق: جرمی والدرون
۷. مفهوم حق (۱): درآمدی تاریخی: مارتین گلدینگ
۸. مفهوم حق (۲): سهم هوفلد: کارل ولمن
۹. جدی گرفتن حق: رونالد دورکین
۱۰. شخص: محل تلاقی حقوق، فلسفه و پزشکی: محمد راسخ
۱۱. سیاست مردم‌سالار: سخنی درباره‌ی سیاست سودگرا: محمد راسخ
۱۲. همیشه حقیقت: محمد راسخ
۱۳. آزادی چون ارزش: محمد راسخ
        

12

ذرني

ذرني

1402/9/27

          اصل کتاب نوشته‌ی حاج میرزا یحیی دولت‌آبادی، یکی از رجال مؤثر سده‌ی گذشته در تاریخ ایران، است که می‌توان شماری از سخنانی را که مکررا از روشنفکران دینی و گروه‌های مشابه شنیده می‌شود، در آن ردیابی کرد. به علاوه، در نگاه ازلیان -که نویسنده از پیشوایان آنان بوده- از ارزش بالایی برخوردار بوده، در حالی که می‌توان نگاه انتقادی مسلمانان به محتوای آن را در نسخه‌ی حاضر مشاهده کرد که بر محور کلیدی‌ترین مباحث امامت و مهدویت شیعی می‌چرخد. آنچه خواندن این اثر را ایجاب می‌کند، دیباچه، حواشی و پیوست‌هایی است که ذهن تحلیل‌گر خواننده را درباره‌ی سرگذشت آیین در ایران، خصوص در دوره‌ی معاصر، هشیار می‌سازد.

برشی از دیباچه:
میرزا یحیی دولت آبادی در حدود سال ۱۳۱۳ شمسی، به خواست یکی از دوستان خود، کتابی را با نام «آیین در ایران» نگاشت. او در این کتاب، به تحلیل تاریخی ورود دیانت اسلام به ایران زردشتی پرداخته و سپس، ضمن دست گذاشتن بر رویکردهای ضد ایرانی خلافت حجاز، خلافت اموی و خلافت عباسی (سه نماد اسلام عرب)، گرایش ایرانیان مغلوب به آل علی و شکل‌گیری مذهب تشیع (اسلام ایرانی) و بسط آن در ایران را بررسی و با تحلیل سیر صعودی و نزولی ایمان شیعی در ایران، به ظهور سید علی‌محمد باب و آنچه با دعوت او و پیروانش در ایران رخ داد رسیده و در پایان، ضمن بررسی وضعیت دینداری ایرانیان در زمان نگارش کتاب خود، راهکاری را که برای حفظ دین‌مداری در ایران درست می‌دانست، به دست داده است.
        

5

ذرني

ذرني

1402/7/20

          کتاب در بر دارنده‌ی مقدمه‌ای است که به نوعی ورودیه‌ی مباحث ۵ فصل بعدی و حقیقتا مقدمه‌ای بر آن‌ها است که بعد از سخن یک-صفحه‌ای ناشر آمده. چنانکه ایشان گفته، کتاب از یک دهه سخنرانی استاد دولتی در محرم ۱۴۴۱ برگرفته شده و با ویراستاری ادبی دکتر اقبال مزین گشته. همین باعث می‌شود تا خواندن کتاب بر مذاق خواننده روان آید، علاوه بر آنکه محتوایش انضمامی بر متن زندگی متدینانه شاید و باید.

فصل اول در فلسفه‌ی خلقت -به صورتی روشمند- به تقریر نقطه‌ی کانونی پرسشِ چرا من خلق شده ام می‌پردازد، خواستگاه سؤال، پیشفرض‌های پنهان، تفاوت آن با شبهه و روش دستیابی به پاسخ؛ آنگاه تأمل و توجه به خود (مخلوق)، خالق (معرفت خدا)، قرآن (کلام خالق) و کلام اهل بیت ع (مفسّر و مبیّن) را در پی دارد.

در فصل دوم به سراغ رحمت بی کران می‌رود در حالی که به سه اصل معرفتی پایبند است: عقل، ادراک شخصی و اصول اعتقادی؛ خدای مهربان و رئوف، پیام آوران رحمت الاهی، آیات خدای رحیم و توصیه به مهربانی و گذشت.

فصل سوم موانع وجدان رحمت خدا را در پنج عامل بر می‌شمرد: خیره شدن به حاجات، وسوسه‌ی یأس در برابر امید به خدا، نگاه غلط به یکی از نشانه‌های لطف خدا، تخیل به جای چشیدن و باور نداشتن.

فصل چهارم درباره‌ی بهره‌مندی از رحمت الاهی صحبت می‌کند. ابتدا ملاک ارزشمندی ایمان و تفاوت درجات مؤمنان بررسی می‌شود که به وسیله‌ی یاری خدا محک می‌خورد. سپس با بیان اصالت سعادت به این می‌رسد که خوبی از خدا است و بدی از ما و آنگاه معنای عذاب خداوند روشن می‌شود.

در فصل پنجم اما می‌خواهد معنای خلقت برای عبادت را روشن کند. لذا اولا معنای عبادت توضیح داده می‌شود؛ سپس از گذرگاه اعتماد به مربی، سرسپردگی به پروردگار نتیجه شده و عبادت و سرسپردگی صادقانه و آزادانه -در عین اینکه خدا هیچ احتیاجی به ما ندارد، بلکه پناهگاه مؤمنان است و باید به او خوش‌بین بود- هم‌ارز قرار می‌گیرند.
        

3

ذرني

ذرني

1402/6/25

          مدرسه‌ی انتظار:

پس از بحث درباره‌ی ابعاد انتظار در حلقه‌ی دهم، در این حلقه نوبت به بررسی برکات انتظار رسیده است.

کسی که ظهور مولایش را نزدیک بداند، خود را مقید به آدابی می‌کند که بتواند به شایستگی از آن حضرت پذیرایی کند. برجسته‌ترین توقع خدا و ولی خدا از ما، رعایت تقوای الهی است که خود را در تقید حداکثری به واجبات و پرهیز و خود نگهداری از حرام و مشتبه نشان می‌دهد. منتظر واقعی با چنین روحیه‌ی ارزشمندی شرط اساسی قبولی همه‌ی عباداتش را به کف می‌آورد.

ویژگی دوم، خوف از عدل خدا و رجاء حقیقی به فضل الهی است. به بیان دیگر، یک منتظر واقعی نه به‌خاطر خوف به یأس دچار می‌شود و نه رجاء به رحمت خدا او را به امید پوچ و واهی می‌کشاند.

ویژگی دیگر، زهد و بی‌رغبتی به دنیاست. نویسنده در مقام آسیب‌شناسی منتظران، محبت به دنیا و حرص نسبت به آن را یکی از آفات محبت به امام عصر علیه‌السّلام و انتظار ایشان ارزیابی کرده است. در نقطه‌ی مقابل، چشیدن محبت خدا و اولیای خدا، آدمی را به آخرت محوری سوق می‌دهد و با جهت‌دادن آرزوهای وی سبب می‌شود که نیت و همت و در رتبه‌ی بعد شاکله و شخصیت وی ساخته و پرداخته گردد.

وظیفه‌ی مهم دیگر، برقراری ارتباط مستمر با امامان معصوم علیهم‌السّلام است که از طریق رسیدگی و دستگیری مادی و معنوی و تربیتی از مؤمنان به وقوع می‌پیوندد. چنین انتظاری موجب فرج و گشایش مادی و معنوی برای وی خواهد شد. چنین کسی ثواب یاری مولایش را به کف می‌آورد و با پرورش محبت آن بزرگوار روز‌به‌روز در وادی محبت ایشان و اجداد گرامی‌شان به‌ویژه وجود مقدس سیدالشهدا علیه‌السّلام پیش می‌رود و آرزو می‌کند که به همراه مولایش، آرزوی انتقام خون سرخ حسینی برایش برآورده شود.
        

2

ذرني

ذرني

1402/6/21

          مدرسه‌ی انتظار:

بحث انتظار فرج، یکی از مباحث محوری و زیبای مهدویت است که در این حلقه بدان پرداخته شده.

در بخش اول، نخست به روایاتی استناد شده که انتظار ظهور امام عصر علیه‌السّلام را صراحتاً واجب شمرده‌اند. سپس نویسنده باتوجه‌به نشانه‌های وجدانی انتظار، آن را ناظر به لوازم و ملزوماتش به‌طورکلی تعریف کرده و سپس بر انتظار فرج حضرت مهدی علیه‌السّلام تطبیق داده است. ویژگی انتظار فرج این است که فرد منتظر را از ناامیدی بیرون می‌کشد، به حالت آمادگی منتظرانه می‌رساند و البته با رضا و تسلیم او به قضای الهی منافات ندارد.

در گام بعدی نویسنده ویژگی‌هایی را برای عصر ظهور برشمرده که مقایسه‌ی آن با زندگی کنونی، حس و حال انتظار را در انسان زنده و پایدار می‌کند. این انتظار در وجود مقدس امام عصر علیه‌السّلام شدیدتر از همگان است چون آن بزرگوار، رنج ستمدیدگی مظلومان و دین‌گریزی مردمان را بیش از هر مؤمن غیرتمندی به دوش می‌کشند.

در گامی دیگر نویسنده به نقش نیت و قصد قربت در انتظار فرج پرداخته و مراتب مختلف آن را از مرتبه‌ی ضعیف تا بالاترین مراتب موردبحث قرار داده است. بالاترین درجه مربوط به کسی است که به‌خاطر محبت عمیق و خالصش‌، ظهور امام عصر علیه‌السّلام را برای خود آن بزرگوار و به نیت گره‌گشایی و رفع هم و غم از خود آن حضرت می‌خواهد.

بحث پایانی این کتاب درباره‌ی انتظار لحظه‌به‌لحظه است و به این نکته پرداخته شده که باتوجه‌به بداءپذیر بودن وقت ظهور و بسیاری از علایم آن، باید لحظه‌به‌لحظه منتظر فرج امام عصر علیه‌السّلام بود. این وعده‌ی شیرین الهی در اوج یأس و نومیدی و در موقعیتی که چه‌بسا به طور عادی غیر‌منتظره است به وقوع می‌پیوندد، نه اینکه به مقدماتی چون ظهور صغری یا آمادگی مردم نیازمند باشد؛ بنابراین یأس از ظهور، حتی یک‌لحظه هم پذیرفته نیست و همواره باید تحقق آن را نزدیک شمرد.
        

4

ذرني

ذرني

1402/6/18

          مدرسه‌ی انتظار:

نویسنده در حلقه‌ی نهم، به سراغ بررسی نظریاتی رفته که مدعی تشخیص رمز ظهور هستند.

اولین نظریه معتقد است که وجود ۳۱۳ یاور مخلص، شرط لازم ظهور می‌باشد. نویسنده این شرط لازم را بر اساس ادله‌ی عقلی و نقلی مردود دانسته و اصرار ورزیدن بر آن را برخاسته از مغالطه می‌داند.

در نظریه‌ی دوم تمرکز بر این است که خواست مردم را شرط لازم و کافی برای ظهور بدانند. درحالی‌که چنین چیزی نه شرط لازم ظهور است و نه شرط کافی آن. سپس برای تحلیل صحیح رفتار حجت‌های الهی، یک اصل کلی ارائه شده که رفتارهای معصومان را باید بر اساس دستورات الهی و برنامه‌ای که خداوند برای ایشان معین کرده تحلیل نمود. در غیر این صورت ممکن است توهم شود که رفتارهای آن بزرگواران مبتنی بر ضوابط و موازین بشری است. به‌این‌ترتیب ضابطه‌ای کلی برای سبب قیام یا عدم قیام ایشان وجود ندارد. تحلیل‌های نادرست این‌چنینی عموماً بر این نکته تمرکز کرده‌اند که ضرورت دارد مردم برای ظهور آمادگی پیدا کنند. این در حالی است که ظهور و مقدمات آن طبق روایات آکنده از امدادهای غیبی و غیرعادی است و البته با درگرفتن جنگ و خونریزی هم منافاتی ندارد. به‌این‌ترتیب آمادگی مردم را نمی‌توان شرط ضروری ظهور تلقی نمود.

در پایان کتاب برخی نظریات دیگر درمورد پیش‌شرط ظهور ارائه شده که البته از نظر استدلالی سست‌تر از نظریات پیشین‌اند. یکی نظریه‌ی تعادل تاریخ است که معتقد است بشریت در آستانه‌ی ظهور، رشد و قابلیت کافی برای پذیرش منجی پیدا کرده است. درحالی‌که شواهد مختلف ثابت می‌کند که تاریخ بشر، روز‌به‌روز به انحطاط نزدیک‌تر می‌شود. نظریه‌ای دیگر، عدالت‌خواهی مردم را پیش‌شرط ظهور معرفی می‌کند درحالی‌که نه عدالت‌خواهی مردم و نه عمل آنها به عدالت، هیچ‌یک شرط لازم ظهور نیست.

در پایان کتاب نویسنده مصرّ است که ظهور آن حضرت کار خداست نه کار بشر و همچنین کاری خدایی است؛ یعنی به‌صورت عادی و بر روال طبیعی و معمولی تحقق پیدا نمی‌کند؛ بنابراین برنامه‌ریزی برای پیروزی نهضت آن حضرت، کار بشر نیست و البته هر لحظه باید توقع برآمدن ندای نجات‌بخش صاحب‌الامر را داشت. همین انگیزه‌ی منتظران را برای تلاش و جهاد و انسان‌سازی تقویت می‌کند و ضرورت انجام‌وظیفه و دعای خالصانه و عاجزانه برای ظهور آن حضرت را بیش‌ازپیش نمایان می‌سازد.
        

3

ذرني

ذرني

1402/6/15

        مدرسه‌ی انتظار:

در این حلقه، پیرامون بحث راز غیبت امام عصر علیه‌السّلام تحقیق شده است. در این باره نظریات مختلف عقلی و نقلی ارائه شده؛ با این هدف که در پی کشف علت غیبت، بتوان به راز ظهور آن امام عصر علیه‌السّلام دست‌یافت.

نخستین نظریه، با پشتیبانی برهان مشهور لطف از جانب متکلمان شیعه ارائه شده است که طبق آن، برگزیدن امام و برانگیختن وی به‌سوی بندگان خدا بر وی واجب می‌باشد. وقتی مسئله‌ی غیبت امام دوازدهم پیش‌آمده این برهان به چالش کشیده شده است؛ لذا متکلمان کوشیده‌اند با وفاداری به مفاد برهان، انواع حکمت‌ها را برای غیبت بیان کنند که وجوب برخاسته از برهان لطف با مشکل مواجه نشود. این در حالی است که برهان لطف با مشکلات جدی روبروست و نصب و برانگیختن امام از سوی خداوند، صرفاً لطف و فضل الهی است و هرگز بر خداوند واجب نمی‌باشد. به‌علاوه بر اساس روایات اهل‌بیت علیهم‌السّلام، حکمت غیبت امام عصر علیه‌السّلام جز با ظهور آن بزرگوار روشن نخواهد شد و همانند حکمت کارهای حضرت خضر علی‌نبینا‌و‌آله‌و‌علیه‌السّلام است که تا خود آن بزرگوار بیانشان نکرد، برای حضرت موسی مخفی و شگفت‌آور بود. به‌این‌ترتیب نه می‌توان گفت که «بی‌لیاقتی مردمان علت پنهان شدن امام علیه‌السّلام از ایشان بوده» و نه می‌توان لیاقت یافتن فردی یا اجتماعی را علت ظهور آن حضرت دانست. با این مقدمات است که نویسنده دیدگاه‌های کلامی بزرگانی چون سید مرتضی، شیخ طوسی و خواجه‌ی طوسی را درباره‌ی علت غیبت مورد بررسی قرار داده است.

در گام بعدی نویسنده به ادله‌ی نقلی مراجعه کرده و به بررسی روایاتی پرداخته که به‌عنوان حکمت نقلی غیبت آن حضرت بیان شده است. مواردی از قبیل «ترس از کشته‌شدن»، «امتحان مردم»، «دوری امام عصر علیه‌السّلام از دسترس بیعت طاغوت‌ها» از این قبیل‌اند. نویسنده کوشیده میان این روایات با «پوشیده بودن حکمت غیبت تا زمان ظهور» جمع کند.

برخی ادله‌ی دیگر به‌عنوان حکمت غیبت ارائه می‌شود که بعضاً از قوت منطقی چندانی برخوردار نمی‌باشند. نویسنده ازاین‌دست ادله نیز غفلت نورزیده تا بحث را به طور کامل کاویده باشد. نظریه‌ی آماده نبودن جامعه‌ی بشری و همچنین فراهم نبودن ۳۱۳ یاور برای امام عصر علیه‌السّلام از این قبیل‌اند که با ریز‌بینی مورد بررسی قرارگرفته و ثابت شده که ادله‌ی این نظریات نیز از قوت کافی برخوردار نیست؛ لذا راز اصلی غیبت امام عصر علیه‌السّلام تا زمان ظهور همچنان پوشیده باقی خواهد ماند.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

ذرني

ذرني

1402/6/12

          مدرسه‌ی انتظار:

حلقه‌ی هفتم، نقطه‌ی آغاز مباحث مربوط به غیبت امام عصر علیه‌السّلام است که در حلقه‌‌های هشتم و نهم نیز پیگیری می‌شود.

در گام اول، در مورد غیبت خلیفه‌های پیشین خداوند در زمین بحث شده تا نشان داده شود که غیبت امام عصر علیه‌السّلام در میان حجج الهی امری بی‌سابقه نیست. به‌علاوه پیرامون پیشگویی معصومین علیهم‌السّلام در این باره، روایاتی متعدد ارائه شده است.

در فصل دوم، نخست درباره‌ی دو نوع غیبت امام عصر علیه‌السّلام و تفاوت‌های آن دو بحث شده و سپس در بحث از غیبت کبری درباره‌ی محدودیت‌های ویژه‌ی مربوط به آن و جایگاه نواب خاص و بسته بودن باب آن در عصر غیبت کبری سخن به میان آمده است.

بااین‌وجود لازم است که درباره‌ی فایده‌ی امام غایب در این عصر بحث شود. به همین خاطر دو فصل به موضوع بهره‌وری از امام غایب اختصاص‌یافته است.

موضوع مهم دیگر بحث شوق و درخواست دیدار امام غایب است. مؤلف در پی پاسخ به این پرسش افتاده که آیا در عصر غیبت دیدار با آن حضرت ممکن است؟ آیا در فرهنگ معارف دین شوق دیدار ایشان امری نیکو و مورد توصیه به‌حساب می‌آید؟ آیا برای این امر، گرایش افراطی و تفریطی وجود دارد که باید از هر دو پرهیز داشت؟ آداب و راه‌هایی که برای زیارت آن حضرت بیان شده کدام است؟

در گام بعدی کتاب وارد بحث حجیت تشرفات خدمت آن حضرت شده است و این‌که با ادعاهایی که در این زمینه ارائه شده باید چه کرد؟ و آیا اساساً می‌توان تشرفی را متقن و قطعی تلقی کرد؟

نهایتاً مؤلف بر اساس روایات اهل‌بیت علیهم‌السّلام راه به‌سوی آن حضرت و سَر و سِرّ پیداکردن با ایشان را برای خواص باز می‌داند و البته این جز با عمل دقیق به وظایف بندگی و لطف و احسانی عظیم از سوی خداوند امکان‌پذیر نخواهد بود.
        

2

ذرني

ذرني

1402/6/8

        مدرسه‌ی انتظار:

مؤلف محترم در این حلقه به طور خاص به کیفیت دعا برای امام عصر علیه‌السّلام پرداخته است.

فصل اول به چگونگی دعا برای آن حضرت اختصاص دارد که از ریشه‌های قلبی آغاز می‌شود. مهم‌ترین این ریشه‌ها عبارت است از ناامیدی از خلق و اقبال قلبی به خداوند در دعا که رقت قلب را هم به همراه خواهد آورد. این حال قلبی هنگامی ثمر می‌دهد که فرد اهل تهذیب نفس و تقوا باشد و در عرصه‌ی عمل، حق خدا و به‌ویژه حقوق مردم را رعایت کند وگرنه مانع جدی بر سر استجابت دعایش پدید می‌آید. این حالات قلبی و رفتاری وقتی در کنار گریه و زاری و اصرار و تضرع در دعا قرار گیرد، زمینه‌ی مناسبی برای مستجاب شدن دعا فراهم می‌کند و البته توجه به مظان استجابت دعا هم می‌تواند برای دستیابی به این هدف مؤثر باشد، به همین منظور ده مورد از موارد وعده‌داده‌شده برای استجابت دعا برشمرده شده؛ همانند دعای مریض، دعای مسافر، دعای حاجی و عمره‌گزار و ... .

در فصل دوم، ابتدا تفاوت‌های میان دعاهای مأثور و غیرمأثور موردبحث قرار گرفته و سپس به طور خاص و مصداقی بر دعاکردن امامان معصوم علیهم‌السّلام برای فرزند غایب از نظرشان تأکید شده است. سپس تا انتهای کتاب ادعیه‌ی مأثور در مورد آن حضرت مورد دقت قرار گرفته است؛ مانند: ادعیه‌ی قنوت و سجده، ادعیه‌ی تعقیبات نماز به طور عام و به طور خاص در مورد نماز صبح و ظهر و عصر. سپس زمان‌های مناسب دعا برای امام عصر موردتوجه قرار گرفته است؛ مانند دعای عهد روزانه، دعا در شب و روز جمعه، دعا در روز غدیر و قربان و دعا در ماه مبارک رمضان. همچنین به طور خاص بر روایت عبدالله بن سنان از امام صادق علیه‌السّلام تأکید شده که در آن، دعا بر امام عصر علیه‌السّلام همراه اعمال دیگر در روز عاشورا انجام می‌شود.

در قسمت آخر کتاب، نخست مکان‌های مهم برای دعا بر امام عصر علیه‌السّلام برشمرده شده؛ همانند مسجدالحرام، عرفات، حرم مطهر رضوی، زیر قبه‌ی سیدالشهدا علیه‌السّلام و نهایتاً برخی دعاهای غیرمفید به زمان یا مکان خاص معرفی شده است که از آن جمله می‌توان به دعای امام رضا علیه‌السّلام درباره‌ی امام عصر علیه‌السّلام(دعای اللهم ادفع ...) و صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی اشاره کرد. تمامی موارد مذکور با استناد به روایات معتبر اهل‌بیت علیهم‌السّلام منعکس گردیده و محتوای آنها به طور خلاصه تحلیل و بررسی شده‌اند.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6

ذرني

ذرني

1402/5/21

          مدرسه‌ی انتظار:

در این حلقه، مباحث مربوط به دعا برای وجود مقدس امام عصر علیه‌السّلام آغاز می‌شود. در گام نخست و در حلقه‌ی دوازدهم، نویسنده به مباحث کلی درباره‌ی دعا پرداخته است.

نخست مفهوم دقیق عبادت(نهایت خضوع و تذلل) را مورد کاوش قرار داده و برطبق آیات و روایات، دعا را از بارزترین مصادیق عبادت دانسته است. بنده‌ای که سررشته‌ی همه‌ی امور را به دست خدا می‌داند و هیچ‌چیز و هیچ‌کس را مستقل از وی نمی‌شناسد، هنگام خواندن خدا بهترین عبادات را به منصه‌ی ظهور رسانده است. اهمیت دعا به‌عنوان مغز و لب عبادت تا آنجاست که حتی بر قرائت قرآن نیز برتری دارد و ترک آن، معصیت به‌حساب می‌آید. به همین خاطر، در هر حالی(چه گشایش و تنگنا) و در مورد هر خواسته و کاری(حتی امور کوچک و به‌ظاهر پیش‌پا‌افتاده) باید با دعا به خداوند توجه داشت و عنایت الهی را این‌گونه برای خود خرید.

البته اهل دعا بودن، برکات جالب توجهی دارد که نویسنده در هفت عنوان بدان پرداخته است. از جمله‌ی آنها می‌توان به: «سرازیر شدن روزی»، «شفای دردها» و «دفع بلایای تقدیر شده و تقدیر ناشده» اشاره کرد که هریک توضیحات مبسوط و مخصوص به خود را داراست.

در قسمتی دیگر، نویسنده نتیجه‌ی اصلی دعا را اجابت الهی دانسته، ولی با الهام از روایات معصومین علیهم‌السّلام، اجابت را به دو نوع مثبت و منفی تقسیم کرده و درباره‌ی هریک توضیحاتی داده است. اجابت مثبت پنج تجلی دارد که یک‌به‌یک در روایات موردبحث قرار گرفته و اجابت منفی در حالتی است که با وجود اجابت دعای فرد، او از رحمت خداوند به دور است و خداوند از شنیده‌شدن صدای دعای او ابا دارد.

در گام بعدی، نویسنده به بررسی شرایط اجابت دعا پرداخته. باوجودآنکه خداوند به دعاگویان وعده‌ی اجابت داده است؛ اما در‌عین‌حال، شرایطی و نیز موانعی را برای تحقق وعده‌ی خود بیان نموده. مواردی چون «معرفت صحیح به خدا و اولیای خدا»، «به گردن نداشتن حق‌الناس»، «اهل تقوی و رعایت حدود الهی بودن»، «داشتن قلب و زبانی پاک از آلایش‌ها»، «ترک‌نکردن امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» و «اهل شراب و قمار و آلات موسیقی نبودن» ازاین‌قبیل هستند که برقراری‌شان شرط اجابت دعاست و در غیر این صورت، راه اجابت دعا را سد می‌کنند.

در بخش پایانی کتاب، نویسنده بر اساس روایات، گروه‌هایی را برشمرده که دعای مستجاب دارند: دعای پدر و مادر، دعای حج و عمره‌گزار، دعای فرد بیمار، دعای فقیر مؤمن و دعای مظلوم از این جمله‌اند.
        

6

ذرني

ذرني

1402/5/11

          مدرسه‌ی انتظار:

در این حلقه، مؤلف کوشیده مباحث کلی مطرح شده درباره‌ی دعا را بر دعا برای امام عصر علیه‌السّلام تطبیق دهد.

در بخش اول و فصل نخست‌، مؤلف درقالب شش درس به آداب دعا پرداخته‌است که از میان آنها می‌توان به برخی موارد برجسته اشاره کرد: یاس از خلق، ذکر صلوات بر پیامبر و اهل‌بیت صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین، اقرار به گناهان و توبه از آنها، گریه از خوف خدا و انتخاب زمان و مکان مناسب برای دعا. در فصل دوم، یکی از دیدگاه‌های صوفیانه‌ی انحرافی مطرح شده که معتقد است دعا کردن با رضا به قضای الهی و توکل بر خدا منافات دارد و اعراض از دعا را نشانه‌ی تشبه و تقرب به خداوند تلقی می‌کند. از درس هفت تا یازده به طرح و نقد مبسوط این دیدگاه اختصاص یافته است. یکی از نکات قابل توجه در این فصول، پرداختن به بحث «طلب عافیت از خداوند» است و پاسخ به این پرسش که «اگر عافیت در بدن یا آسودگی از فقر به ضرر دین انسان باشد باز هم عافیت طلبیدن به‌جاست یا خیر؟» همچنین در مورد موضع اهل‌بیت علیهم‌السّلام در برابر بلایای الهی و نسبت آن با عافیت طلبیدن ایشان از خداوند، بحث شده است.

در بخش دوم، به انگیزه‌های مختلفی که انسان را نسبت به دعا برای امام عصر علیه‌السّلام ترغیب می‌کند، پرداخته شده است که از جمله‌ی آنها می‌توان به «دعا در حق امام عصر علیه‌السّلام ازروی امید به احسان ایشان» اشاره کرد. در درس چهاردهم، برخی مضامین ادعیه‌ای که در حق امام عصر علیه‌السّلام وارد‌شده موردبحث قرار گرفته و فهرست شده است. در فصل دوم این بخش، درباره‌ی ضرورت دعا بر تعجیل فرج بحث شده و ابعاد مختلف اهمیت آن مورد کاوش قرار گرفته است.

در فصل آخر بخش پایانی کتاب، نخست به این پرسش پاسخ داده شده که «اگر امام عصر علیه‌السّلام از ما بی‌نیاز هستند و ما نیازمند ایشانیم، پس چگونه دعای ما برای ایشان می‌تواند فایده‌بخش باشد؟» در پاسخ به این سؤال، فواید دعای بر فرج، برای آن حضرت و برای دعا‌کننده مورد بحث قرار‌گرفته که شاید بتوان مهم‌ترین آنها را نجات فرد از ارتداد و بی‌ایمانی نسبت به امام عصر علیه‌السّلام دانست. درپایان درباره‌ی عبارت «وَ صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ» بحث شده و به این پرسش پاسخ داده شده که «آیا ممکن است جلو‌افتادن فرج امام عصر علیه‌السّلام محبوب مؤمن نباشد؟» در ضمن این بحث مقصود دقیق از استعجال که در امر ظهور، مذموم شمرده شده، تبیین و تحلیل شده است.
        

4

ذرني

ذرني

1402/4/29

          کتاب تشکیل شده از ۱۰ فصل و یک پیشگفتار (در هدف و حواشی نگارش) و مؤخره (شامل پاسخ نگارنده به برخی انتقادات مطرح شده به نظراتش) است که به ابتدایش مقدمه‌ای از مترجم (برای تبیین اهمیت) و یادداشتی از ویراستاران (درباره‌ی سرگذشت انتشار آن) اضافه شده. به علاوه، پینوشت‌ها به عنوان بخشی مستقل از مطالب اصلی و واژه نامه را می‌توان مزید بر غنای محتوای کتاب دانست. افراد متعددی را می‌شناسم که به مطالعه‌ی این کتاب توصیه می‌کنند و برخی آن را کلید ورود به دنیای فلسفه‌ی حقوق می‌دانند. خودم هم برای همین تهیه‌اش کردم و از آن بهره بردم.

افسوس و دو صد افسوس، یکی برای نداشتن توجه کافی به آن در جامعه‌ی علمی و عمومی -حداقل آن قدری که من می‌شناسم- و یکی برای ترجمه‌ی نامفهومی که از این کتاب به عمل آمده! به احتمال زیاد، اگر من قبلا محتوای این کتاب را درس نگرفته بودم، هیچ از خواندنش به دست نمی‌آوردم. معمولا برای نوشتن مرور بر کتاب‌ها دوباره به آن مراجعه می‌کنم؛ اما الآن هیچ اشتیاقی به خواندن جملات طولانی متکلفش -که بی هیچ ذوق ادبی در لباسی بدقواره‌ی آگنده اند- ندارم و فقط به بازنویسی فهرست بسنده می‌کنم (البته مزید بر علت آنکه فایده‌ی چندانی در تلخیص این دست مباحثی که نیازمند تأملات عمیق باشند نیست):

1⃣ پرسش‌های پایدار
۱. پیچیدگی‌های نظریه‌ی حقوقی
۲. سه موضوع مکرر (دستور متکی به تهدید، الزامی بودن رفتار قانونی و تفاوت آن با اخلاق، اطاعت به عادت و قاعده‌محوری)
۳. تعریف (ماهیت قانون)

2⃣ قانون، فرمان و دستور
۱. انواع امر
۲. قانون به مثابه‌ی دستور اجباری

3⃣ تنوع قوانین
۱. مفاد قوانین (بطلان به مثابه‌ی مجازات، قاعده‌ی قدرت‌زا به مثابه‌ی خرده‌قانون، تحریف: بهای یکسانی)
۲. طیف کاربرد (افراد مشمول قانون)
۳. سبک‌های شکل‌گیری

4⃣ حاکم و تابع
۱. عادت اطاعت و دوام قانون
۲. بقای قانون
۳. محدودیت قانونی قدرت قانونگذاری
۴. حاکم در پس قانونگذار

5⃣ قانون به مثابه‌ی اتحاد قواعد اولی و ثانوی
۱. آغاز دوباره (مروری بر نقاط ضعف نظرات پیشین)
۲. مفهوم وظیفه
۳. عناصر قانون

6⃣ بنیادهای نظام حقوقی
۱. قاعده‌ی شناسایی و اعتبار قانونی
۲. پرسش‌های جدید (طبقه‌بندی، وجود قانون و نظام حقوقی)
۳. آسیب‌شناسی نظام حقوقی

7⃣ شکل‌گرایی و قاعده‌شکاکی
۱. بافت باز قانون
۲. انواع شک به قاعده
۳. قطعیت و خطاناپذیری در آرای قضایی
۴. عدم قطعیت قاعده‌ی شناسایی

8⃣ عدالت و اخلاق
۱. اصول عدالت
۲. وظیفه‌ی اخلاقی و قانونی
۳. آرمان اخلاقی و انتقاد اجتماعی

9⃣ حقوق و اخلاق
۱. حقوق طبیعی و اثبات‌گرایی حقوقی
۲. محتوای حداقلی حقوق طبیعی
۳. اعتبار حقوقی و ارزش اخلاقی 

🔟 حقوق بین الملل
۱. سرچشمه‌های تردید
۲. تعهد و ضمانت اجرا
۳. تعهد و حاکمیت دولت‌ها
۴. حقوق بین‌الملل و اخلاق
۵. قیاس شکل و محتوا

ℹ️ مؤخره
۱. چیستی نظریه‌ی حقوقی
۲. چیستی اثبات‌گرایی حقوقی (معناشناختی، تفسیری، اثبات‌گرایی نَرم)
۳. چیستی قواعد (نظریه‌ی ممارستی قواعد، قواعد و اصول)
۴. اصول و قاعده‌ی شناسایی (تبار و تفسیر)
۵. حقوق و اخلاق (حق و تکلیف، تشخیص قانون)
۶. صلاحیت اختیاری قضایی
        

2

ذرني

ذرني

1402/4/22

          مدرسه‌ی انتظار:

این حلقه از مباحث مهدویت، موضوع غربت آن حضرت را پیگیری می‌کند. با این هدف، پنج معنای «غریب» مدنظر قرارگرفته و هرکدام با وجود مبارک آن حضرت، تطبیق داده شده است.

در معنای نخست، بر این نکته تمرکز شده که آن حضرت، قدر ناشناخته‌اند و نسبت به مقامات الهی ایشان همچون ولایت و عصمت، توجه عمیقی وجود ندارد؛ نه از سوی تحصیل‌کردگان و نه از سوی عوام. به‌علاوه طالبان معرفت نسبت به این علم مصبوب الهی توجه شایانی ندارند.

در معنای دوم، تکیه‌ی مطلب بر این است که آن بزرگوار آن‌گونه که شایسته است یاد نمی‌شود و ذکر ایشان متناسب با قدر و منزلت الهی‌اش نیست.

در معنای سوم، آن حضرت امامی «فرونهاده» معرفی شده که مهجور است و مانند چاه آبی بی‌استفاده و قصری خالی از سکنه به شایستگی مورد مراجعه قرار نمی‌گیرد.

به‌عنوان جلوه‌ی چهارم غربت، به دوری امام عصر علیه‌السّلام از اهل و دیارشان پرداخته شده است.

آن حضرت به معنای پنجمی هم غریب‌اند(بی یار و یاور). به این خاطر که افراد اندکی دغدغه‌ی نصرت به ایشان را دارند.

در حدیثی از امام کاظم علیه‌السّلام که امام عصر علیه‌السّلام به‌عنوان غریب و وحید و طرید معرفی شده، وصف دیگری نیز برای ایشان مطرح گردیده و آن «الموتور بابیه» است؛ یعنی کسی که به‌خاطر پدرش مورد ظلم قرار گرفته است. به همین مناسبت، مؤلف به موضوع ارتباط امام عصر علیه‌السّلام با سیدالشهدا پرداخته و موضوع اعتقادی مهمی چون «انتقام امام عصر علیه‌السّلام از قاتلان پدرشان» را پیش کشیده و پیرامون شبهات مطرح درباره‌ی آن بحث کرده است.

پس از بحث تفصیلی درباره‌ی غربت آن حضرت، مؤلف در پی چاره‌جویی افتاده و در این باره اندیشیده که چگونه می‌توان در جهت رفع این غربت تلاش کرد. به این منظور سه موضوع مهم نصرت آن بزرگوار با قلب و زبان و عمل را مورد بررسی قرار داده و مصادیق و موازین آن را تشریح کرده است.

در ادامه تا پایان کتاب، دو نکته‌ی جالب به چشم می‌خورد: نخست مؤلف به نقش بانوان در این نصرت توجهی ویژه نموده و در این باره بحث کرده که بانوان به طور خاص چگونه می‌توانند با انجام وظایف الهی خود در این مسیر گام بردارند و به بی‌کسی و تنهایی مولای خود پایان دهند. دوم مؤلف نمونه‌های متعددی از انصار سیدالشهدا علیه‌السّلام از زن و مرد را معرفی کرده و با پررنگ کردن وجوهی از شخصیت ایشان، درسی را که می‌توان از سیره‌ی معرفتی و رفتاری‌شان گرفت را به زیبایی رونمایی کرده است.
        

0

ذرني

ذرني

1402/4/22

          مدرسه‌ی انتظار:

در این حلقه، از نعمت بودن امام علیه‌السّلام و شکرگزاری در برابر این نعمت‌، سخن به میان آمده است.

در فصل اول شکر، از حکمت‌های مهمی تلقی شده که خداوند به جناب لقمان عطا فرموده است. شکرگزار بودن از مهم‌ترین نشانه‌های عقل است و مرز انسان بودن و چهارپا بودن محسوب می‌شود. عقلانیت، این امکان را برای انسان فراهم می‌کند که نعمت بودن نعمت را تصدیق کند و دریابد که باید در برابر نعمت‌هایی که خداوند نصیبش نموده، شکرگزار باشد. خداوند متعال این ویژگی را به‌عنوان یکی از ارکان ایمان معرفی نموده و اهمیتش تا بدانجاست که با نعمت کفران شده، همانند گناهی نابخشوده برخورد می‌نماید.

در گام بعد درباره‌ی مراتب شکر بحث شده که شامل شکر قلبی و زبانی و عملی می‌شود. پس از معرفی و توضیح تفصیلی درباره‌ی این مراتب، فرد به قله‌ی شکرگزاری می‌رسد که اعتراف به «ناتوانی و عجز از ادای حق شکر منعم» است. این‌چنین قله‌ای در مناجات‌های ائمه علیهم‌السّلام به‌وضوح به چشم می‌خورد. ادای شکر در مراتب مختلف آن، بقا و ازدیاد نعمت را تضمین می‌کند؛ درحالی‌که کفران نعمت، از برکت آن می‌کاهد و حتی ممکن است آن را از کف آدمی بیرون کند.

در گام بعدی شکر واسطه‌های نعمت، به شکرگزاری از خداوند گره‌زده شده تا بدانجا که اگر کسی از شکر این واسطه‌ها سرباززند، به وظیفه‌ی شکرگزاری در برابر خداوند عمل ننموده است.

در پله‌ی بعد، امام معصوم و خصوصاً وجود مبارک امام عصر علیه‌السّلام به‌عنوان نعمت برجسته‌ی الهی معرفی شده است و جهات مختلف نعمت بودن امام از جنبه‌ی تکوینی و تشریعی مورد واکاوی قرار گرفته است. به‌عنوان نمونه، حیات دنیوی و رزق و روزی بندگان خدا وامدار آن وجود مقدس است و همچنین دین‌داری جز به معرفت آن بزرگوار و پیروی از تعالیم ایشان امکان‌پذیر نمی‌باشد. پس در برابر این نعمت الهی نیز باید به قلب و زبان و در عمل شکرگزار بود.

کسی که نعمت بودن مولایش را عمیقاً دریافته، در دل محبت و یاد وی را زنده نگه می‌دارد، به زبان از او ثنا می‌گوید و برایش لب به دعا وا‌می‌کند و در عمل در برابر هر یک از اوصاف مولایش، وظیفه‌ای خاص را رعایت می‌نماید. به همین خاطر در فصل آخر این کتاب، با ابتکاری جالب، شش وصف از اوصاف زیبای امام علیه‌السّلام بیان شده و ادای وظیفه‌ی شکر عملی در برابر هریک از آنها به تفصیل مورد بحث قرارگرفته‌است.
        

0

ذرني

ذرني

1402/4/22

          مدرسه‌ی انتظار:

این حلقه همان‌طور که از نامش پیداست، در مورد لوازم معرفت به امام علیه‌السّلام بحث می‌کند.

نخست درباره‌ی ضابطه‌ی برجسته‌ی معرفت صحیح(درایت و فهم عمیق نسبت به روایات) بحث شده و بر این نکته تأکید رفته که علم صحیح با مراجعه به اهل‌بیت علیهم‌السّلام و وفاداری حداکثری به فرموده‌های ایشان به دست می‌آید. برگرفتن چنین رویکردی در برابر احادیث، باعث می‌شود مؤمن به تسلیم در برابر آنها روی‌آورد و بدون کم‌وزیاد کردن و تأویل‌های نابجا با آنها برخورد کند. این رویکرد فرد را آماده می‌کند که با احادیث متشابه با احتیاط برخورد کند و در استفاده از آنها همواره گوش‌به‌زنگ «صعب مستصعب» بودنشان باشد.

از فصل سوم تا فصل یازدهم نُه لازمه و نتیجه‌ی قلبی و عملی معرفت بررسی شده است‌. ریشه‌ی اصلی این وظایف، همان معرفت و تسلیم قلبی است که محبت و ذکر قلبی را در نهاد مؤمن می‌کارد. این پیوستگی قلبی، باعث بروز این یادکرد در عمل می‌شود و تا آنجا پیش می‌رود که فرد، زندگی خود را صرف یادگرفتن و یاددادن علوم اهل‌بیت علیهم‌السّلام و دستگیری علمی از ایتام آل محمد علیهم‌السّلام می‌کند تا یاد محبوب‌هایش را در میان مردم، زنده نگه‌داشته باشد. چنین کسی همواره در انتظار ظهور مولایش لحظه‌شماری می‌کند و دعا برای آن بزرگوار از برنامه‌های اصلی زندگی‌اش به‌حساب می‌آید. چون امام را همواره حاضر و ناظر می‌بیند، اهل ورع است و در برابر گناه به شدت خود نگه‌داری دارد. به‌علاوه، عهد سنگین الهی را که در غدیر بر پیروان ولایت عرضه شده بر گردن خود می‌بیند و برای ادای آن، تلاش می‌کند؛ لذا برای وفا به این پیمان آسمانی‌، قدم در راه نصرت و خدمتگزاری در بارگاه امام عصر علیه‌السّلام می‌گذارد. بلکه فراتر از این خود را «عبد» و امام علیه‌السّلام را «مولا»ی خود می‌داند. چنین کسی می‌کوشد موازین این فرمان‌بری را رعایت کند. می‌فهمد که گناه ضربه‌ای سنگین به وفاداری‌اش می‌زند؛ لذا می‌کوشد که با توبه، همواره خود را پاکیزه نگه‌دارد. طاعات خود را ناچیز می‌بیند و سعی می‌کند آن را از شائبه‌های بی‌اخلاصی پاکیزه نگاه‌دارد. عملکرد چنین کسی برای مردم آموزنده است و علاوه بر اینکه با دست و زبان، مبلغ دین است، زندگی‌اش در کنار مردم و صداقت و امانت‌داری‌اش، دیگران را مجذوب شیوه‌ی اهل‌بیت علیهم‌السّلام در بندگی و زندگی می‌کند. هریک از این عناوین به طور مبسوط و با استناد به آیات و روایات در این حلقه ارائه گردیده است.
        

0

ذرني

ذرني

1402/4/22

          تنبیه النائمین نام کتابی است در ۳ بخش: نامه‌ی عبدالبهاء (مشهور به لوح عمه و چاپ شده در مکاتیب دوم) به عمه‌ی ازلی‌اش شاه سلطان خانم نوری (عِزّیّه، خواهر یحیی صبح ازل و حسینعلی بهاءالله)، پاسخ وی (رساله‌ی عمّه) و خطبه-رساله‌ای از حاج میرزا احمد کرمانی (ازلی) در رد دعوت بهاء. فراهم آورندگان این کتاب -که نهایتا تا ۱۳۱۴ق. نگارش یافته بود- عبارت اند از: عزیه خانم نوری، میرزا احمد امین الاطباء رشتی، میرزا مصطفی کاتب، شیخ محمدمهدی شریف کاشانی، و شیخ مهدی بحرالعلوم کرمانی.

پس از آنکه بهاءالله خود را من یظهره الله معرفی کرد، عده‌ای از بابیان با او مخالفت کردند و ردیه‌هایی علیه او نگاشتند. یکی از آن‌ها -که ردیه‌ی نسبتا تند و عالمانه‌ای نوشته- عزیه خانم بود. برخی موضوعاتی که بر آن‌ها دست گذاشته: ایمان و خاکساری بهاء به باب و ازل، تعلمات و ادعاهای جدید بهاء، نادرستی عبارت پردازی‌های عبدالبهاء و پدرش، اثبات وصایت ازل و بطلان بهاء، مذمت‌ها و سوء قصدهای بهاء.

آنچه خواندن این کتاب جدلی را منحصر به فرد می‌کند، علاوه بر روشمندی، قلم روان مصحح در دیباچه (ابتدای کتاب)، یادداشت‌ها (پاورقی‌های آورده شده در انتهای هر فصل) و پیوست‌هایی (انتهای کتاب) است که بر غنای مطالب کتاب افزوده؛ برخی از مطالب آن بدین قرار است: تحلیل شخصیت‌های فراهم آورنده‌ی کتاب، بررسی فضای تاریخی جاری میان ازلیان و بهائیان متقدم، جایگاه امام دوازدهم شیعیان در مسیر دعوت باب، و تحلیل روایت‌های کشتار بهائیان از ازلیان.

این شعر از کتاب توجهم را جلب کرد و به نظر خلاصه‌ی خوبی را -با زبان طنز- می‌رساند:
اگر حسینْعلی مَظهَرِ حسینِ علی است
هزار رحمت حق بر روان پاک یزید!
        

0

ذرني

ذرني

1402/2/24

          کتاب حاوی۱۰ فصل است که بر سر آن دو پیشگفتار از ویراست‌ها و دیباچه و مقدمه‌ای آمده و به نمایه‌ای از اعلام و مباحث شاخص سر آمده است. ترتیب فصل‌ها تاریخی است و از یونان و روم باستان آغازیده، به نیمه‌ی دوم سده‌ی بیستم پایان می‌یابد (میان هومر و گورباچف). ممکن است عناوینی که در هر فصل بررسی شده یکسان نباشند و خواننده گمان کند که هیچ ارتباطی میان مسائل مطرح شده در اعصار مختلف وجود ندارد؛ اما پس از اندکی، متوجه خواهید شد که این گونه نیست و بسیاری از آن‌ها به فرزندخواندگی همان عصر در جامه‌ای نو در می‌آیند.

این کتاب می‌تواند برای کسی مناسب باشد که قبلا با موضوعات کلان حقوق و فلسفه‌اش درگیر بوده و به آن‌ها اندیشیده، هرچند به نتیجه نرسیده، و می‌خواهد در یک خط زمان تاریخی مرتب‌شان کند تا بعدا بیشتر به دغدغه‌های خود بپردازد. البته برای این کار، نمی‌تواند در همین وا بماند، چه بنای نویسنده نه یک بررسی کامل و منتقدانه بلکه مروری کوتاه بوده و مترجم گهگاه در رسانیدن محتوا به منتهای مطلوب دست نیافته است.

آنچه مقدمات را چشم‌نواز کرده، یکی تبیین اهمیت کتاب در اداره‌ی جامعه است که در پیشگفتارها -هر دو از مترجم- آمده؛ و یکی معرفی نویسنده و هدف او از نوشتن این کتاب است که به قلم رونان کین (هم‌دانشکده‌ای و دوست مؤلف) در دیباچه آمده و با ستایش از زندگانی او همراه شده. وانگهی پس از درآمدی به قلم خود نویسنده، درباره‌ی انگیزه و مزیت تألیف حاضر و آثار دیگری که در همین زمینه پیشتر وجود داشته، و تکمله‌ای حاکی از مراحل آماده سازی نهایی برای انتشار از تونی اونروئه، وارد فصل‌های اصلی کتاب می‌شود:

۱. یونانی‌ها
۲. رومیان
۳. اوایل قرون وسطا (تا ۱۱۰۰ میلادی)
۴. اوج قرون وسطا (۱۱۰۰ تا ۱۳۵۰)
۵. رنسانس و دوران اصلاح (۱۳۵۰ تا ۱۶۰۰)
۶. سده‌ی هفدهم
۷. سده‌ی هجدهم
۸. سده‌ی نوزدهم
۹. نیمه‌ی نخست سده‌ی بیستم
۱۰. نیمه‌ی دوم سده‌ی بیستم
        

2