یادداشت‌های دردنویس (16)

          حلقه عامل پیوند است و دشمن به دنبال گسستن پیوندها. این زیرمتن هاست که اثر تالکین رو جذاب کرده.
        

          این دست کتاب ها به ما یاد می دهند که آدم‌ها سمی نیستند، نوع برقراری رابطه ما گاهی سمی است و البته قابل اصلاح.
        

          هر فصل که تموم می‌شه، ضربه ای بهت می زنه که مغزت رگ به رگ می‌شه و دوست داری حتما فصل بعد رو هم بخونی. خیلی دوست دارم جلد دوش زودتر بیاد.
        

          از فواید این کتاب نازک بودنش است و فواید دیگرش را خاطرم نیست.
        

          زخم‌های خود از تجارب ناکام عاطفی‌تان را با خواندن کتاب عطارد، تبدیل به دمل‌های چرکین کنید.
        

          اگر می‌خواهید جنایت‌کار زبردستی از کار دربیایید، حتما کتاب‌های حاج خانم کریستی را بخوانید، مخصوصا کتابِ قتل راجر آکروید رو.
        

          عجیبه! دو سال پیش خوندمش و الان اصلا یادم نمی‌آد درباره‌ی چی بود!
فقط می‌دونم  توی دوره‌ی قاجار می‌گذشت و دوستش داشتم.
        

          به همه‌ی کسانی که کرمی در یک جایشان می لولد تا سمت مواد بروند، مطالعه‌ی «ویولون زن روی پل» را اکیدا توصیه می‌کنم.
        

          فرق اساسی اهل سنت با شیعه در چیست؟
«پژوهشی درباره ولایت»، به خوبی توضیح می‌دهد.
        

          اگر در عمل کردن به رهنمود‌های این کتاب مقاومت نکنید، آدم‌تر خواهید شد.
        

          این کتاب درآورنده‌ی اشک است و سرازیر کننده‌ی شاش؛ از بس خوش احساس است و دلهره‌انداز.
        

          از رمان‌های خوب این نویسنده نیست قطعا.
ولی به درد این می خوره که توی مترو و اتوبوس بی کار نباشید.
کوتاهه و کرم دار.
        

          اگه کسی با شخصیت اصلی این رمان همذات پنداری می‌کنه، حتما در اسرع وقت یه سر به روان‌شناس بزنه.
        

          این کتاب ننه‌ی افسردگی را جلوی چشمانتان خواهد آورد.
        

          با یه روس صحبت می کردم می گفت من خودم حوصله ندارم آثار کلاسیکمون رو بخونم. 
حالا ما چرا این قدر قفلی زدیم روشون نمی دونم!
        

          خوشخوانه و حال خراب کن.