یادداشت‌های جواد سقا (6)

زن در ریگ روان
          گاهی هنرمند، هنری را برای سرگرمی خلق می‌کند و گاهی نیز دغدغه‌مند دست به خلق اثر می‌زند. هرچند هنر برای سرگرمی ایرادی ندارد و قابل احترام است امّا هنر دغدغه‌مند برای من به طور بالاخص اثری والاتر است.
کوبو آبه به دلیل قلم متفکر و دارای دغدغه اش نقش مهمی را در ادبیات ژاپن ایفا می‌کند. در دوره ای که جامعه ی ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم فرو پاشیده کوبو آبه ظهور می‌کند و راهکاری را بخ مردم ارائه می‌دهد. 
اثر را اگر از لحاظ محتوا بخواهیم بررسی کنیم با مسئله ای روبه‌رو می‌شویم که آلبر کامو درباره ی آن سخن می‌گوید. زندگی کردن و لذت بردن و استفاده از آن تا جای ممکن هرچقدر هم که شرایط سخت باشد. چیزی که این اثر را خاص جلوه می‌دهد، همان است که باعث شده اسطوره سیزیف مهم ترین اسطوره ی دوران بحران و انحطاط بشر مدرن باشد. 
اثر حاصل غرور جریحه دار شده ی جامعه ی ژاپن و دید نا امیدانه ی مردم به زندگیست. مسیری که به دوران اوج ادبیات ژاپن منجر می‌شود و چهره ها و جهان بینی خاصی را به جهان عرضه می‌کند. خالی از لطف نیست که اثر اقتباس شده از این کتاب را نیز ببینیم چرا که با وجوه متفاوتی از داستان و جهان بینی ابزورد ژاپنی روبه‌رو می‌شویم.
خلاصه که دمت گرم آقای کوبو آبه ی عزیز.
        

22

یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه
          مارتین مک دونا را افرادی که اهل ادبیات نیستند فقط با آثار سینمایی اش می شناسند. هرچند این هنرمند آثار سینمایی جذاب و چند وجهی همراه با اعتراضات  عیانش از زاویه افرادی که به آنها پرداخت نمی شود را داراست، کم لطفی است که او را به عنوان یک نویسنده چیره دست با خلاقیت و داستان سرایی دور از ذهنش به یاد نیاوریم. 
مک دونا در این اثر شروع به پرداختن از ظاهر سازی و نژاد پرستی می کند. افرادی که شخصیت های این کتاب هستند بسیار منزجر کننده اند. مخاطب به آنان با انزجار نگاه می کند. دلیل انتخاب اندرسون و چارلز دیکنز به عنوان شخصیت های اصلی و کثیف نمایشنامه دقیقاً این موضوع را می رساند که نباید از هیچکس قدیس ساخت. اگر به اندازه ی کافی به زندگی افرادی که می پرستیم نزدیک شویم دیگر جایی برای تقدیس‌شان نمی ماند.
و اگر نه چه دلیلی داشت تا بر خلاف تمامی نمایشنامه هایی که مارتین مک دونا نوشته کاراکتر های داستان حقیقی باشند و از آن هم مهم تر نویسنده داستان های کودکان باشند؟ آن هم نه دو نویسنده ی ناشناس، دو تن از نویسندگانی که تقریبا تمام ما جدای از ملیت هایمان آثاری از آنان خوانده یا شنیده باشیم.
        

18