یادداشتهای مصطفی جعفری (7) مصطفی جعفری 1404/2/26 درس گفتار ثلاث رسایل فیالجهاد : الامان والصابئه والمهادنه جلد 1 علی خامنه ای 0.0 1 «بسم الله الرحمن الرحیم» کتاب حاضر، حاصل تدوین و نگارش مطالب ارائهشده در دروس آیت الله محمدحسین بیاتی (عضو محترم مجلس خبرگان رهبری) است. در آغاز هر بخش، بخشی از متن کتاب ثلاث رسائل آورده میشود، سپس ترجمهای روان از آن ارائه میگردد و در نهایت، شرح و توضیحات استاد بیاتی در همان بخش نقل میشود. این روند تا پایان کتاب بهصورت منظم ادامه یافته است. از جمله ویژگیهای برجسته این اثر، آشنایی با نگاه فقهی مقام معظم رهبری است؛ بهگونهای که خواننده احساس حضور در فضای یک کلاس درسی را تجربه میکند. مطالعه این کتاب را به عموم طلاب و دانشجویان رشتههای حقوق بینالملل، روابط بینالملل و حقوق عمومی توصیه میکنیم. برای دریافت اطلاعات تکمیلی و دسترسی به فایل کامل سخنرانیهای اساتید ارجمند آیتالله کعبی، آیتالله سعدی و آیتالله بیاتی در آیین رونمایی این اثر، به کانال اندیشکده فقه و حقوق حکمرانی بنیان در بله به نشانی زیر بپیوندید: @bonyanisu 0 1 مصطفی جعفری 1404/2/26 بگو که او ... علی صفایی حائری 4.4 9 «به نام خالق یکتا، که با او میرود دلها» مرحوم صفایی همیشه در بحث طرح مذهب از روش ادراک بلاواسطه استفاده میکنند. روشی که در کتب متعدد ایشان مفهوما و مصداقا (به اقتضای موضوعات) بدان پرداخته شده است. اما ایشان برای استفاده از روش ادراک مع الواسطه به سراغ تفسیر سوره مبارکه توحید میآیند. مباحث شناختی را متعرض نمیشوند و با صرف تذکر آنها، مستقیما سراغ اصل موضوع میروند: تحلیل مادی (فیزیکی-فلسفی) ماده و مباحث ماده اولیه. پس از پرداختن به تحلیل تجربی و مادی و نشان دادن نقطه بنبست آن، سوره توحید را توصیفی در ادامه این تحلیل مادی معرفی میکنند. در پایان نیز چهار روش دیگر ادراک مع الواسطه درمورد خدا را بیان میکنند. شاید بتوانیم بگوییم که در این کتاب توضیح داده میشود که چطور در سوره مبارکه توحید، اندیشه توحیدی بر بستر یک سهپایه قرار گرفته است. سه پایهای که با یکدیگر قوام پیدا میکنند و از یکدیگر استنتاج میشوند. نفی ترکیب، نفی وابستگی و نیاز و در نهایت نفی رابطه تولیدی و تبدیلی. به بیان دیگر در رابطه با خدا نفی ترکیب را داریم و در رابطه نسبت خدا با مخلوقات نفی وابستگی را اثباتاً و نفی رابطه تولیدی و تبدیلی را ثبوتاً داریم. آنچه بر این سه پایه نیز مینشیند نفی همانندی برای خدا است... 0 6 مصطفی جعفری 1404/1/20 مسافر کربلا سیدمهدی شجاعی 3.1 3 پس از سالها در گوشه کتابخانه خاک خوردن، بالاخره این کتاب در آخر هفتهای میزبان ما شد. فیلمنامهای کلیشهای ولی خواندنی. شاید داستان خاصی نداشته باشد اما قطعا ارزش یکی دو ساعت وقت گذاشتن را دارد. با خواندن این کتاب در دقایق مرده، مهمان یک حس خوب کربلایی میشویم؛ یک حس خوب سهل الوصول. راستی داستان این کتاب در دوران پس از اتمام جنگ است ولی حکومت عراق هنوز گرفتار صدام است. هدیه ناخواسته این کتاب برای امروز ما، به شکرانه نشستن برای امکان زیارت اباعبدالله(ع) است. نعمتی که در کمتر دورهای از تاریخ انقدر آسان و راحت به شیعیان ارزانی شده است. 0 6 مصطفی جعفری 1404/1/20 بشنو از نی: مروری بر دعای ابوحمزه ثمالی علی صفایی حائری 4.4 17 کتابی برای بارها خواندن و گریستن. کتابی که برای برخی مسیرساز است و برای خوبان محکم کننده اَقدام. نوای پرشور شیخ علی صفایی هنوز از میان این خطها شنیدنی است؛ و هنوز خیسی اشکهای پرحرارت او در بستر این صفحات احساس میشود، میغلتد و بر گونههای ما جاری میشود. قلیان رود پرخروش احساس او از قلههای شعورش جریان یافته تا ما را در درهها دریابد و روح های خستهمان را بنوازد. به راستی مگر میشود کسی بعد از بیست و پنج سال انقدر زنده باشد!! 0 4 مصطفی جعفری 1403/12/25 اندیشه من علی صفایی حائری 4.4 9 بسمه تعالی کتاب اندیشه من همانطور که از نامش پیدا است، عصاره و چکیده طرح بحث مرحوم صفایی در زمینه مذهب و دین است. کتاب بسیار خلاصه نوشته شده است فلذا خلاصه کردن آن صدمه جدی به بحث ایشان میزند. اما به طور کلی آن سیری که کتاب بر اساس آن پیش میرود مقایسه مکاتب بشری با مذهب است. ابتدا به این میپردازند که آیا اساساً انسان بهزیست طلب و بهزیستجوی است یا خیر. اگر هست چه چیزی میتواند بهزیستی اجتماعی او را رقم بزند؟ پس از اثبات اینکه غریزهها نمیتوانند در این راستا به انسان کمک کنند به سراغ دو بحث حکومت و قانونگذاری و نحوه عملکرد آنها میروند و در این بحث اشکالات جدی را به نوع مکاتب بشری وارد میکنند. سپس به بررسی و طرح مذهب میپردازند که ببینیم آیا مذهب میتواند این خلأ را پر کند یا خیر. ایشان از اصالت دین بحثشان را شروع میکنند و به ضرورت آن میرسند و در انتها طرح کلی اسلام(آوردههای دین برای بشر) را نیز در حد چند صفحه به بحث میگذارند. نکته قابل توجه این است که بحث ایشان در طرح کلی اسلام ماهوی و موضوعی نیست بلکه روشی و شکلی است که شاید نزدیکترین طرح بحث این چنینی را ما در کتاب اقتصادنا شهید صدر ببینیم. در نهایت کتاب بدون پاسخ دادن به آخرین سوالی که مطرح شده بود، تمام میشود یعنی این کتاب به این نمیپردازد که روش عملیاتی کردن و پیاده سازی آوردههای دین و طرح کلی اسلام چیست و آن را باید در سایر کتب ایشان به جستجو نشست. مباحث دیگری نیز مانند ضرورت طرح و برنامه مستقل داشتن و یا بررسی مذهب عاطفی و دستوری و یا حتی بررسی این سوال که آیا مذهب عامل انحطاط است یا خیر، همگی ذیل عناوین فوق و به صورت فرعی مطرح میشوند. نکته جالب این است که ایشان مذهب را یک گزینه برای انتخاب درنظر نمیگیرند ولذا اصالت دین را بررسی میکنند. با اثبات اینکه دین اصالتی از خود دارد، تازه مذهب میتواند به عنوان یک گزینه معقول برای بشر امروزی قرار بگیرد و مرحله بعد اثبات ضرورت مذهب است. هدف این بحث هم این است که انتخاب راه مذهب برای زندگی نه صرفاً انتخاب سلیقهای یک گزینه از بین چند مورد است که ضرورت دارد و تنها راه است. درنهایت وقتی که این دین بالضرورة انتخاب شد، باید دید که اولاً آوردههای آن چیست و ثانیاً روش عملیاتی کردن و پیادهسازی آنها چیست. لذا میتوان گفت این کتاب درعین مختصر بودن، سیر منطقی بسیار مستحکم و روشنی دارد. 2 12 مصطفی جعفری 1403/12/16 بیمار خاموش الکس میکیلیدس 4.1 137 خلق دو پرسوناژ با تجربهای مشترک از آسیبی کهنه و زخمی تازه و روایتگری تلاقیها و تلقیها و اندیشههای هر کدام در بستر یک زندگی غیرجادویی اما غیرطبیعی... دو شخصیت از دو جنس مختلف. تداعیگر دو دریای شور و شیرین. و با پایانی جالب و تامل برانگیز. بیش از این حد، روایتگری چنگ افشا بر پرده این داستان زیبا میزند. اما این داستان نقطه تامل جالبی برای من داشت. گاهی آدمی برای عمل صرفا به نتیجه مطلوبش فکر میکند. گاهی دقیقتر شده و انگیزه و عامل عمل را هم در نظر میگیرد. اما کمتر پیش میآید که کسی به آثار عملش هم بیاندیشد. ولی درنهایت نتیجهها همیشه حاصل نمیشوند. انگیزهها تا آخر عمل ثابت و بدون تغییر نمیمانند. اما همیشه آثار عمل آدمی زندگی دیگران را تحت تاثیر قرار میدهد. 0 5 مصطفی جعفری 1403/11/20 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.2 305 مرگ ایوان ایلیچ آنی نبود که میگفتند اما در آنچه که بود، خوب بود. و این کتاب تولستوی این چنین بود: هنرنمایی در بستر زندگی واقعی تک تک افراد. نشان دادن پایینترین حد از معنا در زندگی فرد فرد انسانها. ایلیچ دریافت که آنچه را باید میکرد فدای دیگر کاری کرده بود که آن هم وظیفهاش بود اما در عین حال جز ابزاری برای آنچه که باید میکرد، نبود. او به بایدهایش نرسید و برای همین هم درنهایت، کیفیت شایسته زندگیاش را تماما زیر سوال برد. برای همین، شایستگی زندگیاش مانع رسیدنش به آن نور بود و باور به ناشایستگی یا حداقل شک در شایستگی زندگیاش به قدری کامش را شیرین کرد که توانست بر تلخی مرگ فائق آید. او درنهایت به نور رسید اما در واپسین ساعت عمرش؛ در لحظهای که فشردن دست همسر جایگزین سخن گفتن شده بود. نور به خلاف مرگ، در زندگی او جریان پیدا نکرد و این در خاموشی رفتار همسرش در فصل اول نمایان بود. ایوان در نور مرگ به حسرت نور زندگی نشست تا به ما بگوید: نور را قبل از مرگ و در زندگیتان دریابید... اما درمورد قلم: شگفتی تغییر سیاق از قسمت اول به دوم مشهود بود. از سبک تصویرگری مستقیم به سبک خاطرهپردازی دانای کل و هر دو هنرمندانه ترسیم شده بودند. قسمت دوازدهم از لحظهای شروع شد که بیانش در قسمت اول رفته بود و این چرخهی روایتگری نیز قوت دیگر قلم تولستوی را در این کتاب نمایندگی میکرد. به طور کلی کتاب در بیانگری معنا برای زندگی آدمی خیلی موفق نبود و حجم و نوع قلم زدن تولستوی نشان میداد که این کتاب فقط برای تلنگر زدن نوشته شده است. اگر انتظار معناپردازی داشته باشیم، این کتاب تلاشی ناموفق است و اگر انتظار یک تلنگر داشته باشیم، حد اندک معناپردازی آن را خواهیم دید. درهرحال انتظار ما از یک اثر نباید بیشتر از هدف آفریننده آن باشد. در یک کلام، این کتاب تلنگر را مهمان فکر کسانی میکند که نه راهی به بیمارستانها دارند و نه قبرستانها، زیارتی از آنها را به یاد میآورند. کسانی که در خیال شیرین جاودانگی بر کرسی فراموشی نشستند. شاید خطور نوایی به خاطرشان را موجب شود که: الفُرصَة تمُّر مرِّ السَحاب... 0 25