یادداشت مصطفی جعفری
2 روز پیش

«به نام خالق یکتا، که با او میرود دلها» مرحوم صفایی همیشه در بحث طرح مذهب از روش ادراک بلاواسطه استفاده میکنند. روشی که در کتب متعدد ایشان مفهوما و مصداقا (به اقتضای موضوعات) بدان پرداخته شده است. اما ایشان برای استفاده از روش ادراک مع الواسطه به سراغ تفسیر سوره مبارکه توحید میآیند. مباحث شناختی را متعرض نمیشوند و با صرف تذکر آنها، مستقیما سراغ اصل موضوع میروند: تحلیل مادی (فیزیکی-فلسفی) ماده و مباحث ماده اولیه. پس از پرداختن به تحلیل تجربی و مادی و نشان دادن نقطه بنبست آن، سوره توحید را توصیفی در ادامه این تحلیل مادی معرفی میکنند. در پایان نیز چهار روش دیگر ادراک مع الواسطه درمورد خدا را بیان میکنند. شاید بتوانیم بگوییم که در این کتاب توضیح داده میشود که چطور در سوره مبارکه توحید، اندیشه توحیدی بر بستر یک سهپایه قرار گرفته است. سه پایهای که با یکدیگر قوام پیدا میکنند و از یکدیگر استنتاج میشوند. نفی ترکیب، نفی وابستگی و نیاز و در نهایت نفی رابطه تولیدی و تبدیلی. به بیان دیگر در رابطه با خدا نفی ترکیب را داریم و در رابطه نسبت خدا با مخلوقات نفی وابستگی را اثباتاً و نفی رابطه تولیدی و تبدیلی را ثبوتاً داریم. آنچه بر این سه پایه نیز مینشیند نفی همانندی برای خدا است...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.