یادداشت‌های ینفر؛ (9)

          در سرزمینی که مه روی حقیقت کشیده شده، دو خواهر با سرنوشتی تاریک به دنیا میان. یکی تاجی از طلا بر سر دارد، دیگری تاجی از خشم.
«تاج دوقلوها» قصه‌ی جدایی و پیوند دوبار‌ست؛ قصه‌ی جادویی که آرام‌آرام در رگ‌های سرنوشت نفوذ می‌کنه. فضای داستان مثل مه، گاهی غلیظ و نفس‌گیر می‌شه، و گاهی اون‌قدر شفاف که انگار همه‌چیزو می‌فهمی… اما نمی‌فهمی.
داستان، قدرت رو در چهره‌ی بیرحمش نشون می‌ده، اما گاهی توی پرداخت شخصیت‌های فرعی جا خالی می‌کنه. با این حال، نبض عشق خواهرانه، مثل نوری کم‌سو توی مه، راهو نشونت می‌ده.
        

          برخلاف جلد اول این مجموعه که بیشتر بر حس انزوا، ترس و درماندگی جولیت تمرکز داشت؛ کشفم کن با جهشی چشمگیر، ما رو به دل دنیایی میبره که توش شخصیتا رشد کردن؛ و روابط پیچیده‌تر شده. به جرات میتونم بگم این جلد، از خیلی از جهات نسبت به جلد اول برتری داره. تو این جلد، جولیت اون دختر منزوی و شکننده نیست. اون در حال دست‌و‌پنجه نرم کردن با خودشه د این سردرگمی، واقعی و ملموس نوشته شده و خواننده رو درگیر کشمکش‌های درونیش میکنه.این بار لایه‌های عمیق‌تری از وارنر رو دیدیم؛ در کنار اینا رابطه‌ی جولیت با آدام هم از اون سادگی و قطعیت اولیه خارج شده. حضور کنجیم حالت مثبتی به داستان می‌ده و لحظه هایی از تنش رو میگیره.
و نیمی که کسر شده بخاطر یکنواخت بودن داستان تا قسمتی از داستانه.
        

          داستان کوتاه و جالبی بود 
نویسنده اینجا اومده و این که ما بخاطر یسری سوتفاهم ها زندگی رو سخت میکنیم رو با بیان خلاقانه و مثال جالبی اینجا اورده
برای هممون پیش اومده که ب یک مساله فقط با یک زاویه نگاه میکنیم و زیادی سختش میکنیم درحالی که این فقط زاویه دید ماست و حقیقت نداره..
ارزش یکبار خوندن رو داره:)
        

          نظرات راجب این کتاب متفاوت بود
من زیاد خوشم نیومد جالب بود ولی نه زیاد و توصیه نمیکنم مگراینکه حوصلتون از خوندن کتابای دیگه سررفته..
راجب دختری بود که زنی کفاش براش از روی ترحم ی کفش قرمز دوخت چون دخترک کفشی نداشت و بعدا زنی اونو به سرپرستی میگیره که معتقده دختره نباید کفش قرمز بپوشه چون در شانش نیست و..
این کتابا برای مطالعه توی اوقات فراقت یا وقتی حوصله خوندن کتاب طولانی رو نداری شاید میتونن بهتر باشن ولی همونم پیشنهاد نمیکنم
        

          برایم بسوز،مجموعه میراث پنهان ۱
باید بگم که بشدت پیشنهادیه!🙂🤌
تا فصل ۵ روند ماجرا خیلی کند بود این ۵ فصلو توی ۱۰ روز خوندم:ࡆ (۴ امتیاز بخاطر همین روند کندشه)
فقط وقتی ماجرا شروع شد:)))))
این وسط من نوادا رو با ادام تصور میکردم مد روگان یهو اومد و قضیرو عوض کرد کلا؛🤌
وی بی صبرانه منتظر جلد دو است.
نقد ضعیفی بود چون هر چی بخوام بگم اسپویل میشه پس ترجیح میدم دهنمو میبندم.
امتیاز : ۹.۵/۱۰
بشدت پیشنهادی
        

          ‌‌‌‌‌