یادداشت امیر ابراهیمی
سومین کتاب از امیرخانی بعد از بیوتن و نفحات نفت و اوایل قیدار. نفحات نفت کمی مفصل تر و عملی تر است ولی بازم عجز به جهل ترجیح داره اینجا در نظرات دیگران، این نکته که کتاب مربوط به دهه هشتاد هست و هنوز همین آش است و همین کاسه و ما را به خیر تو امیدی نیست شر نرسان چندبار تکرار شده بود، قسمتی از کتاب که میگه دانشگاههای ما شعبههای بدی از دانشگاههای غربی هستند من را یاد جملات احمد فردید انداخت که در کتاب محمد زارع شیرین کندی و مصاحبه با داوری اردکانی از حامد زارع دیده بودم و میگفت: خود غرب غرب زده خوبی است و شرق غرب زدهی بد و خلاف جلال آل احمد برای غربزدگی مراتب قائل بود و آن را یکسره عارضه و بیماری نمیدانست. این جملات و این شیوه مواجهه ما با فلسفه مدرن به گفته محمد منصور هاشمی با احمد فردید در همین قرن اخیر آغاز شد و تازگی داشت و میشود او اولین فیلسوف مدرن ما نامید (نه برای تایید هر ایدهای که داشت، نظری که میدهم بر شرح آنچه گذشت هست نه بیشتر). امیدوارم این کتاب کوچک توسط افراد بیشتری خوانده شود و ملانقطهای بودن را در نسبت با دین و علم و غرب و شرق و نثر و رپ و مهندسی و علوم انسانی را کنار بذاریم، طریق گفتگو و نقادی را یاد بگیریم و از گفتگو و نقادی نهراسیم. برای فاهمهی شفاهی را که سخنرانان جنجالی ترویج میکنند بشناسیم(عنوان مصاحبه با كاوه بهبهاني، «فاهمهی شفاهی» خطرناک است نه «فرهنگ شفاهی») اگر دنبال توصیف جالبی از یکی از دانشگاههای اروپا هستید روایت ناصر فکوهی از کلژ دو فرانس در کانال موسسه انسان شناسی و فرهنگ بسیار جالب و خواندنی است
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.