یادداشت محمدرضا زائری

تیستو سبز انگشتی
        تیستو یک فرشته بود.
اما چرا؟
سؤال خوبی است. شما چه فکر می‌کنید؟ شمایی که کتاب را خوانده‌اید و می‌‌توانید در این عرصه اظهارنظر کنید.
این کتاب در کلاس کتاب‌پرواز انتخاب شد. در یک چهارشنبه. دقیقاً ساعت ۱۸:۲۹ . شاید هم کمی زودتر یا کمی دیرتر.🤭
(راستی چرا کتاب‌پرواز در بهخوان باشگاه ندارد؟)
من کتاب را در دقیقهٔ ۸۹ و ۵۹ ثانیه تمام کردم (۱ ثانیه مانده به دقیقهٔ ۹۰) در حالی که داشتم به کلاس وارد می‌شدم. وقتی وارد شدم با لبخندی تا بناگوش اعلام کردم من کتاب را خوانده‌ام!
کتابی تخیلی (که تویش از داخل توپ‌های جنگی گل درمی‌آمد!) که به همین خاطر دوستش داشتم. ذره‌ای کمدی هم در کتاب موجود بود. البته از نظر من.
مخصوصاً از شخصیت ژیمناستیک، سبیلو، خود تیستو، آقای پدر، خانم مادر و تقریباً همهٔ شخصیت‌های داستان خوشم آمد.
دیگر بس است. باید بروم بخوابم✋
      
792

58

(0/1000)

نظرات

فقط تو می‌توانی اول بنویسی: «دقیقاً» ساعت ۱۸:۲۹
بعد بگویی: شاید هم کمی زودتر یا کمی دیرتر!

در ادامه هم بعد از این که قید «مخصوصاً» را آوردی، بفرمایی که از عموم شخصیت‌های داستان خوشت آمده!😁
3

8

جوابت را حضوری و شفاهی می‌دهم!😁 

3

میشه اینجا هم جواب بدی تا ما هم بفهمیم؟ 😂
@mrzaeri 

1

در هرحال تبریک!
دوست دارم باقی کتاب‌های محبوب بچگی‌هایم را هم بخوانی!
این‌جوری انگار تاریخمان مشترک‌تر می‌شود!😍

6

درود و خداقوت آقا محمدرضا
اون ۸۹ دقیقه و ۵۹ ثانیه که نوشتی خیلی جالب بود. لذت بردم. آفرین. امیدوارم در درس و زندگی موفق باشی. 👏👏💐
1

3

ممنون. ان‌شاءالله! 

1

سلام محمدرضا منم جزو دسته دقیقه نودی‌ها هستم😎💪🏼💪🏼
1

1

بزن قدش!💪 

0

اون "البته از نظر من" خیلی شیرین بود:'))))))))))))) 

1

🤔🤔🤔 

0

آه متاسفانه من هنوز نخوندمش و همیشه ناراحت بودم بابتش...
میذارم توی میخواهم بخوانم‌ها، بلکه طلسمش شکسته بشه.
1

1

ان‌شاءالله تمامش می‌کنی! 

1

خدا رحم کرد که دقیقه نودی کتاب را خواندی. حالا هم بچه خوبی باش کتاب جلسه بعد را هم تا دقیقه نود کامل بخوان. بدو!😉

2