بریده کتابهای phaeze phaeze 4 روز پیش 1984 جورج اورول 4.1 131 صفحۀ 317 چگونه یک انسان میتواند قدرتش را بر انسان دیگری تحمیل کند؟ "با مجبور کردن او به رنج کشیدن" 0 2 phaeze 1403/6/10 بخش دی فریدا مک فادن 4.3 140 صفحۀ 252 احساس عجیبی است که در فضای کوچک بین آدمهایی باشم که روحشان خبر ندارد چه چیزهایی را پشت سر گذاشتهام . 1 9 phaeze 1403/6/3 بادام وون پیونگ سون 3.9 170 صفحۀ 8 "مردم نمیتونند چیزی که با بقیه فرق داره رو تحمل کنند" 0 12 phaeze 1403/5/29 اول شخص مفرد هاروکی موراکامی 2.9 9 صفحۀ 38 "مرگ یـک رؤیــا یک جورایی میتواند از مرگ یک موجود زنده غمانگیز تر باشد ." 0 8 phaeze 1403/5/18 کلکسیونر جان فولز 3.4 24 صفحۀ 211 حسی که انگار همه چیز باید خاتمه پیدا کند، موسیقی، ما، ماه، همهچیز . اینکه اگر دل به هر چیزی نقب بزنی همیشه و همیشه فقط اندوه به کف میآوری، همهجا؛ "ولی غمی زیبا و سیمین، مثل چهره مسیح ". 0 5 phaeze 1403/3/4 طاعون آلبر کامو 3.9 51 صفحۀ 223 -روزی به او گفته بودند : "((شما قلب ندارید!))"چرا ! او یک قلب داشت. و با آن قلب بود که میتوانست بیست ساعت در روز مردن انسان هایی را ببیند که برای زیستن آفریده شده بودند. و با همان قلب بود که همه روزه تماشای همه این صحنه ها را از سر میگرفت. گذشته از آن این قلب فقط برای همین کفایت میکرد. چگونه این قلب میتوانست زندگی هم ببخشد؟ 0 5 phaeze 1403/3/4 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 219 صفحۀ 201 پدر پرسید:"دنبال چه میگردی؟" آیدین گفت:"دنبال خودم." 0 10
بریده کتابهای phaeze phaeze 4 روز پیش 1984 جورج اورول 4.1 131 صفحۀ 317 چگونه یک انسان میتواند قدرتش را بر انسان دیگری تحمیل کند؟ "با مجبور کردن او به رنج کشیدن" 0 2 phaeze 1403/6/10 بخش دی فریدا مک فادن 4.3 140 صفحۀ 252 احساس عجیبی است که در فضای کوچک بین آدمهایی باشم که روحشان خبر ندارد چه چیزهایی را پشت سر گذاشتهام . 1 9 phaeze 1403/6/3 بادام وون پیونگ سون 3.9 170 صفحۀ 8 "مردم نمیتونند چیزی که با بقیه فرق داره رو تحمل کنند" 0 12 phaeze 1403/5/29 اول شخص مفرد هاروکی موراکامی 2.9 9 صفحۀ 38 "مرگ یـک رؤیــا یک جورایی میتواند از مرگ یک موجود زنده غمانگیز تر باشد ." 0 8 phaeze 1403/5/18 کلکسیونر جان فولز 3.4 24 صفحۀ 211 حسی که انگار همه چیز باید خاتمه پیدا کند، موسیقی، ما، ماه، همهچیز . اینکه اگر دل به هر چیزی نقب بزنی همیشه و همیشه فقط اندوه به کف میآوری، همهجا؛ "ولی غمی زیبا و سیمین، مثل چهره مسیح ". 0 5 phaeze 1403/3/4 طاعون آلبر کامو 3.9 51 صفحۀ 223 -روزی به او گفته بودند : "((شما قلب ندارید!))"چرا ! او یک قلب داشت. و با آن قلب بود که میتوانست بیست ساعت در روز مردن انسان هایی را ببیند که برای زیستن آفریده شده بودند. و با همان قلب بود که همه روزه تماشای همه این صحنه ها را از سر میگرفت. گذشته از آن این قلب فقط برای همین کفایت میکرد. چگونه این قلب میتوانست زندگی هم ببخشد؟ 0 5 phaeze 1403/3/4 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.2 219 صفحۀ 201 پدر پرسید:"دنبال چه میگردی؟" آیدین گفت:"دنبال خودم." 0 10