بریدههای کتاب نفس حسینی نفس حسینی 1404/4/4 بیروت 75 غاده السمان 3.6 22 صفحۀ 74 چطور میتوانند نیزهشان را در دل زن عاشق فرو کنند و خود نه خُرد شوند و نه از هم بپاشند و نه حتی مثل ما زنها ترک بردارند؟ بعد هم به خواب میروند، آنهم چه خوابی! 0 3 نفس حسینی 1404/4/3 نون والقلم جلال آل احمد 5.0 0 صفحۀ 139 زندگی برای آدم بیفکر همیشه راحت است. خورد و خواب است؛ ورفتار بهایم. اما وقتی پای فکر بمیان آمد تو بهشت هم که باشی آسوده نیستی. 0 0 نفس حسینی 1404/4/2 ناتور دشت جی. دی. سلینجر 3.7 192 صفحۀ 188 من بیشتر از هر کسی که فکرشو بکنی، تو مدرسهها و اینجور جاها آدمای منحرفِ جنسی دیدهم و همیشهی خدام وقتی منحرف میشن که من اونجام. 0 1 نفس حسینی 1404/4/1 ناتور دشت جی. دی. سلینجر 3.7 192 صفحۀ 106 اما کاری که دوست داشتم بکنم خودکشی بود. دلم میخواست خودمو از پنجره بندازم بیرون. همینکارَم میکردم اگه مطمئن بودم وقتی میرسم زمین یکی جمعَم میکنه و رومو میپوشونه. دوس نداشتم یه عده فضولِ مشنگ دورم جمع شَن و قیافه و هیکلِ خونیمو تماشا کنن. 0 0 نفس حسینی 1404/3/29 محاکمه خوک اوسکار کوپ-فان 3.3 12 صفحۀ 37 چهرههای غمزده احترام برمیانگیزند. 0 0 نفس حسینی 1404/3/29 محاکمه خوک اوسکار کوپ-فان 3.3 12 صفحۀ 37 خودخواهی خالقان حقیر، عطوفت نمیشناسد. 0 1 نفس حسینی 1404/3/28 مروارید جان اشتاین بک 3.8 18 صفحۀ 83 موجودی نیمی دیوانه و نیمی خدای او. و خووانا اینگونه مرد میخواست. نمیتوانست بی چنین مردی زندگی کند. 0 0 نفس حسینی 1404/3/28 مروارید جان اشتاین بک 3.8 18 صفحۀ 4 عیش و امن و گرمی همه اینجاست. همهچیز همین است. 0 0 نفس حسینی 1404/3/24 نون والقلم جلال آل احمد 5.0 0 صفحۀ 55 اگر قرار بود همه مردم روزگار تخم و ترکه داشته باشند که آدمیزاد میشد در حکم خارخاسک؛ که دست بهش میزنی یک مشت تخم از خودش میپاشد. 0 0 نفس حسینی 1404/3/18 یادداشت های یک پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 50 صفحۀ 190 خلاصه آنکه انسانی در کار نیست. از این دنیا بریده شده. یک جسد است که حرکت میکند و غم میخورد و رنج میکشد. 0 1 نفس حسینی 1404/3/16 یادداشت های یک پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 50 صفحۀ 109 گویی در این دور و بر هیچچیز تغییر نکرده بود. ولی خود من سخت تغییر کرده بودم. قصد دارم در تنهایی کامل، این شبِ خاطرات را جشن بگیرم. 0 17 نفس حسینی 1404/3/2 کلیسای شیطان ماشادو د آسیس 3.4 4 صفحۀ 131 کسانی که خودکشی میکنند رسم بسیار پسندیدهای دارند، یعنی از این دنیا نمیروند مگر وقتی که انگیزهها و اوضاع و احوالی را که سبب شده است با این عالم قهر کنند به اطلاع این و آن برسانند. 0 2
بریدههای کتاب نفس حسینی نفس حسینی 1404/4/4 بیروت 75 غاده السمان 3.6 22 صفحۀ 74 چطور میتوانند نیزهشان را در دل زن عاشق فرو کنند و خود نه خُرد شوند و نه از هم بپاشند و نه حتی مثل ما زنها ترک بردارند؟ بعد هم به خواب میروند، آنهم چه خوابی! 0 3 نفس حسینی 1404/4/3 نون والقلم جلال آل احمد 5.0 0 صفحۀ 139 زندگی برای آدم بیفکر همیشه راحت است. خورد و خواب است؛ ورفتار بهایم. اما وقتی پای فکر بمیان آمد تو بهشت هم که باشی آسوده نیستی. 0 0 نفس حسینی 1404/4/2 ناتور دشت جی. دی. سلینجر 3.7 192 صفحۀ 188 من بیشتر از هر کسی که فکرشو بکنی، تو مدرسهها و اینجور جاها آدمای منحرفِ جنسی دیدهم و همیشهی خدام وقتی منحرف میشن که من اونجام. 0 1 نفس حسینی 1404/4/1 ناتور دشت جی. دی. سلینجر 3.7 192 صفحۀ 106 اما کاری که دوست داشتم بکنم خودکشی بود. دلم میخواست خودمو از پنجره بندازم بیرون. همینکارَم میکردم اگه مطمئن بودم وقتی میرسم زمین یکی جمعَم میکنه و رومو میپوشونه. دوس نداشتم یه عده فضولِ مشنگ دورم جمع شَن و قیافه و هیکلِ خونیمو تماشا کنن. 0 0 نفس حسینی 1404/3/29 محاکمه خوک اوسکار کوپ-فان 3.3 12 صفحۀ 37 چهرههای غمزده احترام برمیانگیزند. 0 0 نفس حسینی 1404/3/29 محاکمه خوک اوسکار کوپ-فان 3.3 12 صفحۀ 37 خودخواهی خالقان حقیر، عطوفت نمیشناسد. 0 1 نفس حسینی 1404/3/28 مروارید جان اشتاین بک 3.8 18 صفحۀ 83 موجودی نیمی دیوانه و نیمی خدای او. و خووانا اینگونه مرد میخواست. نمیتوانست بی چنین مردی زندگی کند. 0 0 نفس حسینی 1404/3/28 مروارید جان اشتاین بک 3.8 18 صفحۀ 4 عیش و امن و گرمی همه اینجاست. همهچیز همین است. 0 0 نفس حسینی 1404/3/24 نون والقلم جلال آل احمد 5.0 0 صفحۀ 55 اگر قرار بود همه مردم روزگار تخم و ترکه داشته باشند که آدمیزاد میشد در حکم خارخاسک؛ که دست بهش میزنی یک مشت تخم از خودش میپاشد. 0 0 نفس حسینی 1404/3/18 یادداشت های یک پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 50 صفحۀ 190 خلاصه آنکه انسانی در کار نیست. از این دنیا بریده شده. یک جسد است که حرکت میکند و غم میخورد و رنج میکشد. 0 1 نفس حسینی 1404/3/16 یادداشت های یک پزشک جوان میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.1 50 صفحۀ 109 گویی در این دور و بر هیچچیز تغییر نکرده بود. ولی خود من سخت تغییر کرده بودم. قصد دارم در تنهایی کامل، این شبِ خاطرات را جشن بگیرم. 0 17 نفس حسینی 1404/3/2 کلیسای شیطان ماشادو د آسیس 3.4 4 صفحۀ 131 کسانی که خودکشی میکنند رسم بسیار پسندیدهای دارند، یعنی از این دنیا نمیروند مگر وقتی که انگیزهها و اوضاع و احوالی را که سبب شده است با این عالم قهر کنند به اطلاع این و آن برسانند. 0 2