بریدههای کتاب nadi nadi دیروز زندگی ناممکن مت هیگ 4.2 25 صفحۀ 275 میگفت،غیر ممکن است زندگی را احساس کنی و نخواهی از آن محافظت کنی. 0 3 nadi 1404/2/10 کور سرخی عالیه عطایی 4.0 54 صفحۀ 61 اولین گلوله که شلیک شود،کمانه میکند به ده نسل بعد.تباهی تمامی ندارد.یک بار که فرار کردی باقی را باید فراری بمانی،حتی با پرچم سازمان ملل،صلیب سرخ...پرچم سفید صلح از هزارجا سوراخ است. 0 3 nadi 1404/2/10 کور سرخی عالیه عطایی 4.0 54 صفحۀ 105 برایم روشن بود که هیچ کشوری را بیگانه ها آباد نخواهند کرد. 0 5 nadi 1404/2/10 کور سرخی عالیه عطایی 4.0 54 صفحۀ 71 حال هر سرزمین را باید از حال زن هایش شناخت. 0 4 nadi 1404/2/6 کور سرخی عالیه عطایی 4.0 54 صفحۀ 45 نمیدانم چرا تا دشمنان خارجی بی رحم تر از خودمان به سرمان خراب نشوند معنی خانه خرابی را نمیفهمیم. 0 3 nadi 1404/1/28 انجمن شاعران مرده ان.اچ. کلاین بام 4.1 116 صفحۀ 3 به همهٔ معلمانی که کلمه را در کالبد زبان جاری ساختند و با کلامشان نوع دیگر زیستن را آموختند، نوع دیگر نگریستن را... 0 1 nadi 1404/1/28 انجمن شاعران مرده ان.اچ. کلاین بام 4.1 116 صفحۀ 72 وقتی چیزی میخونید، فقط به این فکر نکنید که نویسنده چی میگه، بلکه زمانی رو صرف کنید و ببینید خودتون چی فکر میکنید. 1 46 nadi 1404/1/21 خاطرات یک آدم کش یونگ-ها کیم 3.6 89 صفحۀ 109 به گذشته که نگاه میکنم، متوجه میشوم سختترین بخش زندگی سروکله زدن با آدمهاست. 0 3 nadi 1404/1/21 خاطرات یک آدم کش یونگ-ها کیم 3.6 89 صفحۀ 51 شاید مرگ هم نوشیدنیِ سنگینی است که کمک میکند شب کسالتآوری را، که همان زندگیمان باشد، از یاد ببریم. 0 1 nadi 1404/1/13 کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 53 صفحۀ 249 میدانم که تنها چیزی که برایم مانده کلمه هایند،و میدانم که گه گاه وقتی آنها را در آغوش میگیرم کمتر احساس تنهایی میکنم. 0 5 nadi 1404/1/6 کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 53 صفحۀ 69 اما هر قدر زودتر گذشته را فراموش کنیم،بیشتر باید نگرانِ آینده باشیم. 0 6 nadi 1404/1/6 کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 53 صفحۀ 24 دموکراسی چیزی نیست که خودش بی هیچ زحمت و تلاشی از راه برسد.چیزی است که باید برای به دست آوردنش جنگید.و همین است که راه رسیدن به آن را اینقدر دشوار می کند. 0 4 nadi 1404/1/6 کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 53 صفحۀ 23 هنوز تا پایان کمونیسم راه بسیاری مانده چون کمونیسم بیش و پیش از آنکه یک ایدئولوژی سیاسی یا روش حکومت باشد،یک موقعیت ذهنی است. 0 2 nadi 1404/1/5 کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 53 صفحۀ 97 خیلی طول کشید تا فهمیدم محدود کردن خود در دایره هر نوع جهان بینی،میتواند مارا گرفتار فقر و رنج کند. 0 4 nadi 1403/12/20 صدای رنگ ها بارب روزنستاک 4.0 5 صفحۀ 29 هنر را باید احساس کنی؛مثل موسیقی. 0 1 nadi 1403/12/17 شب پیشگوئی پل استر 3.7 3 صفحۀ 1 همه خیال میکردند میمیرم،اما بر خلاف آن پیش بینی ها زنده مانده بودم،تنها گزینه ام این بود که چنان زندگی کنم که گویا آینده ای دارم. 0 2 nadi 1403/10/26 تاکسی سواری سروش صحت 3.2 50 صفحۀ 47 راننده گفت"عجله نکن...هیچ جا خبری نیست...وقتی عجله میکنی فقط کمی زودتر به جایی که در آن خبری نیست می رسی." 0 7 nadi 1403/10/15 ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر لوئیس ساکر 4.2 116 صفحۀ 183 به نظر من یاد دادنِ چطور فکر کردن،خیلی مهم تر از چه فکر کردن است. 0 6 nadi 1403/10/8 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 141 صفحۀ 26 آدمها تمام نمی شوند و با خون شان ادامه می یابند. 0 4 nadi 1403/10/8 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 141 صفحۀ 13 باید اول فاتح خود بود،بعد خانه و بعد بقیه ی جهان 0 6
بریدههای کتاب nadi nadi دیروز زندگی ناممکن مت هیگ 4.2 25 صفحۀ 275 میگفت،غیر ممکن است زندگی را احساس کنی و نخواهی از آن محافظت کنی. 0 3 nadi 1404/2/10 کور سرخی عالیه عطایی 4.0 54 صفحۀ 61 اولین گلوله که شلیک شود،کمانه میکند به ده نسل بعد.تباهی تمامی ندارد.یک بار که فرار کردی باقی را باید فراری بمانی،حتی با پرچم سازمان ملل،صلیب سرخ...پرچم سفید صلح از هزارجا سوراخ است. 0 3 nadi 1404/2/10 کور سرخی عالیه عطایی 4.0 54 صفحۀ 105 برایم روشن بود که هیچ کشوری را بیگانه ها آباد نخواهند کرد. 0 5 nadi 1404/2/10 کور سرخی عالیه عطایی 4.0 54 صفحۀ 71 حال هر سرزمین را باید از حال زن هایش شناخت. 0 4 nadi 1404/2/6 کور سرخی عالیه عطایی 4.0 54 صفحۀ 45 نمیدانم چرا تا دشمنان خارجی بی رحم تر از خودمان به سرمان خراب نشوند معنی خانه خرابی را نمیفهمیم. 0 3 nadi 1404/1/28 انجمن شاعران مرده ان.اچ. کلاین بام 4.1 116 صفحۀ 3 به همهٔ معلمانی که کلمه را در کالبد زبان جاری ساختند و با کلامشان نوع دیگر زیستن را آموختند، نوع دیگر نگریستن را... 0 1 nadi 1404/1/28 انجمن شاعران مرده ان.اچ. کلاین بام 4.1 116 صفحۀ 72 وقتی چیزی میخونید، فقط به این فکر نکنید که نویسنده چی میگه، بلکه زمانی رو صرف کنید و ببینید خودتون چی فکر میکنید. 1 46 nadi 1404/1/21 خاطرات یک آدم کش یونگ-ها کیم 3.6 89 صفحۀ 109 به گذشته که نگاه میکنم، متوجه میشوم سختترین بخش زندگی سروکله زدن با آدمهاست. 0 3 nadi 1404/1/21 خاطرات یک آدم کش یونگ-ها کیم 3.6 89 صفحۀ 51 شاید مرگ هم نوشیدنیِ سنگینی است که کمک میکند شب کسالتآوری را، که همان زندگیمان باشد، از یاد ببریم. 0 1 nadi 1404/1/13 کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 53 صفحۀ 249 میدانم که تنها چیزی که برایم مانده کلمه هایند،و میدانم که گه گاه وقتی آنها را در آغوش میگیرم کمتر احساس تنهایی میکنم. 0 5 nadi 1404/1/6 کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 53 صفحۀ 69 اما هر قدر زودتر گذشته را فراموش کنیم،بیشتر باید نگرانِ آینده باشیم. 0 6 nadi 1404/1/6 کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 53 صفحۀ 24 دموکراسی چیزی نیست که خودش بی هیچ زحمت و تلاشی از راه برسد.چیزی است که باید برای به دست آوردنش جنگید.و همین است که راه رسیدن به آن را اینقدر دشوار می کند. 0 4 nadi 1404/1/6 کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 53 صفحۀ 23 هنوز تا پایان کمونیسم راه بسیاری مانده چون کمونیسم بیش و پیش از آنکه یک ایدئولوژی سیاسی یا روش حکومت باشد،یک موقعیت ذهنی است. 0 2 nadi 1404/1/5 کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 53 صفحۀ 97 خیلی طول کشید تا فهمیدم محدود کردن خود در دایره هر نوع جهان بینی،میتواند مارا گرفتار فقر و رنج کند. 0 4 nadi 1403/12/20 صدای رنگ ها بارب روزنستاک 4.0 5 صفحۀ 29 هنر را باید احساس کنی؛مثل موسیقی. 0 1 nadi 1403/12/17 شب پیشگوئی پل استر 3.7 3 صفحۀ 1 همه خیال میکردند میمیرم،اما بر خلاف آن پیش بینی ها زنده مانده بودم،تنها گزینه ام این بود که چنان زندگی کنم که گویا آینده ای دارم. 0 2 nadi 1403/10/26 تاکسی سواری سروش صحت 3.2 50 صفحۀ 47 راننده گفت"عجله نکن...هیچ جا خبری نیست...وقتی عجله میکنی فقط کمی زودتر به جایی که در آن خبری نیست می رسی." 0 7 nadi 1403/10/15 ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر لوئیس ساکر 4.2 116 صفحۀ 183 به نظر من یاد دادنِ چطور فکر کردن،خیلی مهم تر از چه فکر کردن است. 0 6 nadi 1403/10/8 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 141 صفحۀ 26 آدمها تمام نمی شوند و با خون شان ادامه می یابند. 0 4 nadi 1403/10/8 راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطارزاده 3.4 141 صفحۀ 13 باید اول فاتح خود بود،بعد خانه و بعد بقیه ی جهان 0 6