بریدههای کتاب مصطفا جواهری مصطفا جواهری 1404/5/30 یادداشت های روزانه جلال آل احمد جلد 1 محمدحسن دانایی 3.5 3 صفحۀ 112 درِ زندگی را هم کمی تنگ کن، در خانهات را ببند، اینهمه رفتوآمد نکن، آنهم با آدمهایی که بهترینشان الهی و فردید و داریوش و گلستاناند. بنشین کتابهایی را بخوان که چهار سال بعد تاسف خواهی خورد چرا زودتر آنها را نخوانده بودی. سهشنبه - نمیدانم نهم یا دهم اردیبهشت ۳۵ - ۵ بعدازظهر #یادداشتهای_روزانه_جلال_آلاحمد داره به خودش میگه با گلستان رفتوآمد نکن که وقتت هدر نره :)))) ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی آقاجلال. 0 2 مصطفا جواهری 1404/5/10 آمریکایی آرام گراهام گرین 4.0 8 صفحۀ 135 اشتباه میکنی اگر در مشرق زمین بخواهی دوره راه بیفتی و طوطیوار این مطالب راجع به روح فردی را تکرار کنی. چون ناگهان میبینی کسی که در موضع نادرست قرار گرفته توئی! آنها هستند که پای فرد و فردیت ایستاده اند. 0 14 مصطفا جواهری 1404/4/30 سفرنامه ابن بطوطه محمد بن علی ابن بابویه 3.6 6 صفحۀ 112 0 17 مصطفا جواهری 1404/4/25 گذشتهی رازآمیز دانا تارت 4.1 13 صفحۀ 156 گاهی که حادثهای رخ میدهد و واقعیت غیر منتظرهتر و عجیبتر از آن است که قابل درک باشد ،سوررئالیسم قدرت مییابد، حرکات آهسته میشوند و نرمی رویا گونهای به خود میگیرند تصویر به تصویر. 0 7 مصطفا جواهری 1404/4/21 یادداشت های روزانه جلال آل احمد جلد 1 محمدحسن دانایی 3.5 3 صفحۀ 84 سهشنبه ۸ یا ۹ آبان ۱۳۳۴ - ۵ بعد از ظهر نمیدانم چه میخواستم بنویسم که پس از یک ماه و نیم امروز به صرافت این مزخرفات افتادهام. آنقدر میدانم که دلم خیلی تنگ است. خیلی کمرم سه روز است درد گرفته و دیروز تا به حال از پا افتادهام. راست نمیشود. دولا دولا راه میروم. امروز هم درس را تعطیل کردم. پنج ساعت درس داشتم شاهپور تجریش. صبح تا به حال هم یعنی از ساعت هشت دیشب تا به حال هم یکسره خوابیدهام، هم خستهام کرده و هم نمیتوانم بلند شوم. شاید هم از همین دلم تنگ باشد، ولی نه، این دلتنگی سابقه دارد. گاهی به خودم میگویم محیط خستهام کرده، چطور است بزنم به چاک و به یک گوشهای پناه ببرم؟ ولی کاری است که نمیشود. با اینکه هنوز دوازده هزار تومان قرض دارم ولی به هر صورت زندگی سروسامانی به خود گرفته، خانهای هست و از شر اجاره راحتیم. سروصدا ندارد، دنج است و گرچه کارم کم نیست (۱۳ ساعت در تجریش و شش ساعت در شهر و این آخری در همان مدرسه نقاشی با ساعتی پنج تومان خنده دار نیست؟) ولی به هر صورت فرصت کتاب ورق زدن را دارم. اگر هم حوصله کنم قلمی میزنم، ولی کو حوصله؟ مجموعه آنچه که تجربه روزانه آدمی است در این مملکت چنان یکسان است چنان دل بهم زننده است و چنان عصبانی کننده و در عین حال کسالت آور است که آدم جز اینکه مثل همه مهمل بشود، چارهای ندارد جز اینکه بیحوصلگی نشان بدهد و دلتنگ باشد، کاری نمیتواند بکند. پانوشت: این کتاب، تصویر جدیدی از جلال در ذهن مخاطب میسازد. تصویری که گویا خیلی به واقعیت نزدیکتر است. 0 10 مصطفا جواهری 1404/4/4 نوری، نادیا، ولادیمیر و دیگران مصطفی انصافی 3.8 1 صفحۀ 177 اما خوب میدانست که عیار آدمیزاد در جنگ معلوم میشود. در جنگ آدم چهرهاش را نمیتواند پشت هیچ نقابی پنهان کند. نمیتواند پشت چیزی قایم شود. جنگ میدانی است که در آن اولویتها زود خودشان را نشان میدهند. 0 22 مصطفا جواهری 1404/3/30 ایرانی ها چه رویایی در سر دارند؟ میشل فوکو 3.7 6 صفحۀ 29 «شما غربیها به مرگ میاندیشید، از او میخواهید که از زندگی جدایتان کند. او به شما درس ترک و تسلیم میدهد. ما به مردگان میاندیشیم زیرا به #زندگی پیوندمان میدهند. ما دست به سوی مردگان دراز میکنیم تا ما را به وظیفهٔ همیشگی #عدالت پیوند دهند. مردگان با ما از وظیفهٔ و از پیکاری که اسباب #پیروزی او را فراهم میآورد سخن میگویند.» 0 25 مصطفا جواهری 1404/3/15 نوری، نادیا، ولادیمیر و دیگران مصطفی انصافی 3.8 1 صفحۀ 32 از بازنده بودن قبل جنگیدن خجالت نمیکشی؟ 0 26 مصطفا جواهری 1404/1/6 سنگ قدسیه پائینی 3.5 21 صفحۀ 71 این خیال همهٔ مردمان فانی است. بقا را در جایی میجویند که وجود ندارد. 0 10 مصطفا جواهری 1404/1/6 برچیدن کتابخانه ام: یک مرثیه و ده گریز آلبرتو منگوئل 4.0 12 صفحۀ 66 فقدان کمکت میکند به خاطر بیاوری، و فقدان کتابخانه کمکت میکند به خاطر بیاوری حقیقتا کیستی. 0 6 مصطفا جواهری 1403/11/27 رساله راوی (درس گفتارهای روایت در داستان) کیهان خانجانی 3.5 1 صفحۀ 15 نویسنده نثرش را به این دلیل تزئین میکند که حرفی برای گفتن ندارد و برای جبران بیمحتوایی متن به تزئین آن، و در نتیجه کندکردن سفر خواننده در آن، دست میزند. 1 6 مصطفا جواهری 1403/11/22 زاهو یوسف علیخانی 4.2 4 صفحۀ 48 و من فکر کردم فقط من نیستم که خیالات میکنم. خیالات، اسبی است که همه صاحبش هستند. 0 14 مصطفا جواهری 1403/11/12 چراغ ششم پابلو دسانتیس 4.0 1 صفحۀ 109 راز زندگی هیچ نیست جز یافتن کلمهٔ مناسب در لحظهٔ خطیر. 0 50 مصطفا جواهری 1402/11/1 دیار اجدادی فرناندو آرامبورو 4.6 15 صفحۀ 425 دریا پهناور و عظیم است. مانند خداست، که هم نزدیک است و هم دور، که به ما یادآوری میکند چقدر کوچک و حقیریم و اگر بخواهد میتواند نابودمان کند. #دیار_اجدادی صفحهٔ ۴۲۵ رمانی که این روزها مشغولش هستم و به من یادآوری کرد که میشود با داستان، مسحور شد. احتمالا بهترین کتابی است که امسال خواندهام. 0 38
بریدههای کتاب مصطفا جواهری مصطفا جواهری 1404/5/30 یادداشت های روزانه جلال آل احمد جلد 1 محمدحسن دانایی 3.5 3 صفحۀ 112 درِ زندگی را هم کمی تنگ کن، در خانهات را ببند، اینهمه رفتوآمد نکن، آنهم با آدمهایی که بهترینشان الهی و فردید و داریوش و گلستاناند. بنشین کتابهایی را بخوان که چهار سال بعد تاسف خواهی خورد چرا زودتر آنها را نخوانده بودی. سهشنبه - نمیدانم نهم یا دهم اردیبهشت ۳۵ - ۵ بعدازظهر #یادداشتهای_روزانه_جلال_آلاحمد داره به خودش میگه با گلستان رفتوآمد نکن که وقتت هدر نره :)))) ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی آقاجلال. 0 2 مصطفا جواهری 1404/5/10 آمریکایی آرام گراهام گرین 4.0 8 صفحۀ 135 اشتباه میکنی اگر در مشرق زمین بخواهی دوره راه بیفتی و طوطیوار این مطالب راجع به روح فردی را تکرار کنی. چون ناگهان میبینی کسی که در موضع نادرست قرار گرفته توئی! آنها هستند که پای فرد و فردیت ایستاده اند. 0 14 مصطفا جواهری 1404/4/30 سفرنامه ابن بطوطه محمد بن علی ابن بابویه 3.6 6 صفحۀ 112 0 17 مصطفا جواهری 1404/4/25 گذشتهی رازآمیز دانا تارت 4.1 13 صفحۀ 156 گاهی که حادثهای رخ میدهد و واقعیت غیر منتظرهتر و عجیبتر از آن است که قابل درک باشد ،سوررئالیسم قدرت مییابد، حرکات آهسته میشوند و نرمی رویا گونهای به خود میگیرند تصویر به تصویر. 0 7 مصطفا جواهری 1404/4/21 یادداشت های روزانه جلال آل احمد جلد 1 محمدحسن دانایی 3.5 3 صفحۀ 84 سهشنبه ۸ یا ۹ آبان ۱۳۳۴ - ۵ بعد از ظهر نمیدانم چه میخواستم بنویسم که پس از یک ماه و نیم امروز به صرافت این مزخرفات افتادهام. آنقدر میدانم که دلم خیلی تنگ است. خیلی کمرم سه روز است درد گرفته و دیروز تا به حال از پا افتادهام. راست نمیشود. دولا دولا راه میروم. امروز هم درس را تعطیل کردم. پنج ساعت درس داشتم شاهپور تجریش. صبح تا به حال هم یعنی از ساعت هشت دیشب تا به حال هم یکسره خوابیدهام، هم خستهام کرده و هم نمیتوانم بلند شوم. شاید هم از همین دلم تنگ باشد، ولی نه، این دلتنگی سابقه دارد. گاهی به خودم میگویم محیط خستهام کرده، چطور است بزنم به چاک و به یک گوشهای پناه ببرم؟ ولی کاری است که نمیشود. با اینکه هنوز دوازده هزار تومان قرض دارم ولی به هر صورت زندگی سروسامانی به خود گرفته، خانهای هست و از شر اجاره راحتیم. سروصدا ندارد، دنج است و گرچه کارم کم نیست (۱۳ ساعت در تجریش و شش ساعت در شهر و این آخری در همان مدرسه نقاشی با ساعتی پنج تومان خنده دار نیست؟) ولی به هر صورت فرصت کتاب ورق زدن را دارم. اگر هم حوصله کنم قلمی میزنم، ولی کو حوصله؟ مجموعه آنچه که تجربه روزانه آدمی است در این مملکت چنان یکسان است چنان دل بهم زننده است و چنان عصبانی کننده و در عین حال کسالت آور است که آدم جز اینکه مثل همه مهمل بشود، چارهای ندارد جز اینکه بیحوصلگی نشان بدهد و دلتنگ باشد، کاری نمیتواند بکند. پانوشت: این کتاب، تصویر جدیدی از جلال در ذهن مخاطب میسازد. تصویری که گویا خیلی به واقعیت نزدیکتر است. 0 10 مصطفا جواهری 1404/4/4 نوری، نادیا، ولادیمیر و دیگران مصطفی انصافی 3.8 1 صفحۀ 177 اما خوب میدانست که عیار آدمیزاد در جنگ معلوم میشود. در جنگ آدم چهرهاش را نمیتواند پشت هیچ نقابی پنهان کند. نمیتواند پشت چیزی قایم شود. جنگ میدانی است که در آن اولویتها زود خودشان را نشان میدهند. 0 22 مصطفا جواهری 1404/3/30 ایرانی ها چه رویایی در سر دارند؟ میشل فوکو 3.7 6 صفحۀ 29 «شما غربیها به مرگ میاندیشید، از او میخواهید که از زندگی جدایتان کند. او به شما درس ترک و تسلیم میدهد. ما به مردگان میاندیشیم زیرا به #زندگی پیوندمان میدهند. ما دست به سوی مردگان دراز میکنیم تا ما را به وظیفهٔ همیشگی #عدالت پیوند دهند. مردگان با ما از وظیفهٔ و از پیکاری که اسباب #پیروزی او را فراهم میآورد سخن میگویند.» 0 25 مصطفا جواهری 1404/3/15 نوری، نادیا، ولادیمیر و دیگران مصطفی انصافی 3.8 1 صفحۀ 32 از بازنده بودن قبل جنگیدن خجالت نمیکشی؟ 0 26 مصطفا جواهری 1404/1/6 سنگ قدسیه پائینی 3.5 21 صفحۀ 71 این خیال همهٔ مردمان فانی است. بقا را در جایی میجویند که وجود ندارد. 0 10 مصطفا جواهری 1404/1/6 برچیدن کتابخانه ام: یک مرثیه و ده گریز آلبرتو منگوئل 4.0 12 صفحۀ 66 فقدان کمکت میکند به خاطر بیاوری، و فقدان کتابخانه کمکت میکند به خاطر بیاوری حقیقتا کیستی. 0 6 مصطفا جواهری 1403/11/27 رساله راوی (درس گفتارهای روایت در داستان) کیهان خانجانی 3.5 1 صفحۀ 15 نویسنده نثرش را به این دلیل تزئین میکند که حرفی برای گفتن ندارد و برای جبران بیمحتوایی متن به تزئین آن، و در نتیجه کندکردن سفر خواننده در آن، دست میزند. 1 6 مصطفا جواهری 1403/11/22 زاهو یوسف علیخانی 4.2 4 صفحۀ 48 و من فکر کردم فقط من نیستم که خیالات میکنم. خیالات، اسبی است که همه صاحبش هستند. 0 14 مصطفا جواهری 1403/11/12 چراغ ششم پابلو دسانتیس 4.0 1 صفحۀ 109 راز زندگی هیچ نیست جز یافتن کلمهٔ مناسب در لحظهٔ خطیر. 0 50 مصطفا جواهری 1402/11/1 دیار اجدادی فرناندو آرامبورو 4.6 15 صفحۀ 425 دریا پهناور و عظیم است. مانند خداست، که هم نزدیک است و هم دور، که به ما یادآوری میکند چقدر کوچک و حقیریم و اگر بخواهد میتواند نابودمان کند. #دیار_اجدادی صفحهٔ ۴۲۵ رمانی که این روزها مشغولش هستم و به من یادآوری کرد که میشود با داستان، مسحور شد. احتمالا بهترین کتابی است که امسال خواندهام. 0 38