بریدههای کتاب علیرضا اورسجی علیرضا اورسجی 3 روز پیش لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 160 ما آدمهایی را که عاشقشان میشویم انتخاب نمیکنیم. عشقی که تجربه میکنیم تقدیر ماست. ما تقدیرمان را انتخاب نمیکنیم. 0 8 علیرضا اورسجی 3 روز پیش لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 158 حالا نظرم درست برعکس است. حالا شگفتزدهام که چطور این همه آدم تسلیم اعتیاد نشدهاند، چطور این همه آدم خودشان را نکشتهاند. 0 12 علیرضا اورسجی 7 روز پیش لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 140 زندگی زنجیرهای از غافلگیریهاست و اگر چنین نبود، به زحمتِ زادهشدن و زیستن نمیارزید. 0 22 علیرضا اورسجی 7 روز پیش لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 136 طلبی از دنیا ندارم و همیشه برای کوچکترین نیکیها سپاسگزارم. 0 5 علیرضا اورسجی 1404/4/3 لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 116 چیزی که تصورش سخت است به خاطر سپردنش هم سخت است. 0 8 علیرضا اورسجی 1404/3/8 لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 52 محبوبم، مسرورم که با ایمانی راسخ بر آبهای شکوتردید گام برداشتهام و به جزیرهی قلب تو رسیدهام؛ همانجا که درد شکوفا میشود. سرانجام مسرورم. 0 9 علیرضا اورسجی 1404/2/27 شکستن طلسم وحشت: محاکمه شگفت انگیز و پایان ناپذیر ژنرال آگوستو پینوشه آریل دورفمن 3.8 11 صفحۀ 85 یعنی ممکن است پینوشه بهخاطر چشمهای آبیِ روشنِ فوقالعادهاش از مجازات فرار کند؟ 0 4 علیرضا اورسجی 1404/2/5 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 160 صفحۀ 398 ولی هرچه سکوت شب ژرفتر، فروافتادن شبنم سنگینتر. 0 8 علیرضا اورسجی 1404/2/5 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 160 صفحۀ 401 شاید همان زندگی پیشین را برگزینم، ولی باید انتخابی در کار باشد، انتخاب من. 0 5 علیرضا اورسجی 1404/2/5 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 160 صفحۀ 405 اندیشید بالاخره برایم اتفاقی افتاد، اتفاقی واقعی، نه فقط در فکر، بلکه در دنیای واقعی اتفاقی افتاد. بارها و بارها این صحنه را مجسم کرده بودم. حالا حسش میکنم! حالا میدانم در دست گرفتن سرنوشت خویش یعنی چه. هولناک است و شگفتانگیز. 0 10 علیرضا اورسجی 1404/1/23 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 160 صفحۀ 292 درخت برای غره شدن بر بلندیاش نیازمند هوایی توفانی است. 0 10 علیرضا اورسجی 1404/1/3 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 160 صفحۀ 125 معمولاً مهمترین سؤال آن است که پرسیده نمیشود! 0 5 علیرضا اورسجی 1403/12/22 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.3 34 صفحۀ 111 «چون نمیتوانم مثل شما تشخیص بدهم چی را صلاح است بگویم چی را نه، پس همه چیز را میگویم. چون در نهایت و همیشه Transparency is the best policy» 0 16 علیرضا اورسجی 1403/12/19 کالیگولا آلبر کامو 4.1 49 صفحۀ 94 هیچ وقت مردم از کار سرنوشت سر درنمیآورند و برای همین است که من سرنوشت شدهام. من قیافه ابلهانه و نامفهوم خدایان را به خود گرفتهام. و همین بود که رفقایت الان میپرستیدند. 0 27 علیرضا اورسجی 1403/12/17 کالیگولا آلبر کامو 4.1 49 صفحۀ 20 در نظر بگیرید که بدبختی مثل ازدواج است. آدم خیال میکند که انتخاب کرده است، بعد میبیند انتخاب شده است. این است و کاری هم نمیشود کرد. 0 56 علیرضا اورسجی 1403/12/15 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.3 34 صفحۀ 45 این که «یا» محتوم نیست و آنچه شاعرانه است حقیقت دارد. 0 6 علیرضا اورسجی 1403/12/14 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.3 34 صفحۀ 28 همیشه موقعیتها یا آدمهایی که دست کمشان میگیری زندگیات را تغییر میدهند. بزرگ یا کوچکش هم مهم نیست. مهم این است که تغییر میدهند. آدم معمولا با همانی که چندان هم داخل آدم حسابش نمیکرده ازدواج میکند و معمولا همان بچهاش که از همه بیخیالتر و بیعرضهتر به نظر میآمده دستش را میگیرد و زندگیاش را همان شغلی سر و سامان یا به باد میدهد که فکر میکرده هیچوقت سراغش نمیرود. 3 34 علیرضا اورسجی 1403/12/1 خارپشت و روباه: در باب نگاه تولستوی به تاریخ آیزایا برلین 4.0 2 صفحۀ 21 کوشش برای «فهمیدن» قضایا به صورت عقلانی همان، و شکست همان. 0 21 علیرضا اورسجی 1403/12/1 خارپشت و روباه: در باب نگاه تولستوی به تاریخ آیزایا برلین 4.0 2 صفحۀ 17 اگر ما بپذیریم که زندگی بشر تابع دلیل است، امکان زندگی [یعنی فعالیت خودجوشی که مستلزم آگاه بودن از اختیار است] از میان میرود. 0 4 علیرضا اورسجی 1403/11/26 نقال فیلم ارنان ریورالتلیئر 4.2 10 صفحۀ 24 نمیفهمم چرا آدم باید کرم شبتاب بماند، وقتی که میتواند ستاره باشد؟ 0 32
بریدههای کتاب علیرضا اورسجی علیرضا اورسجی 3 روز پیش لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 160 ما آدمهایی را که عاشقشان میشویم انتخاب نمیکنیم. عشقی که تجربه میکنیم تقدیر ماست. ما تقدیرمان را انتخاب نمیکنیم. 0 8 علیرضا اورسجی 3 روز پیش لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 158 حالا نظرم درست برعکس است. حالا شگفتزدهام که چطور این همه آدم تسلیم اعتیاد نشدهاند، چطور این همه آدم خودشان را نکشتهاند. 0 12 علیرضا اورسجی 7 روز پیش لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 140 زندگی زنجیرهای از غافلگیریهاست و اگر چنین نبود، به زحمتِ زادهشدن و زیستن نمیارزید. 0 22 علیرضا اورسجی 7 روز پیش لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 136 طلبی از دنیا ندارم و همیشه برای کوچکترین نیکیها سپاسگزارم. 0 5 علیرضا اورسجی 1404/4/3 لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 116 چیزی که تصورش سخت است به خاطر سپردنش هم سخت است. 0 8 علیرضا اورسجی 1404/3/8 لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ الهام شوشتری زاده 3.8 34 صفحۀ 52 محبوبم، مسرورم که با ایمانی راسخ بر آبهای شکوتردید گام برداشتهام و به جزیرهی قلب تو رسیدهام؛ همانجا که درد شکوفا میشود. سرانجام مسرورم. 0 9 علیرضا اورسجی 1404/2/27 شکستن طلسم وحشت: محاکمه شگفت انگیز و پایان ناپذیر ژنرال آگوستو پینوشه آریل دورفمن 3.8 11 صفحۀ 85 یعنی ممکن است پینوشه بهخاطر چشمهای آبیِ روشنِ فوقالعادهاش از مجازات فرار کند؟ 0 4 علیرضا اورسجی 1404/2/5 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 160 صفحۀ 398 ولی هرچه سکوت شب ژرفتر، فروافتادن شبنم سنگینتر. 0 8 علیرضا اورسجی 1404/2/5 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 160 صفحۀ 401 شاید همان زندگی پیشین را برگزینم، ولی باید انتخابی در کار باشد، انتخاب من. 0 5 علیرضا اورسجی 1404/2/5 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 160 صفحۀ 405 اندیشید بالاخره برایم اتفاقی افتاد، اتفاقی واقعی، نه فقط در فکر، بلکه در دنیای واقعی اتفاقی افتاد. بارها و بارها این صحنه را مجسم کرده بودم. حالا حسش میکنم! حالا میدانم در دست گرفتن سرنوشت خویش یعنی چه. هولناک است و شگفتانگیز. 0 10 علیرضا اورسجی 1404/1/23 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 160 صفحۀ 292 درخت برای غره شدن بر بلندیاش نیازمند هوایی توفانی است. 0 10 علیرضا اورسجی 1404/1/3 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 160 صفحۀ 125 معمولاً مهمترین سؤال آن است که پرسیده نمیشود! 0 5 علیرضا اورسجی 1403/12/22 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.3 34 صفحۀ 111 «چون نمیتوانم مثل شما تشخیص بدهم چی را صلاح است بگویم چی را نه، پس همه چیز را میگویم. چون در نهایت و همیشه Transparency is the best policy» 0 16 علیرضا اورسجی 1403/12/19 کالیگولا آلبر کامو 4.1 49 صفحۀ 94 هیچ وقت مردم از کار سرنوشت سر درنمیآورند و برای همین است که من سرنوشت شدهام. من قیافه ابلهانه و نامفهوم خدایان را به خود گرفتهام. و همین بود که رفقایت الان میپرستیدند. 0 27 علیرضا اورسجی 1403/12/17 کالیگولا آلبر کامو 4.1 49 صفحۀ 20 در نظر بگیرید که بدبختی مثل ازدواج است. آدم خیال میکند که انتخاب کرده است، بعد میبیند انتخاب شده است. این است و کاری هم نمیشود کرد. 0 56 علیرضا اورسجی 1403/12/15 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.3 34 صفحۀ 45 این که «یا» محتوم نیست و آنچه شاعرانه است حقیقت دارد. 0 6 علیرضا اورسجی 1403/12/14 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.3 34 صفحۀ 28 همیشه موقعیتها یا آدمهایی که دست کمشان میگیری زندگیات را تغییر میدهند. بزرگ یا کوچکش هم مهم نیست. مهم این است که تغییر میدهند. آدم معمولا با همانی که چندان هم داخل آدم حسابش نمیکرده ازدواج میکند و معمولا همان بچهاش که از همه بیخیالتر و بیعرضهتر به نظر میآمده دستش را میگیرد و زندگیاش را همان شغلی سر و سامان یا به باد میدهد که فکر میکرده هیچوقت سراغش نمیرود. 3 34 علیرضا اورسجی 1403/12/1 خارپشت و روباه: در باب نگاه تولستوی به تاریخ آیزایا برلین 4.0 2 صفحۀ 21 کوشش برای «فهمیدن» قضایا به صورت عقلانی همان، و شکست همان. 0 21 علیرضا اورسجی 1403/12/1 خارپشت و روباه: در باب نگاه تولستوی به تاریخ آیزایا برلین 4.0 2 صفحۀ 17 اگر ما بپذیریم که زندگی بشر تابع دلیل است، امکان زندگی [یعنی فعالیت خودجوشی که مستلزم آگاه بودن از اختیار است] از میان میرود. 0 4 علیرضا اورسجی 1403/11/26 نقال فیلم ارنان ریورالتلیئر 4.2 10 صفحۀ 24 نمیفهمم چرا آدم باید کرم شبتاب بماند، وقتی که میتواند ستاره باشد؟ 0 32