بریدههای کتاب 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 8 ساعت پیش معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.4 76 صفحۀ 62 کسی توی تاریکی شب قرآن می خواند و گریه می کرد... معنی آیه هایی را که می خواند بلد نبودم ، اما من هم گریه ام گرفته بود. لحن خواندنش، حس خواندنش، یادم می انداخت که همین چند دقیقه پیش یک نفر اینجا جان داده بود برای خاک، برای وطنش 0 1 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 دیروز ماهی ها به دریا بر می گردند مرضیه اعتمادی 3.7 23 صفحۀ 203 1 11 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 2 روز پیش چهار قدرت بزرگ آگاتا کریستی 3.7 10 صفحۀ 263 «یک مرد با دادن جان و زندگی اش می تواند پیروزی را بخرد. چه بسا مردانی دیده شده اند که در جنگ زندگی شان را فدای کشورشان کرده اند.» (این کتاب ایرانی نیست... اما ایرانی ها این قسمتش رو خوب درک می کنند!) 0 4 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 3 روز پیش خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 523 ازدشمن شرارت دیده بودند و از دوست خیانت ، اما باز هم ناامید نشده و می خواستند روی پای خودشان بایستند. 0 5 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 3 روز پیش خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 523 دست خدا بود که باید می آمد و این موشک روسیِ عاشق ایران را برمی داشت و می گذاشت جایی که دشمن اسلام ادب شود، جایی که خودش بهتر میدانست کجا بود. 0 4 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 3 روز پیش چهار قدرت بزرگ آگاتا کریستی 3.7 10 صفحۀ 212 « هستینگز، تو واقعا مرا به شگفتی می اندازی. تو واقعا نمی دانی که کارآگاهان مشهور برادرانی دارند که اگر کاهلی مشروط نبود آنها از خودشان مشهورتر می شدند؟» 0 1 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 4 روز پیش چهار قدرت بزرگ آگاتا کریستی 3.7 10 صفحۀ 202 گفت: «یعنی ستاره ها هم می جنگند ، هستینگز؟ اگر اینطور نباشد، اگر نباشد، دوست من، سوگند می خورم که اگر آن وقت فرا برسد کوچک ترین رحم و عطوفتی بخرج ندهم!» از او پرسیدم: «منظورت از این حرف چیست؟» اما پوآرو سرش را به سوی پرستار برگردانده بود و چیزهایی از او می پرسید... 0 2 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 4 روز پیش چهار قدرت بزرگ آگاتا کریستی 3.7 10 صفحۀ 156 پوآرو خوبی های زیادی دارد، اما حجب و حیا در آن ها جایی ندارد! 0 1 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/28 خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 454 حتی پارک بازی هم می توانست در عرض چند دقیقه، تبدیل به سلاخ خانه ی کودکان شود. 0 10 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/28 خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 454 هرروز بر دیوار دبیرستان های پسرانه ، عکس شهید جدیدی از شاگردان مدرسه می نشست. 0 16 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/25 نشانه هایی از او سیدرضا صدر 4.0 1 صفحۀ 397 آری، بشر پیرو دل خویش است نه پیرو عقل خویش! 0 1 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/23 ماهی ها به دریا بر می گردند مرضیه اعتمادی 3.7 23 صفحۀ 124 خیلیها فکر میکنند زندگی در جنگ و شهید دادن برای ما عادی شده؛ ولی این طور نیست. هرکدام این جوانها را که از دست میدهیم، تکهای از قلبمان کنده میشود. آدم هیچوقت به از دست دادن عادت نمیکند. به آوارگی و ویرانی عادت نمیکند. فقط چارهای به جز صبر ندارد. 0 4 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/20 خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 317 اگر آن سفیر مرگ نیم ساعت دیرتر یا زودتر به هدف می خورد دیگر روزنامه های فردا صبح نمی توانستند این تیتر را بزنند که: «هلاکت ششصد سرباز مصری در ترمینال بغداد، توسط موشک جمهوری اسلامی ایران.» پ.ن : از خوشحالی این قسمت ، تا از ایرپاد پخش شد یادداشتش کردم و بریده کتاب گذاشتم. ببینید خداوند که صاحب بالاترین قدرت هاست، چطور می تونه هدف یک موشک رو به طورکل جوری تغییر بده که ۶۰۰ تا سرباز خائن مصری به درک واصل بشن!!!! 0 2 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/19 خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 127 هنوز که پس از گذشت هزار و سیصد و اندی از فاجعه ی عظیم کربلا می گذرد، مظلومیت اهل بیت، از درب و دیوار حرم می بارد...(بخشی از نامه شهید طهرانی مقدم به همسرشان هنگامی که در سوریه بودند.) 0 0 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/17 نشانه هایی از او سیدرضا صدر 4.0 1 صفحۀ 396 «لردکلوین» بزرگترین دانشمند فیزیک می گوید: اگر صحیح فکر کنید ، علم شما را ناچار خواهد کرد که به خداوند ایمان داشته باشید. 0 7 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/15 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.5 54 صفحۀ 40 0 14 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/14 نشانه هایی از او سیدرضا صدر 4.0 1 صفحۀ 226 0 3 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/11 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.5 54 صفحۀ 35 «مردم! ببینید چه کسی پیش روی شما ایستاده است، سپس به وجدانهایتان مراجعه کنید و ببینید که آیا کشتن من و شکستن حرَم من رواست؟ آیا من فرزندزاده پیامبر شما نیستم؟ آیا انکار میکنید که پیامبر جد من است؟ فاطمه مادر من است؟ علی پدر من است و...؟ بغض راه گلویت را سد میکند، اشک در چشمهایت حلقه میزند و قلبت گُر میگیرد. میخواهی از همان شکاف خیمه فریاد بزنی برادر! همین افتخارات ما جرائم ماست. اگر تو فرزند علی نبودی، اگر جدّ تو پیامبر نبود که سران این قوم با تو دشمنی نمیکردند و چنین لشکری به جنگ با تو نمیفرستادند! عدوات اینها به احد برمیگردد، به بدر، به حنین، کینه اینها کینه خندقی است. بغض اینها بغض خیبری است». 0 4 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/9 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.5 54 صفحۀ 25 این بوی حسین(ع)است. این صدای گامهای حسین(ع) است که به خیمه تو نزدیک میشود و این دست اوست که یال خیمه را کنار میزند و تبسم شیرینش از پس پرده طلوع میکند. همیشه همینطور بوده است هر بار دلت هوای او را کرده او در ظهور پیش قدم شده و حیرت را هم بر اشتیاق و تمنا و شیدایت افزوده. تمام قد پیش پای او بر میخیزی و او را بر سجادهات مینشانی. میخواهی تمام تار و پود سجاده از بوی حضور او آکنده شود. میگوید: «خواهرم در نماز شبهایت مرا فراموش نکنی» و تو بر دلت میگذرد چه جای فراموشی برادر؟ مگر جز تو قبله دیگری هم هست؟ مگر ماهی حضور آب را در دریا فراموش میکند؟ مگر زیستن بی یاد تو معنا دارد؟ مگر زندگی بی حضور خاطرت ممکن است؟! 📗 ص۲۵، ۲۶ 0 4 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/3 قرآن کریم هو 4.9 41 صفحۀ 511 أعوذ بالله من الشيطان الرجيم "إنا فتحنا لك فتحاً مُبينا"✌🏻💖 1 12
بریدههای کتاب 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 8 ساعت پیش معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.4 76 صفحۀ 62 کسی توی تاریکی شب قرآن می خواند و گریه می کرد... معنی آیه هایی را که می خواند بلد نبودم ، اما من هم گریه ام گرفته بود. لحن خواندنش، حس خواندنش، یادم می انداخت که همین چند دقیقه پیش یک نفر اینجا جان داده بود برای خاک، برای وطنش 0 1 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 دیروز ماهی ها به دریا بر می گردند مرضیه اعتمادی 3.7 23 صفحۀ 203 1 11 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 2 روز پیش چهار قدرت بزرگ آگاتا کریستی 3.7 10 صفحۀ 263 «یک مرد با دادن جان و زندگی اش می تواند پیروزی را بخرد. چه بسا مردانی دیده شده اند که در جنگ زندگی شان را فدای کشورشان کرده اند.» (این کتاب ایرانی نیست... اما ایرانی ها این قسمتش رو خوب درک می کنند!) 0 4 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 3 روز پیش خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 523 ازدشمن شرارت دیده بودند و از دوست خیانت ، اما باز هم ناامید نشده و می خواستند روی پای خودشان بایستند. 0 5 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 3 روز پیش خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 523 دست خدا بود که باید می آمد و این موشک روسیِ عاشق ایران را برمی داشت و می گذاشت جایی که دشمن اسلام ادب شود، جایی که خودش بهتر میدانست کجا بود. 0 4 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 3 روز پیش چهار قدرت بزرگ آگاتا کریستی 3.7 10 صفحۀ 212 « هستینگز، تو واقعا مرا به شگفتی می اندازی. تو واقعا نمی دانی که کارآگاهان مشهور برادرانی دارند که اگر کاهلی مشروط نبود آنها از خودشان مشهورتر می شدند؟» 0 1 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 4 روز پیش چهار قدرت بزرگ آگاتا کریستی 3.7 10 صفحۀ 202 گفت: «یعنی ستاره ها هم می جنگند ، هستینگز؟ اگر اینطور نباشد، اگر نباشد، دوست من، سوگند می خورم که اگر آن وقت فرا برسد کوچک ترین رحم و عطوفتی بخرج ندهم!» از او پرسیدم: «منظورت از این حرف چیست؟» اما پوآرو سرش را به سوی پرستار برگردانده بود و چیزهایی از او می پرسید... 0 2 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 4 روز پیش چهار قدرت بزرگ آگاتا کریستی 3.7 10 صفحۀ 156 پوآرو خوبی های زیادی دارد، اما حجب و حیا در آن ها جایی ندارد! 0 1 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/28 خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 454 حتی پارک بازی هم می توانست در عرض چند دقیقه، تبدیل به سلاخ خانه ی کودکان شود. 0 10 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/28 خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 454 هرروز بر دیوار دبیرستان های پسرانه ، عکس شهید جدیدی از شاگردان مدرسه می نشست. 0 16 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/25 نشانه هایی از او سیدرضا صدر 4.0 1 صفحۀ 397 آری، بشر پیرو دل خویش است نه پیرو عقل خویش! 0 1 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/23 ماهی ها به دریا بر می گردند مرضیه اعتمادی 3.7 23 صفحۀ 124 خیلیها فکر میکنند زندگی در جنگ و شهید دادن برای ما عادی شده؛ ولی این طور نیست. هرکدام این جوانها را که از دست میدهیم، تکهای از قلبمان کنده میشود. آدم هیچوقت به از دست دادن عادت نمیکند. به آوارگی و ویرانی عادت نمیکند. فقط چارهای به جز صبر ندارد. 0 4 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/20 خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 317 اگر آن سفیر مرگ نیم ساعت دیرتر یا زودتر به هدف می خورد دیگر روزنامه های فردا صبح نمی توانستند این تیتر را بزنند که: «هلاکت ششصد سرباز مصری در ترمینال بغداد، توسط موشک جمهوری اسلامی ایران.» پ.ن : از خوشحالی این قسمت ، تا از ایرپاد پخش شد یادداشتش کردم و بریده کتاب گذاشتم. ببینید خداوند که صاحب بالاترین قدرت هاست، چطور می تونه هدف یک موشک رو به طورکل جوری تغییر بده که ۶۰۰ تا سرباز خائن مصری به درک واصل بشن!!!! 0 2 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/19 خط مقدم 4.6 36 صفحۀ 127 هنوز که پس از گذشت هزار و سیصد و اندی از فاجعه ی عظیم کربلا می گذرد، مظلومیت اهل بیت، از درب و دیوار حرم می بارد...(بخشی از نامه شهید طهرانی مقدم به همسرشان هنگامی که در سوریه بودند.) 0 0 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/17 نشانه هایی از او سیدرضا صدر 4.0 1 صفحۀ 396 «لردکلوین» بزرگترین دانشمند فیزیک می گوید: اگر صحیح فکر کنید ، علم شما را ناچار خواهد کرد که به خداوند ایمان داشته باشید. 0 7 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/15 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.5 54 صفحۀ 40 0 14 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/14 نشانه هایی از او سیدرضا صدر 4.0 1 صفحۀ 226 0 3 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/11 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.5 54 صفحۀ 35 «مردم! ببینید چه کسی پیش روی شما ایستاده است، سپس به وجدانهایتان مراجعه کنید و ببینید که آیا کشتن من و شکستن حرَم من رواست؟ آیا من فرزندزاده پیامبر شما نیستم؟ آیا انکار میکنید که پیامبر جد من است؟ فاطمه مادر من است؟ علی پدر من است و...؟ بغض راه گلویت را سد میکند، اشک در چشمهایت حلقه میزند و قلبت گُر میگیرد. میخواهی از همان شکاف خیمه فریاد بزنی برادر! همین افتخارات ما جرائم ماست. اگر تو فرزند علی نبودی، اگر جدّ تو پیامبر نبود که سران این قوم با تو دشمنی نمیکردند و چنین لشکری به جنگ با تو نمیفرستادند! عدوات اینها به احد برمیگردد، به بدر، به حنین، کینه اینها کینه خندقی است. بغض اینها بغض خیبری است». 0 4 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/9 آفتاب در حجاب سیدمهدی شجاعی 4.5 54 صفحۀ 25 این بوی حسین(ع)است. این صدای گامهای حسین(ع) است که به خیمه تو نزدیک میشود و این دست اوست که یال خیمه را کنار میزند و تبسم شیرینش از پس پرده طلوع میکند. همیشه همینطور بوده است هر بار دلت هوای او را کرده او در ظهور پیش قدم شده و حیرت را هم بر اشتیاق و تمنا و شیدایت افزوده. تمام قد پیش پای او بر میخیزی و او را بر سجادهات مینشانی. میخواهی تمام تار و پود سجاده از بوی حضور او آکنده شود. میگوید: «خواهرم در نماز شبهایت مرا فراموش نکنی» و تو بر دلت میگذرد چه جای فراموشی برادر؟ مگر جز تو قبله دیگری هم هست؟ مگر ماهی حضور آب را در دریا فراموش میکند؟ مگر زیستن بی یاد تو معنا دارد؟ مگر زندگی بی حضور خاطرت ممکن است؟! 📗 ص۲۵، ۲۶ 0 4 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮 1404/4/3 قرآن کریم هو 4.9 41 صفحۀ 511 أعوذ بالله من الشيطان الرجيم "إنا فتحنا لك فتحاً مُبينا"✌🏻💖 1 12