بریدههای کتاب 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1404/1/6 کاراوال جلد 1 استفانی گاربر 4.4 40 صفحۀ 182 0 4 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/4/30 بازگشت شازده کوچولو الخاندرو گیلیرمو روئمرس 2.8 1 صفحۀ 72 من فکر نمیکنم ما با مرگ روحمون رو از دست بدیم. اما درنهایت هممون سرنوشتی داریم. اگه قراره وقتی اونجا رسیدیم، قضاوتمون کنن من مطمئنم سوال اینه: "چقدر عشق ورزیدی؟" نمیپرسن "چقدر پول جمع کردی؟" یا "چقدر به دیگران پول دادی؟" تاثیر گذاری اگه در خدمت دیگران و برای کمک به اونها نباشه، معنایی نداره. 0 5 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/4/21 کتاب ساحلی امیلی هنری 3.9 27 صفحۀ 9 و در آن لحظه بود که متوجه شدم: وقتی حس میکردی دنیا تاریک و ترسناک است؛ عشق میتوانست تو را به رقصیدن وا دارد؛ خنده میتوانست کمی از دردت بکاهد؛ زیبایی میتوانست ترست را سوراخ سوراخ کند. 0 25 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/4/4 پادشاه پلید جلد 2 هالی بلک 4.5 35 صفحۀ 17 بغل کردن حس خوبی داشت، حتی اگر آن آغوش از آنِ هیولا باشد. 0 10 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/3/28 شاهزاده سنگدل جلد 1 هالی بلک 4.2 71 صفحۀ 46 میخواهم سرش فریاد بزنم و بگویم: میدونی چقدر سخته همیشه سرت رو پایین بندازی؟ که تمام توهین ها رو بشنوی و تهدیدها رو تحمل کنی؟ من تمام اینها رو تحمل کردهم. فکر کنم این سر سختی من رو نشون میده و اگه میدیدی من در برابر تمام اتفاقها فقط خندیدهام، میفهمیدی که ارزشش رو دارم. 0 8 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/1/26 بخش دی فریدا مک فادن 4.2 262 صفحۀ 55 به هرحال، تنها راه اینکه بفهمی سلامت عقلی داری این است که یک فرد کاملاََ دیوانه را ببینی. 0 6 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/1/21 شنبه ی گلوریا ماریو بندتی 3.7 3 صفحۀ 7 ما کشورِ کوچکِ داستان کوتاهیم 0 3 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/1/12 هیچوقت دروغ نگو فریدا مک فادن 4.1 97 صفحۀ 4 همه دروغ می گویند 1 12 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1402/9/15 تاج دوقلوها کاترین وبر 4.0 83 صفحۀ 62 رن نتوانست خودداری کند و گفت: "ویلم فقط وزیر پدرم بود." یک تکه پازل دیگر را محکم سرجایش گذاشت. "پس درواقع اون به من مدیونه." انسل اخم کرد:" ولی تو اون موقع نوزاد بود." رن گفت:" آره، قابل تحسینه، مگه نه؟" 0 11
بریدههای کتاب 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1404/1/6 کاراوال جلد 1 استفانی گاربر 4.4 40 صفحۀ 182 0 4 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/4/30 بازگشت شازده کوچولو الخاندرو گیلیرمو روئمرس 2.8 1 صفحۀ 72 من فکر نمیکنم ما با مرگ روحمون رو از دست بدیم. اما درنهایت هممون سرنوشتی داریم. اگه قراره وقتی اونجا رسیدیم، قضاوتمون کنن من مطمئنم سوال اینه: "چقدر عشق ورزیدی؟" نمیپرسن "چقدر پول جمع کردی؟" یا "چقدر به دیگران پول دادی؟" تاثیر گذاری اگه در خدمت دیگران و برای کمک به اونها نباشه، معنایی نداره. 0 5 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/4/21 کتاب ساحلی امیلی هنری 3.9 27 صفحۀ 9 و در آن لحظه بود که متوجه شدم: وقتی حس میکردی دنیا تاریک و ترسناک است؛ عشق میتوانست تو را به رقصیدن وا دارد؛ خنده میتوانست کمی از دردت بکاهد؛ زیبایی میتوانست ترست را سوراخ سوراخ کند. 0 25 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/4/4 پادشاه پلید جلد 2 هالی بلک 4.5 35 صفحۀ 17 بغل کردن حس خوبی داشت، حتی اگر آن آغوش از آنِ هیولا باشد. 0 10 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/3/28 شاهزاده سنگدل جلد 1 هالی بلک 4.2 71 صفحۀ 46 میخواهم سرش فریاد بزنم و بگویم: میدونی چقدر سخته همیشه سرت رو پایین بندازی؟ که تمام توهین ها رو بشنوی و تهدیدها رو تحمل کنی؟ من تمام اینها رو تحمل کردهم. فکر کنم این سر سختی من رو نشون میده و اگه میدیدی من در برابر تمام اتفاقها فقط خندیدهام، میفهمیدی که ارزشش رو دارم. 0 8 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/1/26 بخش دی فریدا مک فادن 4.2 262 صفحۀ 55 به هرحال، تنها راه اینکه بفهمی سلامت عقلی داری این است که یک فرد کاملاََ دیوانه را ببینی. 0 6 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/1/21 شنبه ی گلوریا ماریو بندتی 3.7 3 صفحۀ 7 ما کشورِ کوچکِ داستان کوتاهیم 0 3 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1403/1/12 هیچوقت دروغ نگو فریدا مک فادن 4.1 97 صفحۀ 4 همه دروغ می گویند 1 12 𝖲𝖺𝗆𝖺🪞 1402/9/15 تاج دوقلوها کاترین وبر 4.0 83 صفحۀ 62 رن نتوانست خودداری کند و گفت: "ویلم فقط وزیر پدرم بود." یک تکه پازل دیگر را محکم سرجایش گذاشت. "پس درواقع اون به من مدیونه." انسل اخم کرد:" ولی تو اون موقع نوزاد بود." رن گفت:" آره، قابل تحسینه، مگه نه؟" 0 11