بریدههای کتاب هانیه هانیه 11 ساعت پیش شهر از نو: شهرها با کدام روایت از پس فاجعه بر می آیند لارنس جی. ویل 3.5 4 صفحۀ 197 مادامی که بودجهی اقتصادی شهر تغییر بنیادینی نکند، فاجعه محرک سرمایهگذاری مجدد و تخریب خلاقانه خواهد بود. 0 3 هانیه 11 ساعت پیش شهر از نو: شهرها با کدام روایت از پس فاجعه بر می آیند لارنس جی. ویل 3.5 4 صفحۀ 206 شهرها فقط مکانهایی نیستند که ما در آنها زندگی، کار و تفریح میکنیم بلکه تجلی ایمان غایی ما به پروژهی انسانی و باور ما به یکدیگرند. 1 6 هانیه 11 ساعت پیش شهر از نو: شهرها با کدام روایت از پس فاجعه بر می آیند لارنس جی. ویل 3.5 4 صفحۀ 206 «شهرها دوباره به پا میخیزند» اما نه به دلیل وجود نیرویی خودانگیخته و مرموز، که چون مردمان به شهرها ایمان دارند. 0 4 هانیه 1404/1/16 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 331 صفحۀ 275 درت را بگذار بابا 0 6 هانیه 1404/1/8 جریان های پنهان خانوادگی افسانه نجم آبادی 3.6 6 صفحۀ 109 ما به واسطهٔ اشیایی که دوست داریم میاندیشیم، ما اشیایی را که به واسطهٔ آنها میاندیشیم دوست داریم. 0 12 هانیه 1404/1/8 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 143 در این شهر نمیتوانی کوتاه بیایی. و این را خود شهر یادت میدهد. 0 5 هانیه 1404/1/6 جریان های پنهان خانوادگی افسانه نجم آبادی 3.6 6 صفحۀ 46 نوستالژی نوعی انذار است با هدف حفاظت از ما در برابر تقدیری خوفانگیز 0 6 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 80 بهنظرم آدم واقعا به پیامبر احتیاج دارد. دلیلی ندارد خودش به عنوان خودش با خدا روبهرو شود. 0 4 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 56 هیچی همانی که نشان میدهد نیست. هیچی فقط همانی که نشان میدهد نیست.// این را هم کتابها یادم دادهاند، توی کتابها آدمها این شکلی تصمیم میگیرند. // کتابها جرئت قضاوت را از تو میگیرند ولی لذت سرکشی را به تو میبخشند. 0 3 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 45 آنچه شاعرانه است حقیقت دارد. به شرط اینکه خودت باشی. 0 4 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 42 شاعرانگی به آدم خلاقیت میدهد. و خلاقیت مگر یعنی چه؟ خلاقیت یعنی آدم خودش باشد. خیلی خودش باشد. 0 85 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 24 ما تنهاییم آنها هم تنهایند. میخواهیم همدیگر را ببینیم. آدمها به همین دلیل میخوانند. میبینند. میسازند. میآفرینند و در همهٔ اینها حدی و رنگی از افشاگری و خودشیفتگی هست. باید باشد. هنر همین است. فقط محافظهکارها، روانکاوها -شاید چون همهٔ رازهای بشر را میدانند و نیازی به افشاگری ندارند- و متوسطها از این کار پرهیز و چشمپوشی میکنند و فقط جوانان هجده سالهٔ دنیانادیده و خودشیفتههای سرد و گرمنچشیده و تازهکاران ذوقزده در هر بده بستانی خرجش میکنندو هدرش میدهند. انگار قیمتی ندارد. انگار پول سیاه است. اما نه سیاه است نه مفت. بهایی ست که آدمها برای تنها نماندن و رستگاریشان میدهند. 0 1 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 18 هر گاوی که سر راهت سبز شد استحقاق اینکه مشتی یونجه برایش بریزی ندارد هر چند گرسنه بنماید. 0 3 هانیه 1403/12/28 مترجم دردها جومپا لاهیری 3.7 38 صفحۀ 35 ما همین که استقلال پیدا کردیم تکهتکه شدیم. 0 10 هانیه 1403/11/5 مرگ قسطی لویی فردینان سلین 4.3 12 صفحۀ 183 نفرت واقعی از اعماق میآید، از جوانیای که کارِ مظلومانهٔ بیدفاع تباهش کرده. این نفرتی ست که آدم را میکشد. 0 3 هانیه 1403/10/7 24 ساعت از زندگی یک زن اشتفان سوایگ 3.5 5 صفحۀ 62 شب انسان را به خود میآورد… منظرهٔ چیزها در شب و روز یکسان نیست. 0 9 هانیه 1403/10/4 24 ساعت از زندگی یک زن اشتفان سوایگ 3.5 5 صفحۀ 21 اطلاع بر احوال انسانها را بیشتر از محاکمهشان دوست دارم. 0 27 هانیه 1403/9/16 شوخی میلان کوندرا 4.0 3 صفحۀ 362 آنها به جسم خود عشق میورزند. ما از جسم خودمان غافل بودیم. آنها عاشق سفرند، ما همانجا که بودیم، ماندیم. آنها عاشق ماجرایند، ما تمام وقتمان را در جلسات گذراندیم. آنها عاشق جازند، ما به تقلید بیرنگ و بو از موسیقی سنتیمان راضی بودیم. آنها خودشان را دوست دارند، ما میخواستیم دنیا را نجات دهیم اما با افکار ناجیانهٔ خود آن را تقریبا نابود کردیم. شاید آنها با اصالت خودپرستیشان همانهایی باشند که دنیا را نجات میدهند. 0 40 هانیه 1403/9/7 شوخی میلان کوندرا 4.0 3 صفحۀ 234 صبحانهٔ مفصل کلید موفقیت تمام روز است. 0 15 هانیه 1403/9/1 شوخی میلان کوندرا 4.0 3 صفحۀ 119 در تکامل تدریجی رابطه، نقطهٔ عطف همیشه از رویدادهای دراماتیک پدید نمیآید؛ اغلب از چیزهایی ناشی میشود که در ابتدا به کلی بیاهمیت به نظر میآید. 0 13
بریدههای کتاب هانیه هانیه 11 ساعت پیش شهر از نو: شهرها با کدام روایت از پس فاجعه بر می آیند لارنس جی. ویل 3.5 4 صفحۀ 197 مادامی که بودجهی اقتصادی شهر تغییر بنیادینی نکند، فاجعه محرک سرمایهگذاری مجدد و تخریب خلاقانه خواهد بود. 0 3 هانیه 11 ساعت پیش شهر از نو: شهرها با کدام روایت از پس فاجعه بر می آیند لارنس جی. ویل 3.5 4 صفحۀ 206 شهرها فقط مکانهایی نیستند که ما در آنها زندگی، کار و تفریح میکنیم بلکه تجلی ایمان غایی ما به پروژهی انسانی و باور ما به یکدیگرند. 1 6 هانیه 11 ساعت پیش شهر از نو: شهرها با کدام روایت از پس فاجعه بر می آیند لارنس جی. ویل 3.5 4 صفحۀ 206 «شهرها دوباره به پا میخیزند» اما نه به دلیل وجود نیرویی خودانگیخته و مرموز، که چون مردمان به شهرها ایمان دارند. 0 4 هانیه 1404/1/16 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 331 صفحۀ 275 درت را بگذار بابا 0 6 هانیه 1404/1/8 جریان های پنهان خانوادگی افسانه نجم آبادی 3.6 6 صفحۀ 109 ما به واسطهٔ اشیایی که دوست داریم میاندیشیم، ما اشیایی را که به واسطهٔ آنها میاندیشیم دوست داریم. 0 12 هانیه 1404/1/8 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 143 در این شهر نمیتوانی کوتاه بیایی. و این را خود شهر یادت میدهد. 0 5 هانیه 1404/1/6 جریان های پنهان خانوادگی افسانه نجم آبادی 3.6 6 صفحۀ 46 نوستالژی نوعی انذار است با هدف حفاظت از ما در برابر تقدیری خوفانگیز 0 6 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 80 بهنظرم آدم واقعا به پیامبر احتیاج دارد. دلیلی ندارد خودش به عنوان خودش با خدا روبهرو شود. 0 4 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 56 هیچی همانی که نشان میدهد نیست. هیچی فقط همانی که نشان میدهد نیست.// این را هم کتابها یادم دادهاند، توی کتابها آدمها این شکلی تصمیم میگیرند. // کتابها جرئت قضاوت را از تو میگیرند ولی لذت سرکشی را به تو میبخشند. 0 3 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 45 آنچه شاعرانه است حقیقت دارد. به شرط اینکه خودت باشی. 0 4 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 42 شاعرانگی به آدم خلاقیت میدهد. و خلاقیت مگر یعنی چه؟ خلاقیت یعنی آدم خودش باشد. خیلی خودش باشد. 0 85 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 24 ما تنهاییم آنها هم تنهایند. میخواهیم همدیگر را ببینیم. آدمها به همین دلیل میخوانند. میبینند. میسازند. میآفرینند و در همهٔ اینها حدی و رنگی از افشاگری و خودشیفتگی هست. باید باشد. هنر همین است. فقط محافظهکارها، روانکاوها -شاید چون همهٔ رازهای بشر را میدانند و نیازی به افشاگری ندارند- و متوسطها از این کار پرهیز و چشمپوشی میکنند و فقط جوانان هجده سالهٔ دنیانادیده و خودشیفتههای سرد و گرمنچشیده و تازهکاران ذوقزده در هر بده بستانی خرجش میکنندو هدرش میدهند. انگار قیمتی ندارد. انگار پول سیاه است. اما نه سیاه است نه مفت. بهایی ست که آدمها برای تنها نماندن و رستگاریشان میدهند. 0 1 هانیه 1404/1/3 نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی حبیبه جعفریان 4.2 21 صفحۀ 18 هر گاوی که سر راهت سبز شد استحقاق اینکه مشتی یونجه برایش بریزی ندارد هر چند گرسنه بنماید. 0 3 هانیه 1403/12/28 مترجم دردها جومپا لاهیری 3.7 38 صفحۀ 35 ما همین که استقلال پیدا کردیم تکهتکه شدیم. 0 10 هانیه 1403/11/5 مرگ قسطی لویی فردینان سلین 4.3 12 صفحۀ 183 نفرت واقعی از اعماق میآید، از جوانیای که کارِ مظلومانهٔ بیدفاع تباهش کرده. این نفرتی ست که آدم را میکشد. 0 3 هانیه 1403/10/7 24 ساعت از زندگی یک زن اشتفان سوایگ 3.5 5 صفحۀ 62 شب انسان را به خود میآورد… منظرهٔ چیزها در شب و روز یکسان نیست. 0 9 هانیه 1403/10/4 24 ساعت از زندگی یک زن اشتفان سوایگ 3.5 5 صفحۀ 21 اطلاع بر احوال انسانها را بیشتر از محاکمهشان دوست دارم. 0 27 هانیه 1403/9/16 شوخی میلان کوندرا 4.0 3 صفحۀ 362 آنها به جسم خود عشق میورزند. ما از جسم خودمان غافل بودیم. آنها عاشق سفرند، ما همانجا که بودیم، ماندیم. آنها عاشق ماجرایند، ما تمام وقتمان را در جلسات گذراندیم. آنها عاشق جازند، ما به تقلید بیرنگ و بو از موسیقی سنتیمان راضی بودیم. آنها خودشان را دوست دارند، ما میخواستیم دنیا را نجات دهیم اما با افکار ناجیانهٔ خود آن را تقریبا نابود کردیم. شاید آنها با اصالت خودپرستیشان همانهایی باشند که دنیا را نجات میدهند. 0 40 هانیه 1403/9/7 شوخی میلان کوندرا 4.0 3 صفحۀ 234 صبحانهٔ مفصل کلید موفقیت تمام روز است. 0 15 هانیه 1403/9/1 شوخی میلان کوندرا 4.0 3 صفحۀ 119 در تکامل تدریجی رابطه، نقطهٔ عطف همیشه از رویدادهای دراماتیک پدید نمیآید؛ اغلب از چیزهایی ناشی میشود که در ابتدا به کلی بیاهمیت به نظر میآید. 0 13