بریدههای کتاب Amadeus Amadeus 1403/12/11 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 138 صفحۀ 95 درد اینجاست که آدمیزاد روی زمین تنهاست. 0 29 Amadeus 1403/12/8 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 138 صفحۀ 63 خودم دیگر مرده بودم،چطور میتوانستم انسان دیگری را نجات بدهم؟ 0 5 Amadeus 1403/12/5 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 138 صفحۀ 38 بله غرور دارد!من هم از آدمهای مغرور خوشم میآید.مغرورها به خصوص وقتی جذاباند که دیگر مطمئنی رویشان تسلط داری، مگر نه؟ 0 7 Amadeus 1403/12/1 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 160 هرچه بیشتر خودم را متهم کنم،بیشتر حق آن را خواهم داشت که درباره شما قضاوت کنم. 0 15 Amadeus 1403/11/30 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 145 صد و پنجاه سال پیش مردم برای دریاچهها و جنگلها دچار تأثرات شاعرانه میشدند. امروزه ما برای دخمهی زندانها غزل میسراییم... 0 12 Amadeus 1403/11/30 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 141 آیا دروغ سرانجام انسان را به راه حقیقت نمیکشاند؟ 0 58 Amadeus 1403/11/28 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 132 هر انسان گواهی است بر جنایت همهی انسانهای دیگر. 2 8 Amadeus 1403/11/27 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 125 وقتی از عشق و از عفاف ناامید شدم،عاقبت به این نتیجه رسیدم که عیاشی باقی مانده است.عیاشی به خوبی جایگزین عشق میشود،خندهها را از میان میبرد،سکوت را باز میآورد و مخصوصاً جاودانگی میبخشد. 1 4 Amadeus 1403/11/24 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 114 انسان در عرق احتضار،رستگاری خود را به دست میآورد. 0 7 Amadeus 1403/11/19 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 98 از کجا میدانم که دوستی ندارم؟بسیار ساده است.این موضوع را روزی کشف کردم که به فکر خودکشی افتادم تا به آنها کلک بزنم ،یعنی به طریقی آنها را تنبیه کنم.ولی چه کسی را میخواستم تنبیه کنم؟لابد چند نفری تعجب میکردند؛و هیچکس احساس نمیکرد که تنبیه شده است.آن وقت فهمیدم که دوستی ندارم. 2 22 Amadeus 1403/11/18 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 88 گروهی فریاد میزنند «دوستم داشته باش !»گروهی دیگر: «دوستم نداشته باش!» ولی گروهی هم هستند، بدترین و بدبختترین آنها،میگویند: «دوستم نداشته باش و به من وفادار باش!» 0 10 Amadeus 1403/11/17 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 62 ولی آیا میدانید برای چه ما همیشه نسبت به مردگان منصفتر و بخشندهتریم؟دلیلش ساده است!با آنها الزامی در کار نیست. ما را آزاد میگذارند،ما میتوانیم هر وقت فرصت داشتیم، در فاصله میانه یک مجلس مهمانی و یک یار مهربان،یعنی روی هم رفته در اوقات هدر رفته، بزرگداشت آنان را قرار دهیم. 0 6 Amadeus 1403/11/16 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 56 جنایت همواره جایی در قسمت جلوِ صحنه دارد،اما جنایتکار فقط چند لحظه خود را مینماید تا بیدرنگ جایش را به دیگری واگذارد. 0 9 Amadeus 1403/10/18 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 35 صفحۀ 37 تا سرحد مرگ از انسانها میترسیدم،پس بهتر دیدم هیچ از آنها غافل نشوم. 0 15 Amadeus 1403/10/15 سوء تفاهم آلبر کامو 3.8 32 صفحۀ 26 تو فقط داری یک شب منو میسپری دست مادرم و خواهرم. اینکه انقدر وحشت نداره. 0 10 Amadeus 1403/10/3 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.2 245 صفحۀ 61 صحبت فقط بر سر این است که مرگ کی میرسد. 0 35 Amadeus 1403/8/24 اسطوره سیزیف آلبر کامو 3.8 18 صفحۀ 20 ما پیش از آنکه به اندیشیدن عادت کنیم به زیستن عادت میکنیم. 6 46 Amadeus 1403/8/21 طاعون آلبر کامو 4.0 72 صفحۀ 327 همه با این نظر موافق بودند که راحتی و آسایش زندگی گذشته یک شبه باز نمیگردد و اینکه ویران کردن بسیار سادهتر است ساختن است. 0 11 Amadeus 1403/8/19 طاعون آلبر کامو 4.0 72 صفحۀ 290 مسلماً عدالت و برابری بی عیب و نقص مرگ که همه را به یک دید مینگریست همچنان باقی و برقرار بود،اما هیچکس طالب آن نبود. 0 34 Amadeus 1403/8/15 طاعون آلبر کامو 4.0 72 صفحۀ 237 آنها کلاً روی شانس قمار میکردند.. و شانس از آنِ کسی نیست. 0 10
بریدههای کتاب Amadeus Amadeus 1403/12/11 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 138 صفحۀ 95 درد اینجاست که آدمیزاد روی زمین تنهاست. 0 29 Amadeus 1403/12/8 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 138 صفحۀ 63 خودم دیگر مرده بودم،چطور میتوانستم انسان دیگری را نجات بدهم؟ 0 5 Amadeus 1403/12/5 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 138 صفحۀ 38 بله غرور دارد!من هم از آدمهای مغرور خوشم میآید.مغرورها به خصوص وقتی جذاباند که دیگر مطمئنی رویشان تسلط داری، مگر نه؟ 0 7 Amadeus 1403/12/1 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 160 هرچه بیشتر خودم را متهم کنم،بیشتر حق آن را خواهم داشت که درباره شما قضاوت کنم. 0 15 Amadeus 1403/11/30 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 145 صد و پنجاه سال پیش مردم برای دریاچهها و جنگلها دچار تأثرات شاعرانه میشدند. امروزه ما برای دخمهی زندانها غزل میسراییم... 0 12 Amadeus 1403/11/30 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 141 آیا دروغ سرانجام انسان را به راه حقیقت نمیکشاند؟ 0 58 Amadeus 1403/11/28 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 132 هر انسان گواهی است بر جنایت همهی انسانهای دیگر. 2 8 Amadeus 1403/11/27 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 125 وقتی از عشق و از عفاف ناامید شدم،عاقبت به این نتیجه رسیدم که عیاشی باقی مانده است.عیاشی به خوبی جایگزین عشق میشود،خندهها را از میان میبرد،سکوت را باز میآورد و مخصوصاً جاودانگی میبخشد. 1 4 Amadeus 1403/11/24 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 114 انسان در عرق احتضار،رستگاری خود را به دست میآورد. 0 7 Amadeus 1403/11/19 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 98 از کجا میدانم که دوستی ندارم؟بسیار ساده است.این موضوع را روزی کشف کردم که به فکر خودکشی افتادم تا به آنها کلک بزنم ،یعنی به طریقی آنها را تنبیه کنم.ولی چه کسی را میخواستم تنبیه کنم؟لابد چند نفری تعجب میکردند؛و هیچکس احساس نمیکرد که تنبیه شده است.آن وقت فهمیدم که دوستی ندارم. 2 22 Amadeus 1403/11/18 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 88 گروهی فریاد میزنند «دوستم داشته باش !»گروهی دیگر: «دوستم نداشته باش!» ولی گروهی هم هستند، بدترین و بدبختترین آنها،میگویند: «دوستم نداشته باش و به من وفادار باش!» 0 10 Amadeus 1403/11/17 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 62 ولی آیا میدانید برای چه ما همیشه نسبت به مردگان منصفتر و بخشندهتریم؟دلیلش ساده است!با آنها الزامی در کار نیست. ما را آزاد میگذارند،ما میتوانیم هر وقت فرصت داشتیم، در فاصله میانه یک مجلس مهمانی و یک یار مهربان،یعنی روی هم رفته در اوقات هدر رفته، بزرگداشت آنان را قرار دهیم. 0 6 Amadeus 1403/11/16 سقوط آلبر کامو 3.9 64 صفحۀ 56 جنایت همواره جایی در قسمت جلوِ صحنه دارد،اما جنایتکار فقط چند لحظه خود را مینماید تا بیدرنگ جایش را به دیگری واگذارد. 0 9 Amadeus 1403/10/18 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 35 صفحۀ 37 تا سرحد مرگ از انسانها میترسیدم،پس بهتر دیدم هیچ از آنها غافل نشوم. 0 15 Amadeus 1403/10/15 سوء تفاهم آلبر کامو 3.8 32 صفحۀ 26 تو فقط داری یک شب منو میسپری دست مادرم و خواهرم. اینکه انقدر وحشت نداره. 0 10 Amadeus 1403/10/3 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.2 245 صفحۀ 61 صحبت فقط بر سر این است که مرگ کی میرسد. 0 35 Amadeus 1403/8/24 اسطوره سیزیف آلبر کامو 3.8 18 صفحۀ 20 ما پیش از آنکه به اندیشیدن عادت کنیم به زیستن عادت میکنیم. 6 46 Amadeus 1403/8/21 طاعون آلبر کامو 4.0 72 صفحۀ 327 همه با این نظر موافق بودند که راحتی و آسایش زندگی گذشته یک شبه باز نمیگردد و اینکه ویران کردن بسیار سادهتر است ساختن است. 0 11 Amadeus 1403/8/19 طاعون آلبر کامو 4.0 72 صفحۀ 290 مسلماً عدالت و برابری بی عیب و نقص مرگ که همه را به یک دید مینگریست همچنان باقی و برقرار بود،اما هیچکس طالب آن نبود. 0 34 Amadeus 1403/8/15 طاعون آلبر کامو 4.0 72 صفحۀ 237 آنها کلاً روی شانس قمار میکردند.. و شانس از آنِ کسی نیست. 0 10