بریدههای کتاب Amadeus Amadeus 1404/2/24 مرشد و مارگریتا میخاییل بولگاکف 4.1 103 صفحۀ 183 ای کاش میشد کل بخش سیزدهم از کتاب(قهرمان وارد میشود) رو نوشت. واقعا قشنگ بود این چپتر از کتاب. 0 9 Amadeus 1404/2/6 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.3 13 صفحۀ 39 آدم چطور میتواند اشتباه زنده بودن را جبران کند؟ مردههای زیادی دیدهام، اما نفهمیدهام چطور میتوان مرد. 0 23 Amadeus 1404/2/1 یادداشت های اینجانب لئونید نیکلایویچ آندری یف 3.9 12 صفحۀ 66 که من ترسوام!آه اگر آن توله سگ از خود راضی میدانست چه طوفان خشمی را در جان من به راه انداخته است، از ترس فریادی میکشید و فرار میکرد زیر تختش. ترسو منم؟ منی که کل جهان بر سرم آوار شد، اما نتوانست لهم کند تازه از تکههای متلاشی وحشتناکش طبق طرح و نقشه خودم جهان جدیدی ساختم. تمام نیروهای شیطانی حیات، از تنهایی و حبس گرفته تا خیانت و دروغ علیه من بسیج شدند، اما من تک تک آنها را تابع اراده خودم کردم. یعنی من، منی که حتی بر خوابها و رویاهایم چیره شدم، ترسو باشم؟... 0 13 Amadeus 1404/1/31 یادداشت های اینجانب لئونید نیکلایویچ آندری یف 3.9 12 صفحۀ 51 فقط آنکس فریاد میکشد که از صحت سخنان خود اطمینانی ندارد،زیرا حقیقت در صلابت آرام و سادگی سرد است که جریان دارد. 0 7 Amadeus 1404/1/25 محاکمه فرانتس کافکا 4.0 24 صفحۀ 81 بدبختی او این بود که هر وقت خود را کمی آزادتر حس میکرد، بلافاصله حرف نسنجیدهای به زبان میآورد. 0 11 Amadeus 1403/12/11 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 171 صفحۀ 95 درد اینجاست که آدمیزاد روی زمین تنهاست. 0 30 Amadeus 1403/12/8 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 171 صفحۀ 63 خودم دیگر مرده بودم،چطور میتوانستم انسان دیگری را نجات بدهم؟ 0 5 Amadeus 1403/12/5 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 171 صفحۀ 38 بله غرور دارد!من هم از آدمهای مغرور خوشم میآید.مغرورها به خصوص وقتی جذاباند که دیگر مطمئنی رویشان تسلط داری، مگر نه؟ 0 7 Amadeus 1403/12/1 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 160 هرچه بیشتر خودم را متهم کنم،بیشتر حق آن را خواهم داشت که درباره شما قضاوت کنم. 0 16 Amadeus 1403/11/30 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 145 صد و پنجاه سال پیش مردم برای دریاچهها و جنگلها دچار تأثرات شاعرانه میشدند. امروزه ما برای دخمهی زندانها غزل میسراییم... 0 12 Amadeus 1403/11/30 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 141 آیا دروغ سرانجام انسان را به راه حقیقت نمیکشاند؟ 0 59 Amadeus 1403/11/28 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 132 هر انسان گواهی است بر جنایت همهی انسانهای دیگر. 2 9 Amadeus 1403/11/27 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 125 وقتی از عشق و از عفاف ناامید شدم،عاقبت به این نتیجه رسیدم که عیاشی باقی مانده است.عیاشی به خوبی جایگزین عشق میشود،خندهها را از میان میبرد،سکوت را باز میآورد و مخصوصاً جاودانگی میبخشد. 1 5 Amadeus 1403/11/24 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 114 انسان در عرق احتضار،رستگاری خود را به دست میآورد. 0 7 Amadeus 1403/11/19 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 98 از کجا میدانم که دوستی ندارم؟بسیار ساده است.این موضوع را روزی کشف کردم که به فکر خودکشی افتادم تا به آنها کلک بزنم ،یعنی به طریقی آنها را تنبیه کنم.ولی چه کسی را میخواستم تنبیه کنم؟لابد چند نفری تعجب میکردند؛و هیچکس احساس نمیکرد که تنبیه شده است.آن وقت فهمیدم که دوستی ندارم. 2 24 Amadeus 1403/11/18 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 88 گروهی فریاد میزنند «دوستم داشته باش !»گروهی دیگر: «دوستم نداشته باش!» ولی گروهی هم هستند، بدترین و بدبختترین آنها،میگویند: «دوستم نداشته باش و به من وفادار باش!» 0 12 Amadeus 1403/11/17 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 62 ولی آیا میدانید برای چه ما همیشه نسبت به مردگان منصفتر و بخشندهتریم؟دلیلش ساده است!با آنها الزامی در کار نیست. ما را آزاد میگذارند،ما میتوانیم هر وقت فرصت داشتیم، در فاصله میانه یک مجلس مهمانی و یک یار مهربان،یعنی روی هم رفته در اوقات هدر رفته، بزرگداشت آنان را قرار دهیم. 0 8 Amadeus 1403/11/16 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 56 جنایت همواره جایی در قسمت جلوِ صحنه دارد،اما جنایتکار فقط چند لحظه خود را مینماید تا بیدرنگ جایش را به دیگری واگذارد. 0 11 Amadeus 1403/10/18 زوال بشری اوسامو دازایی 4.0 42 صفحۀ 37 تا سرحد مرگ از انسانها میترسیدم،پس بهتر دیدم هیچ از آنها غافل نشوم. 0 17 Amadeus 1403/10/15 سوء تفاهم آلبر کامو 3.8 34 صفحۀ 26 تو فقط داری یک شب منو میسپری دست مادرم و خواهرم. اینکه انقدر وحشت نداره. 0 10
بریدههای کتاب Amadeus Amadeus 1404/2/24 مرشد و مارگریتا میخاییل بولگاکف 4.1 103 صفحۀ 183 ای کاش میشد کل بخش سیزدهم از کتاب(قهرمان وارد میشود) رو نوشت. واقعا قشنگ بود این چپتر از کتاب. 0 9 Amadeus 1404/2/6 آفتاب گردان های کور آلبرتو مندس 4.3 13 صفحۀ 39 آدم چطور میتواند اشتباه زنده بودن را جبران کند؟ مردههای زیادی دیدهام، اما نفهمیدهام چطور میتوان مرد. 0 23 Amadeus 1404/2/1 یادداشت های اینجانب لئونید نیکلایویچ آندری یف 3.9 12 صفحۀ 66 که من ترسوام!آه اگر آن توله سگ از خود راضی میدانست چه طوفان خشمی را در جان من به راه انداخته است، از ترس فریادی میکشید و فرار میکرد زیر تختش. ترسو منم؟ منی که کل جهان بر سرم آوار شد، اما نتوانست لهم کند تازه از تکههای متلاشی وحشتناکش طبق طرح و نقشه خودم جهان جدیدی ساختم. تمام نیروهای شیطانی حیات، از تنهایی و حبس گرفته تا خیانت و دروغ علیه من بسیج شدند، اما من تک تک آنها را تابع اراده خودم کردم. یعنی من، منی که حتی بر خوابها و رویاهایم چیره شدم، ترسو باشم؟... 0 13 Amadeus 1404/1/31 یادداشت های اینجانب لئونید نیکلایویچ آندری یف 3.9 12 صفحۀ 51 فقط آنکس فریاد میکشد که از صحت سخنان خود اطمینانی ندارد،زیرا حقیقت در صلابت آرام و سادگی سرد است که جریان دارد. 0 7 Amadeus 1404/1/25 محاکمه فرانتس کافکا 4.0 24 صفحۀ 81 بدبختی او این بود که هر وقت خود را کمی آزادتر حس میکرد، بلافاصله حرف نسنجیدهای به زبان میآورد. 0 11 Amadeus 1403/12/11 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 171 صفحۀ 95 درد اینجاست که آدمیزاد روی زمین تنهاست. 0 30 Amadeus 1403/12/8 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 171 صفحۀ 63 خودم دیگر مرده بودم،چطور میتوانستم انسان دیگری را نجات بدهم؟ 0 5 Amadeus 1403/12/5 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 171 صفحۀ 38 بله غرور دارد!من هم از آدمهای مغرور خوشم میآید.مغرورها به خصوص وقتی جذاباند که دیگر مطمئنی رویشان تسلط داری، مگر نه؟ 0 7 Amadeus 1403/12/1 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 160 هرچه بیشتر خودم را متهم کنم،بیشتر حق آن را خواهم داشت که درباره شما قضاوت کنم. 0 16 Amadeus 1403/11/30 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 145 صد و پنجاه سال پیش مردم برای دریاچهها و جنگلها دچار تأثرات شاعرانه میشدند. امروزه ما برای دخمهی زندانها غزل میسراییم... 0 12 Amadeus 1403/11/30 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 141 آیا دروغ سرانجام انسان را به راه حقیقت نمیکشاند؟ 0 59 Amadeus 1403/11/28 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 132 هر انسان گواهی است بر جنایت همهی انسانهای دیگر. 2 9 Amadeus 1403/11/27 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 125 وقتی از عشق و از عفاف ناامید شدم،عاقبت به این نتیجه رسیدم که عیاشی باقی مانده است.عیاشی به خوبی جایگزین عشق میشود،خندهها را از میان میبرد،سکوت را باز میآورد و مخصوصاً جاودانگی میبخشد. 1 5 Amadeus 1403/11/24 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 114 انسان در عرق احتضار،رستگاری خود را به دست میآورد. 0 7 Amadeus 1403/11/19 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 98 از کجا میدانم که دوستی ندارم؟بسیار ساده است.این موضوع را روزی کشف کردم که به فکر خودکشی افتادم تا به آنها کلک بزنم ،یعنی به طریقی آنها را تنبیه کنم.ولی چه کسی را میخواستم تنبیه کنم؟لابد چند نفری تعجب میکردند؛و هیچکس احساس نمیکرد که تنبیه شده است.آن وقت فهمیدم که دوستی ندارم. 2 24 Amadeus 1403/11/18 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 88 گروهی فریاد میزنند «دوستم داشته باش !»گروهی دیگر: «دوستم نداشته باش!» ولی گروهی هم هستند، بدترین و بدبختترین آنها،میگویند: «دوستم نداشته باش و به من وفادار باش!» 0 12 Amadeus 1403/11/17 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 62 ولی آیا میدانید برای چه ما همیشه نسبت به مردگان منصفتر و بخشندهتریم؟دلیلش ساده است!با آنها الزامی در کار نیست. ما را آزاد میگذارند،ما میتوانیم هر وقت فرصت داشتیم، در فاصله میانه یک مجلس مهمانی و یک یار مهربان،یعنی روی هم رفته در اوقات هدر رفته، بزرگداشت آنان را قرار دهیم. 0 8 Amadeus 1403/11/16 سقوط آلبر کامو 4.0 77 صفحۀ 56 جنایت همواره جایی در قسمت جلوِ صحنه دارد،اما جنایتکار فقط چند لحظه خود را مینماید تا بیدرنگ جایش را به دیگری واگذارد. 0 11 Amadeus 1403/10/18 زوال بشری اوسامو دازایی 4.0 42 صفحۀ 37 تا سرحد مرگ از انسانها میترسیدم،پس بهتر دیدم هیچ از آنها غافل نشوم. 0 17 Amadeus 1403/10/15 سوء تفاهم آلبر کامو 3.8 34 صفحۀ 26 تو فقط داری یک شب منو میسپری دست مادرم و خواهرم. اینکه انقدر وحشت نداره. 0 10