بریدهای از کتاب یادداشت های اینجانب اثر لئونید نیکلایویچ آندری یف
6 روز پیش
صفحۀ 66
که من ترسوام!آه اگر آن توله سگ از خود راضی میدانست چه طوفان خشمی را در جان من به راه انداخته است، از ترس فریادی میکشید و فرار میکرد زیر تختش. ترسو منم؟ منی که کل جهان بر سرم آوار شد، اما نتوانست لهم کند تازه از تکههای متلاشی وحشتناکش طبق طرح و نقشه خودم جهان جدیدی ساختم. تمام نیروهای شیطانی حیات، از تنهایی و حبس گرفته تا خیانت و دروغ علیه من بسیج شدند، اما من تک تک آنها را تابع اراده خودم کردم. یعنی من، منی که حتی بر خوابها و رویاهایم چیره شدم، ترسو باشم؟...
که من ترسوام!آه اگر آن توله سگ از خود راضی میدانست چه طوفان خشمی را در جان من به راه انداخته است، از ترس فریادی میکشید و فرار میکرد زیر تختش. ترسو منم؟ منی که کل جهان بر سرم آوار شد، اما نتوانست لهم کند تازه از تکههای متلاشی وحشتناکش طبق طرح و نقشه خودم جهان جدیدی ساختم. تمام نیروهای شیطانی حیات، از تنهایی و حبس گرفته تا خیانت و دروغ علیه من بسیج شدند، اما من تک تک آنها را تابع اراده خودم کردم. یعنی من، منی که حتی بر خوابها و رویاهایم چیره شدم، ترسو باشم؟...
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.