بریده‌های کتاب عروس

احساس تنهایی در بین کسانی که هیچ وقت قرار نبود دوستم باشن، کمتر دردناکه.

عشق امید می آورد...)))

لب‌هایش را تر می‌کند و تپش قلبم بالا میرود. « زیباتر از اون هستی که بشه نگاهت کرد ؛ همیشه خیلی زیبایی ، و ...»

«احساسات من ، مال منه ، و خودم باید باهاشون کنار بیام ؛ مال اون نیستن!»

«توانایی پشت سر گذاشتن احساسات و تمرکز روی کاری که باید انجام شود.»

فکر می‌کنم که ، دلش می‌خواهد بماند؛ فکر می‌کنم که ، دلم می‌خواهد بماند. حینی که بلند می‌شود ، می‌گوید: «مراقب خودت باش.» بلافاصله دوباره خم می‌شود تا فقط پیشانی‌ام را ببوسد.

Other people’s approval is a powerful drug. Lucky me, I never got the chance to develop an addiction

سرش را تکان می‌دهد ، و نگاهش با جدیت به چشمانم خیره می‌شود. « تو شکل نیستی ، میزری تو گنجینه منی »

بین تمام چیزهای خوبی که توی زندگیم داشتم تو بهترینی ❗ کنار تو هیچوقت احساس نمیکنم که اولویت دوم هستم:)

حضورش به او بیشتر از دویدن در زیر نور ماه کامل آرامش می دهد.

خیانت زاییده ی ضعفه...!

با صدای بمی می‌گوید: « بوی منه ؛ تو بوی من رو می‌دی میزری! »

خیانت زاییده ضعفه.>)