بریدههای کتاب نه آدمی زهرا عالی حسینی 1402/10/20 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 27 0 0 نعیمه خانی 1403/11/19 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 156 بدبختیم از آن جهت بود که قدرت رد کردن چیزی را نداشتم؛ چرا که همیشه این ترس را داشتهام که اگر پیشنهادی شود و رد کنم در دل مخاطبم و در دل خودم شکافی عمیق ایجاد خواهد شد که تا ابد ترمیم و معالجه نمیشود. 0 7 mahsa 1402/12/5 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 1 شاید نشود گفت زشت ؛چون آدم های بی احساس ،منظورم کسانی است که نسبت به معیار های زیبایی و زشتی بی توجه اند ، با دیدن آن لوک سبک مغزانه بگویند:《آخی،چه پسر بچه ی نازی.》 0 0 卂.乇 1404/2/2 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 48 می دانستم زیرپوست جامعه انسانی دیو سیاهی خوابیده که در اقتصاد نمی گنجد. 0 2 Aynaz 1403/12/25 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 121 0 5 زهرا عالی حسینی 1402/10/17 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 10 0 1 امیررضا نصر🍃 1404/2/29 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 43 او هم زیر بار آدم بودن کمر خم کرده بود. 0 3 hasti 1404/1/18 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 110 آدم هایی که رفتار های درون و بیرون خانهشان به کلی متفاوت بود.اما منِ احمق بدون هیچ پردهپوشی آدمگریز بودنم را فریاد میزدم. 0 3 Vallensa 1403/5/30 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 37 تا سر حد مرگ از انسان ها می ترسیدم.پس بهتر دیدم هیچ از آنها غافل نشوم. 0 2 mehrsakz 1403/2/22 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 47 باری،برای زنان مردی شدم که سینه اش، صندوق اسرار عشق بود. 0 0 Vallensa 1403/6/1 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 144 روحیهی اعتماد معصومانه سر چشمهی گناه شد. 0 5 زهرا عالی حسینی 1402/10/24 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 98 0 0 Raha 1404/3/30 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 86 بزدل ها حتی از خوشبختی هم می ترسند. از پنبه هم زخم می خورند.از خوشبختی هم جراحت می بینند.پس قبل از اینکه زخمی شوند، عجله می کنند تا زودتر از آن وضعیت بگریزند و خود را با دلقک بازی معمول استتار کنند. 0 7 زهرا عالی حسینی 1402/10/24 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 98 0 0 نرگس 1404/2/24 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 55 0 6 زهرا عالی حسینی 1402/10/17 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 10 0 1 Vallensa 1403/6/1 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 141 0 3 زهرا عالی حسینی 1402/10/20 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 27 0 0 راضیه.الف 1403/1/12 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 1 0 2 فاضل رشیدی 1403/9/23 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 71 برایم فاحشه مانند سَفیه یا دیوانهای بود که نه انسان بود و نه موجودی به نام زن، فقط میتوانستم با آرامش تمام با او به خوابی عمیق فرو روم. آنها همه غمگین بودند و خالی از هر نوع شهوت. احساس صمیمیت و نزدیکیِ «همانند بودن» با آنها را خوب به خاطر دارم و نیز لطف بیپایانی که نثارم میکردند؛ لطفی نه از روی سودجویی و نه از سر اجبار، لطفی که ممکن بود دیگر هرگز پیش نیاید و [در چنین روابطی] کاملاً طبیعی بود. گاه پیش میآمد که شبی بر گرد سر این فاحشههای بیگانه از خویش، هالهٔ مریم مقدس را ببینم. 0 1
بریدههای کتاب نه آدمی زهرا عالی حسینی 1402/10/20 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 27 0 0 نعیمه خانی 1403/11/19 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 156 بدبختیم از آن جهت بود که قدرت رد کردن چیزی را نداشتم؛ چرا که همیشه این ترس را داشتهام که اگر پیشنهادی شود و رد کنم در دل مخاطبم و در دل خودم شکافی عمیق ایجاد خواهد شد که تا ابد ترمیم و معالجه نمیشود. 0 7 mahsa 1402/12/5 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 1 شاید نشود گفت زشت ؛چون آدم های بی احساس ،منظورم کسانی است که نسبت به معیار های زیبایی و زشتی بی توجه اند ، با دیدن آن لوک سبک مغزانه بگویند:《آخی،چه پسر بچه ی نازی.》 0 0 卂.乇 1404/2/2 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 48 می دانستم زیرپوست جامعه انسانی دیو سیاهی خوابیده که در اقتصاد نمی گنجد. 0 2 Aynaz 1403/12/25 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 121 0 5 زهرا عالی حسینی 1402/10/17 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 10 0 1 امیررضا نصر🍃 1404/2/29 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 43 او هم زیر بار آدم بودن کمر خم کرده بود. 0 3 hasti 1404/1/18 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 110 آدم هایی که رفتار های درون و بیرون خانهشان به کلی متفاوت بود.اما منِ احمق بدون هیچ پردهپوشی آدمگریز بودنم را فریاد میزدم. 0 3 Vallensa 1403/5/30 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 37 تا سر حد مرگ از انسان ها می ترسیدم.پس بهتر دیدم هیچ از آنها غافل نشوم. 0 2 mehrsakz 1403/2/22 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 47 باری،برای زنان مردی شدم که سینه اش، صندوق اسرار عشق بود. 0 0 Vallensa 1403/6/1 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 144 روحیهی اعتماد معصومانه سر چشمهی گناه شد. 0 5 زهرا عالی حسینی 1402/10/24 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 98 0 0 Raha 1404/3/30 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 86 بزدل ها حتی از خوشبختی هم می ترسند. از پنبه هم زخم می خورند.از خوشبختی هم جراحت می بینند.پس قبل از اینکه زخمی شوند، عجله می کنند تا زودتر از آن وضعیت بگریزند و خود را با دلقک بازی معمول استتار کنند. 0 7 زهرا عالی حسینی 1402/10/24 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 98 0 0 نرگس 1404/2/24 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 55 0 6 زهرا عالی حسینی 1402/10/17 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 10 0 1 Vallensa 1403/6/1 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 141 0 3 زهرا عالی حسینی 1402/10/20 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 27 0 0 راضیه.الف 1403/1/12 نه آدمی اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 1 0 2 فاضل رشیدی 1403/9/23 زوال بشری اوسامو دازایی 3.9 78 صفحۀ 71 برایم فاحشه مانند سَفیه یا دیوانهای بود که نه انسان بود و نه موجودی به نام زن، فقط میتوانستم با آرامش تمام با او به خوابی عمیق فرو روم. آنها همه غمگین بودند و خالی از هر نوع شهوت. احساس صمیمیت و نزدیکیِ «همانند بودن» با آنها را خوب به خاطر دارم و نیز لطف بیپایانی که نثارم میکردند؛ لطفی نه از روی سودجویی و نه از سر اجبار، لطفی که ممکن بود دیگر هرگز پیش نیاید و [در چنین روابطی] کاملاً طبیعی بود. گاه پیش میآمد که شبی بر گرد سر این فاحشههای بیگانه از خویش، هالهٔ مریم مقدس را ببینم. 0 1