بریده کتابهای بلندیهای بادگیرریرا1402/09/28بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 197در چنان موقعی تمام آرزوها و امیدهای من در زندگی نقش بر آب و پوچ و بیمعنی خواهد بود و آیندهام دو صورت خواهد داشت: مرگ یا ادامه یک زندگی دوزخی. زیرا زندگی پس از اطلاع بر اینکه عشق او را از دست دادهام برایم حکم زیستن در دوزخی را خواهد داشت.02ریرا1402/09/26بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 107عشق من به هیتکلیف نه از لحاظ قیافه و ظاهر اوست. من او را به این جهت دوست دارم که باطناً و روحاً مثل خودم است. ما در حقیقت مثل یکروح در دو بدن میباشیم.ارواح ما از هرچه ساخته شده باشد کاملا همانند و شبیه به یکدیگر است.00ریرا1402/09/26بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 10900حنانه رمضانی1403/01/15بلندی های بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 21500حنانه رمضانی1403/01/15بلندی های بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 21400ریرا1402/09/25بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 53روح بسیار حساس و سرکشی داشت و اصلا نمیتوانست یک دقیقه روی پایش بند شود. زبانش هم دائما به کار بود. میخندید. صحبت میکرد. متلک میگفت، آواز میخواند و هرکس را که از کارهایش خرده میگرفت مسخره میکرد و دست میانداخت.00ریرا1402/09/22بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 9اما اگر نگاهها میتوانستند سخن بگویند، ابلهترین آدمها خیلی خوب میتوانستند بفهمند که من با همه وجودم عاشق آن دخترک شدهام.228ریرا1402/09/25بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 57هیچ کشیشی نمیتوانست منظره بهشت را به آن زیبایی و صفایی که آن دو برای همدیگر وصف میکردند، مجسم کند.00سینحانون؛1402/05/24بلندی های بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 1122saber maleki1402/07/22بلندی های بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 50228
بریده کتابهای بلندیهای بادگیرریرا1402/09/28بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 197در چنان موقعی تمام آرزوها و امیدهای من در زندگی نقش بر آب و پوچ و بیمعنی خواهد بود و آیندهام دو صورت خواهد داشت: مرگ یا ادامه یک زندگی دوزخی. زیرا زندگی پس از اطلاع بر اینکه عشق او را از دست دادهام برایم حکم زیستن در دوزخی را خواهد داشت.02ریرا1402/09/26بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 107عشق من به هیتکلیف نه از لحاظ قیافه و ظاهر اوست. من او را به این جهت دوست دارم که باطناً و روحاً مثل خودم است. ما در حقیقت مثل یکروح در دو بدن میباشیم.ارواح ما از هرچه ساخته شده باشد کاملا همانند و شبیه به یکدیگر است.00ریرا1402/09/26بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 10900حنانه رمضانی1403/01/15بلندی های بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 21500حنانه رمضانی1403/01/15بلندی های بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 21400ریرا1402/09/25بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 53روح بسیار حساس و سرکشی داشت و اصلا نمیتوانست یک دقیقه روی پایش بند شود. زبانش هم دائما به کار بود. میخندید. صحبت میکرد. متلک میگفت، آواز میخواند و هرکس را که از کارهایش خرده میگرفت مسخره میکرد و دست میانداخت.00ریرا1402/09/22بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 9اما اگر نگاهها میتوانستند سخن بگویند، ابلهترین آدمها خیلی خوب میتوانستند بفهمند که من با همه وجودم عاشق آن دخترک شدهام.228ریرا1402/09/25بلندیهای بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 57هیچ کشیشی نمیتوانست منظره بهشت را به آن زیبایی و صفایی که آن دو برای همدیگر وصف میکردند، مجسم کند.00سینحانون؛1402/05/24بلندی های بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 1122saber maleki1402/07/22بلندی های بادگیرامیلی برونته3.764صفحۀ 50228