بریدههای کتاب بلندیهای بادگیر بتول فته پور 1403/9/7 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 142 وقتی جبار ستمگری غلامان و بردگان را زیر پای خود خرد میکند، آنها دست روی او دراز نمیکنند بلکه بر بردگان و غلامانی که پایینتر از آنها هستند فشار میآورند و آنها را له میکنند. 0 0 بتول فته پور 1403/9/8 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 216 گاهی از اوقات ما برای اشخاصی متاثر میشویم که نه برای خودشان و نه برای دیگران کوچکترین احساس همدردی و شفقتی ندارند. 0 1 حنانه رمضانی 1403/1/15 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 215 0 0 رستا 1404/1/9 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 416 کل دنیا همهاش حکایت این قصه پر غصه است که اون وجود داشت و من او را از دستش داده ام 0 0 رستا 1404/1/9 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 16 تو داریاش از این است که از تظاهر کردن خوشش نمیآید و هیچ دوست ندارد احساسهای خود را نمایش بدهد و با ابراز محبت دو جانبه هم میانهای ندارد. چه از کسی خوشش بیاد و چه بدش بیاید،احساسش را پیش خودش نگه میدارد و اهمیتی نمیدهد که کسی از او خوشش بیاید یا بدش بیاید. 0 0 حنانه رمضانی 1403/1/15 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 214 0 1 ریرا 1402/9/25 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 53 روح بسیار حساس و سرکشی داشت و اصلا نمیتوانست یک دقیقه روی پایش بند شود. زبانش هم دائما به کار بود. میخندید. صحبت میکرد. متلک میگفت، آواز میخواند و هرکس را که از کارهایش خرده میگرفت مسخره میکرد و دست میانداخت. 0 0 یاسمن مجیدی 1403/9/25 عشق هرگز نمی میرد (بلندیهای بادگیر) امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 74 یادت باشد که اگر قلب پاک و مهربانی داشته باشی خیلی بهتر از چشمان آبی و پیشانی برجسته است و زودتر میتوانی مورد محبت مردم واقع شوی. 0 4 یاسمن مجیدی 1403/9/25 عشق هرگز نمی میرد (بلندیهای بادگیر) امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 109 عشق من به هیتکلیف نظیر آن صخرههای عظیم تپههای این اطراف است. این عشق منبع شادمانی و امید در زندگی بوده است و خواهد بود.نلی، من هیتکلیف هستم! او برای همیشه در قلب و روح من جای دارد و برای یک لحظه نیز اندیشهاش از سرم بیرون نمیرود. 0 14 Mina 1404/3/15 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 40 دیگر از مرض لذت بردن از مصاحبت دیگران کاملا خلاص شده ام. 0 30 یاسمن مجیدی 1403/9/29 عشق هرگز نمی میرد (بلندیهای بادگیر) امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 214 تو میدانستی که نه فقر، نه زندگی ساده و محقر، نه مرگ و نه هر عامل دیگری که خدا یا شیطان به کار میبرد نمیتوانست موجب جدایی ما از یکدیگر باشد، ولی تو با دست خود و به میل خود موجب چنین جدایی گشتی. 0 4 زهرا عشقی مُعز 1403/10/25 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 168 تو از آن موجوداتی هستی که وقتی به وجودت احتیاجی نیست، سر و کله ات پیدا می شود و وقتی به وجودت احتیاج است غیب میشوی! 1 4 ریرا 1402/9/22 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 9 اما اگر نگاهها میتوانستند سخن بگویند، ابلهترین آدمها خیلی خوب میتوانستند بفهمند که من با همه وجودم عاشق آن دخترک شدهام. 2 30 زهرا عشقی مُعز 1403/10/21 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 45 دیگر از مرض لذت بردن از مصاحبت دیگران کاملاً خلاص شده ام، چه در دهات باشد چه در شهر. آدم عاقل خودش بهترین مصاحب خودش به حساب می آید.» 0 4 رستا 1404/1/9 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 81 بله تو حق داری با دل مغرور و شکم خالی بروی به رختخواب.آدمهای مغرور غم و غصهشان را نگه میدارند برای خودشان. 0 0 ریرا 1402/9/25 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 57 هیچ کشیشی نمیتوانست منظره بهشت را به آن زیبایی و صفایی که آن دو برای همدیگر وصف میکردند، مجسم کند. 0 1 بتول فته پور 1403/9/7 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 103 عشق من به هیت کلیف به دلیل قیافه و ظاهر او نیست. من او را بدین جهت دوست دارم که باطناً و روحاً مثل خودم است. ما، در حقیقت، مثل یک روح در دو بدن هستیم. ارواح ما از هرچه ساخته شده باشد کاملاً همانند و شبیه یکدیگرند. 0 24 بتول فته پور 1403/9/7 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 154 چقدر وحشتناک است که انسان بمیرد و گرد خود قیافههای سرد و بیمهر اطرافیان را بنگرد! 0 0 سینحانون؛ 1402/5/24 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 1 1 22 saber maleki 1402/7/22 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 50 2 30
بریدههای کتاب بلندیهای بادگیر بتول فته پور 1403/9/7 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 142 وقتی جبار ستمگری غلامان و بردگان را زیر پای خود خرد میکند، آنها دست روی او دراز نمیکنند بلکه بر بردگان و غلامانی که پایینتر از آنها هستند فشار میآورند و آنها را له میکنند. 0 0 بتول فته پور 1403/9/8 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 216 گاهی از اوقات ما برای اشخاصی متاثر میشویم که نه برای خودشان و نه برای دیگران کوچکترین احساس همدردی و شفقتی ندارند. 0 1 حنانه رمضانی 1403/1/15 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 215 0 0 رستا 1404/1/9 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 416 کل دنیا همهاش حکایت این قصه پر غصه است که اون وجود داشت و من او را از دستش داده ام 0 0 رستا 1404/1/9 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 16 تو داریاش از این است که از تظاهر کردن خوشش نمیآید و هیچ دوست ندارد احساسهای خود را نمایش بدهد و با ابراز محبت دو جانبه هم میانهای ندارد. چه از کسی خوشش بیاد و چه بدش بیاید،احساسش را پیش خودش نگه میدارد و اهمیتی نمیدهد که کسی از او خوشش بیاید یا بدش بیاید. 0 0 حنانه رمضانی 1403/1/15 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 214 0 1 ریرا 1402/9/25 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 53 روح بسیار حساس و سرکشی داشت و اصلا نمیتوانست یک دقیقه روی پایش بند شود. زبانش هم دائما به کار بود. میخندید. صحبت میکرد. متلک میگفت، آواز میخواند و هرکس را که از کارهایش خرده میگرفت مسخره میکرد و دست میانداخت. 0 0 یاسمن مجیدی 1403/9/25 عشق هرگز نمی میرد (بلندیهای بادگیر) امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 74 یادت باشد که اگر قلب پاک و مهربانی داشته باشی خیلی بهتر از چشمان آبی و پیشانی برجسته است و زودتر میتوانی مورد محبت مردم واقع شوی. 0 4 یاسمن مجیدی 1403/9/25 عشق هرگز نمی میرد (بلندیهای بادگیر) امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 109 عشق من به هیتکلیف نظیر آن صخرههای عظیم تپههای این اطراف است. این عشق منبع شادمانی و امید در زندگی بوده است و خواهد بود.نلی، من هیتکلیف هستم! او برای همیشه در قلب و روح من جای دارد و برای یک لحظه نیز اندیشهاش از سرم بیرون نمیرود. 0 14 Mina 1404/3/15 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 40 دیگر از مرض لذت بردن از مصاحبت دیگران کاملا خلاص شده ام. 0 30 یاسمن مجیدی 1403/9/29 عشق هرگز نمی میرد (بلندیهای بادگیر) امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 214 تو میدانستی که نه فقر، نه زندگی ساده و محقر، نه مرگ و نه هر عامل دیگری که خدا یا شیطان به کار میبرد نمیتوانست موجب جدایی ما از یکدیگر باشد، ولی تو با دست خود و به میل خود موجب چنین جدایی گشتی. 0 4 زهرا عشقی مُعز 1403/10/25 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 168 تو از آن موجوداتی هستی که وقتی به وجودت احتیاجی نیست، سر و کله ات پیدا می شود و وقتی به وجودت احتیاج است غیب میشوی! 1 4 ریرا 1402/9/22 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 9 اما اگر نگاهها میتوانستند سخن بگویند، ابلهترین آدمها خیلی خوب میتوانستند بفهمند که من با همه وجودم عاشق آن دخترک شدهام. 2 30 زهرا عشقی مُعز 1403/10/21 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 45 دیگر از مرض لذت بردن از مصاحبت دیگران کاملاً خلاص شده ام، چه در دهات باشد چه در شهر. آدم عاقل خودش بهترین مصاحب خودش به حساب می آید.» 0 4 رستا 1404/1/9 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 81 بله تو حق داری با دل مغرور و شکم خالی بروی به رختخواب.آدمهای مغرور غم و غصهشان را نگه میدارند برای خودشان. 0 0 ریرا 1402/9/25 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 57 هیچ کشیشی نمیتوانست منظره بهشت را به آن زیبایی و صفایی که آن دو برای همدیگر وصف میکردند، مجسم کند. 0 1 بتول فته پور 1403/9/7 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 103 عشق من به هیت کلیف به دلیل قیافه و ظاهر او نیست. من او را بدین جهت دوست دارم که باطناً و روحاً مثل خودم است. ما، در حقیقت، مثل یک روح در دو بدن هستیم. ارواح ما از هرچه ساخته شده باشد کاملاً همانند و شبیه یکدیگرند. 0 24 بتول فته پور 1403/9/7 بلندیهای بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 154 چقدر وحشتناک است که انسان بمیرد و گرد خود قیافههای سرد و بیمهر اطرافیان را بنگرد! 0 0 سینحانون؛ 1402/5/24 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 1 1 22 saber maleki 1402/7/22 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 152 صفحۀ 50 2 30