بریدههای کتاب صبحانه در تیفانی ابوالفضل فیروزآبادی 1403/6/16 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 17 میشود عاشق کسی بود ، بدون اینکه این فکرها را درباره اش کرد . کافیست اورا غریبه نگه داری ، غریبه ای آشنا . 2 13 غزل خامسی 1404/3/27 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 108 من عاشق نیویورکم، گرچه آنطور که باید و شاید مال من نیست، آن طور که یک درخت یا یک خیابان یا یک خانه میتواند به آدم تعلق داشته باشد، یک چیزی، حالا هرچی، که به من تعلق دارد، چون من به آن تعلق دارم. 0 2 اِل.کُردی 💫🦋 1403/6/17 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 24 0 37 اِل.کُردی 💫🦋 1403/6/27 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 125 6 80 نوید 1404/1/17 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 28 آدمی که به همهچیز عادت میکند هیچ فرقی با مرده ندارد. 1 47 Narges pahlavan 1404/2/28 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 53 من تا روزی که بدانم جایی را پیدا کردهام که من و چیزهایش به هم تعلق داریم، نمیخواهم مالک هیچ چیزی باشم. خودم هم درست نمیدانم آنجا کجاست. اما میدانم چه شکلی است. 0 2 غزل خامسی 1404/3/27 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 140 خیلی میترسم، باستر. آره، بالاخره ترسیدم، چون ممکن است تا ابد طول بکشد. تا وقتی چیزی را دور نینداخته باشی، نمیفهمی مال تو بوده. 0 3 غزل خامسی 1404/3/27 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 131 معیار خوبی و بدی آدمها برای من این است که با من چطور رفتار کردهاند. 0 2 moonshine 1404/4/9 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 44 شما به هر کسی که به شما اعتمادبهنفس میدهد، مدیونید. 0 0 پرنیان فلاحی 1404/4/31 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 81 0 0 roya ebadi 1404/5/9 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 1 شما نمیتوانید به یک موجود وحشی دل ببندید. هرچه بیشتر دل ببندید، آن موجود قویتر میشود. خلاصه آنقدر قوی میشود که به جنگل فرار میکند. یا میپرد روی شاخۀ درخت. بعد درختی بلندتر. بعد هم آسمان. اگر به خودت اجازه بدهی عاشق یک موجود وحشی بشوی، سرنوشتت این است که به آسمان چشم بدوزی. 0 0 Narges pahlavan 1404/3/4 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 140 تا وقتی چیزی را دور نینداخته باشی نمیفهمی مال تو بوده. 0 2
بریدههای کتاب صبحانه در تیفانی ابوالفضل فیروزآبادی 1403/6/16 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 17 میشود عاشق کسی بود ، بدون اینکه این فکرها را درباره اش کرد . کافیست اورا غریبه نگه داری ، غریبه ای آشنا . 2 13 غزل خامسی 1404/3/27 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 108 من عاشق نیویورکم، گرچه آنطور که باید و شاید مال من نیست، آن طور که یک درخت یا یک خیابان یا یک خانه میتواند به آدم تعلق داشته باشد، یک چیزی، حالا هرچی، که به من تعلق دارد، چون من به آن تعلق دارم. 0 2 اِل.کُردی 💫🦋 1403/6/17 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 24 0 37 اِل.کُردی 💫🦋 1403/6/27 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 125 6 80 نوید 1404/1/17 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 28 آدمی که به همهچیز عادت میکند هیچ فرقی با مرده ندارد. 1 47 Narges pahlavan 1404/2/28 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 53 من تا روزی که بدانم جایی را پیدا کردهام که من و چیزهایش به هم تعلق داریم، نمیخواهم مالک هیچ چیزی باشم. خودم هم درست نمیدانم آنجا کجاست. اما میدانم چه شکلی است. 0 2 غزل خامسی 1404/3/27 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 140 خیلی میترسم، باستر. آره، بالاخره ترسیدم، چون ممکن است تا ابد طول بکشد. تا وقتی چیزی را دور نینداخته باشی، نمیفهمی مال تو بوده. 0 3 غزل خامسی 1404/3/27 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 131 معیار خوبی و بدی آدمها برای من این است که با من چطور رفتار کردهاند. 0 2 moonshine 1404/4/9 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 44 شما به هر کسی که به شما اعتمادبهنفس میدهد، مدیونید. 0 0 پرنیان فلاحی 1404/4/31 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 81 0 0 roya ebadi 1404/5/9 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 1 شما نمیتوانید به یک موجود وحشی دل ببندید. هرچه بیشتر دل ببندید، آن موجود قویتر میشود. خلاصه آنقدر قوی میشود که به جنگل فرار میکند. یا میپرد روی شاخۀ درخت. بعد درختی بلندتر. بعد هم آسمان. اگر به خودت اجازه بدهی عاشق یک موجود وحشی بشوی، سرنوشتت این است که به آسمان چشم بدوزی. 0 0 Narges pahlavan 1404/3/4 صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 140 تا وقتی چیزی را دور نینداخته باشی نمیفهمی مال تو بوده. 0 2